آنچه در ادامه می آید سخنان مقام معظم رهبری در خصوص ماه مبارک رمضان است که در فرصتهای مختلف بیان شده است.
مقام معظم رهبری یکی از درسهای روزه را غلبه اراده انسان بر خواهشهای نفسانی می دانند:
"یک درس این است که اراده انسانِ خداجو میتواند بر همه خواهشها و هوسها و لذات مادى که نفس انسان را به آن فرا میخواند، غلبه کند. این یک نکته بسیار مهمى براى ماست. گاهى انسان به خود تلقین میکند که من نمیتوانم بر هواى نفس فائق بیایم. روزه ماه رمضان به انسان ثابت میکند که انسان میتواند؛ آن وقتى که اراده بکند، عزم راسخى به کار ببندد، میتواند بر هوسها فائق بیاید و پیروز بشود. جلوههاى اغواگر، عادات زشت و ناپسند را که در ما وجود دارد، میتوان با اراده قوى، با توکل به خداى متعال مقهور کرد و خود را از آنها نجات بخشید. این اراده قوى -که براى ما تأثیر این اراده یک درس بزرگى است- میتواند ما را چه از عادات شخصى ناپسند خودمان و چه از عادات اجتماعى و خصال بومى خودمان که مایه عقبافتادگى ما در زمینههاى مادى و معنوى است، جدا کند. درس غلبه اراده راسخ بر همه موانع."
ایشان بیان می دارند که در ماه رمضان روحیه کمک به انسانها، روحیه تعاون در میان مردم رواج پیدا میکند. "خودخواهیهای انسان به نفع دیگرخواهىها مغلوب میشود. شما ببینید خوشبختانه در این سالهای اخیر و همین امسال، چقدر افراد، بدون نام و نشان، مساجد، حتّى خیابانها را در مناطقى، مرکز ضیافت از بندگان خدا قرار دادند. افطارى ترتیب دادند و مردم را بر سر سفره افطار خودشان دعوت کردند؛ بدون اینکه تعارفات معمولى وجود داشته باشد؛ بدون اینکه ملاحظات و رودربایستىهایى که در مهمانیهای شخصى هست، وجود داشته باشد. این حالت تعاون، این حالت خیرخواهى براى مردم، بسیار چیزهاى ارزشمندى است که به طهارت نفسانى انسان منتهى میشود. چقدر در این ماه کمک به نیازمندان شد؛ حتّى در ماه رمضان اهداء خون شد. وقتى که مسئولان اعلام کردند که به خون تازه براى بیماران احتیاج دارند، افراد زیادى در ماه رمضان خون خودشان را اهداء کردند. این همان حالت غلبه دادن دیگرخواهى بر خودخواهى است؛ غلبه دادن منافع دیگران بر منافع خود است."
ایشان درس دیگر ماه رمضان را گرد آمدن همه سلایق گوناگون یک ملت بر گرد محور دین و توحید می دانند. "اینکه میگوییم اتحاد ملى، اینکه میگوییم ملت ایران یکپارچه است، این اتحاد، این یکپارچگى بىریشه نیست، فقط به خاطر یک توصیه و یک دستور و فرمان نیست؛ عقبه این اتحاد همین ایمان دینى است. دین است، اعتقاد است که همه ما را به سمت یک مرکز میکشاند؛ آن مرکز توجه به ذات اقدس بارى تعالى است. این مایه اتحاد ملی ماست؛ دلها را به هم نزدیک میکند، نرم میکند. در نماز جماعت، در نماز جمعه، در مراسم احیاء و قرآن سر گرفتن و دعا و تضرع، بغل دستىِ شما هر که میخواهد باشد؛ از هر سلیقهاى، از هر گروه اجتماعیای، با هر ریخت و قیافهاى، برادر شماست؛ همراه شماست؛ همراز شماست در پیشگاه ذات مقدس پروردگار. این ارتباط قلبى را حفظ کنید؛ این هم درس دیگر است."
همچنین بیان می دارند که باید تلاش مسلمان در این ماه این باشد که حداکثر بهره را از این ضیافت الهى بگیرد و دست پیدا کند به رحمت و مغفرت الهى، که من تأکید کنم بر روى استغفار؛ استغفار از گناهان، استغفار از خطاها، استغفار از لغزشها؛ چه گناهان کوچک، چه گناهان بزرگ. این خیلى مهم است که در این ماه، ما خودمان را، دلمان را از زنگارها پاک کنیم؛ خودمان را از آلودگیها مصفا کنیم، شستشو بدهیم؛ و این با استغفار امکانپذیر است؛ لذا در روایات متعددى دارد که بهترین دعاها یا در رأس دعاها، استغفار است؛ طلب مغفرت از پروردگار. براى همه هم استغفار هست. پیغمبر اکرم هم -آن انسان والا- استغفار میکرد. حالا استغفار امثال ما از نوعى از گناهان است؛ این گناهان متعارف و معمولى و گرایشهای حیوانى در وجود ما و همین گناهانِ به تعبیرى میگوییم گناهان چاروادارى؛ گناههاى آشکار و واضح. بعضیها استغفارشان از چنین گناهانى نیست؛ از ترک اولى است. بعضى ترک اولى هم نمیکنند؛ اما استغفار میکنند، که این استغفار از قصور ذاتى و طبیعى انسانِ ممکن در قبال عظمت ذات مقدس پروردگار است؛ استغفار از عدم معرفت کامل، که این مال اولیاء و مال بزرگان است.
ما باید از گناهانمان استغفار کنیم. فایده بزرگ استغفار این است که ما را از غفلت نسبت به خود خارج میکند. ما گاهى در مورد خودمان دچار اشتباه میشویم. وقتى به فکر استغفار میافتیم، گناهان، خطاها، خیرهسریها، پیروى از هواى نفس که کردیم، تجاوز از حدود که انجام دادیم، ظلمى که به نفس خودمان کردیم، ظلمى که به دیگران کردیم، جلوى چشم ما زنده میشود و به یادمان میآید که چه کردهایم؛ آن وقت دچار غرور، دچار نخوت، دچار غفلت نسبت به خود نمیشویم. اولین فایده استغفار این است. بعد هم خداى متعال وعده فرموده است که آن کسى که استغفار کند، یعنى به عنوان یک دعاى حقیقى از خداى متعال حقیقتاً آمرزش بطلبد و از گناه پشیمان باشد، «لوجد اللَّه توّاباً رحیما»؛ خداى متعال توبهپذیر است. این استغفار، بازگشت به سوى پروردگار است؛ پشت کردن به خطاها و گناهان است و خداوند میپذیرد؛ اگر استغفار، استغفار حقیقى باشد.
به بیان رهبر معظم انقلاب محصول عمده دیگر ماه رمضان تقواست. "اگر بتوانیم عنان خودمان را بگیریم، خودمان را از چموشى، از وحشیگرى، از عبور از خطوط قرمز الهى باز بداریم، این هنر بزرگى است. تقوا یعنى مراقبت از خود براى حرکت در صراط مستقیم الهى؛ یافتن علم و معرفت و بصیرت، و بر اساس علم و معرفت و بصیرت، حرکت کردن.
غالباً وقتى گفته میشود تقوا، پرهیزکارى، ذهن انسان میرود به رعایت ظواهر شرع و محرمات و واجباتى که دم دست ماست؛ نماز بخوانیم، وجوهات شرعىمان را بدهیم، روزه بگیریم، دروغ نگوییم. البته اینها مهم است، همهاش مهم است؛ لیکن تقوا ابعاد دیگرى هم دارد که غالباً ما از اینها غفلت میکنیم. در دعاى شریف مکارمالاخلاق یک فقرهاى در توضیح این ابعاد دیگر هست: «اللّهم صلّ على محمّد و اله و حلّنى بحلیة الصّالحین و البسنى زینة المتّقین»؛ از خداى متعال درخواست میکند که پروردگارا! مرا با زیور صالحان زیور بده و با لباس پرهیزکاران ملبس کن. خوب، این لباس پرهیزکاران چیست؟ آن وقت این شرح جالب است: «فى بسط العدل»؛ لباس پرهیزکاران در گستردن عدالت، «و کظم الغیظ»؛ در فرو بردن خشم، «و اطفاء النّائرة»؛ در فرو نشاندن آتش؛ آتشهایى که بین افراد جامعه برمىافروزند. اینها تقواست. «و ضمّ اهل الفرقة»؛ افرادى که از شمایند، اما جدا شدند، سعى کنید اینها را گرد بیاورید. این جزو موارد تقواست، که در دعاى شریف مکارمالاخلاق -دعاى بیستم صحیفه مبارکه سجادیه- به آن اشاره شده است. این دعا، بسیار دعاى مهمى است. من عقیدهام این است که همه، به خصوص کارگزاران، باید این دعا را بخوانند و در مضامینش دقت کنند؛ تعلیمدهنده است. «و اصلاح ذات البین»؛ به جاى آتشافروزى، خبرچینى، این را به جان آن انداختن، آن را در پوستین این انداختن، اصلاح ذاتالبین کنند؛ بین برادران مؤمن، برادران مسلمان، ایجاد ائتلاف کنند؛ اینها تقواست."