به گزارش خبرنگار مهر، "ارزان سفر كنيد، با ما همراه شويد و از سفر لذت ببريد، بهترين سفرهاي تفريحي را در خارج از ايران برايتان فراهم ميكنيم و ..." اين شعارها جملات نام آشنايي هستند كه در ايام تعطيل به ويژه در فصل تابستان بر صفحات روزنامهها، سايتها و فضاهاي مجازي نقش ميبندد.
در واقع آنقدر تبليغات رنگارنگ در اين صفحات ديده ميشود كه ناخودآگاه نگاه هر بينندهاي را ميدزد و همين مساله باعث ميشود كه افراد خانواده براي فراهم كردن تعطيلات بهتر به دنبال برنامهريزي براي سفرهاي خارج از ايران باشند كه هم سرگرمكننده و تفريحي است و هم اينكه باعث ميشود با فرهنگ، آداب و رسوم، معماري و ... كشورهاي مختلف آشنا شوند اما كافي است بعد از برنامهريزي با افراد خانواده و جمع دوستان براي اين سفرها با چند تا از اين آژانسها كه مرتب به تخفيف و سفر ارزان اما با بهترين امكانات تاكيد كردند، تماس گرفته شود. آن وقت است كه نه تنها نقشه سفرتان به هم ميريزد، بلكه خوانندگان چنين آگهيهاي تبليغاتي دچار دو شخصيتي ميشوند كه آيا واقعاً من درست آگهي را مطالعه نكردم؟!
كافي است فرداي روز برنامهريزي با اولین شماره آژانسی که در روزنامه نوشته ارزان سفر کنید را بگيريد. در آگهی آمده سفر به کشورهای ارمنستان، گرجستان و ترکیه به مدت 10 روز زمینی یک میلیون و 200 هزار تومان. طبيعي است چنين آگهي تبليغاتي وسوسهكننده است اما نكته جالب اين است كه بعد از تماس وقتي خطاب به منشي آژانس ميگوييد: واقعاً هزینه رفت و برگشت به سه كشور یک میلیون و 200 هزار تومان است؟! منشی با ژستي خاص در پشت تلفن به شما ميگويد: یک میلیون و دویست هزار تومان نیست، بلکه دو ميليون تومان است!
در حالي كه شما تعجب ميكنيد، نگاهي دوباره به آگهي كرده و به او تاكيد ميكنيد: ولی در آگهي امروز روزنامه درج شده اين سفر يك ميليون و دويست هزار تومان. پس چطور ميگوييد دو ميليون تومان است؟
آن وقت است كه با اين حرف مواجه ميشويد كه اين قيمتهاي چند روز پيش ماست. آگهي مرتب تجديد چاپ ميشود. الان اين سفر گرانتر شده و دو ميليون تومان است. جالب است كه در ادامه منشي آژانس به شما ميگويد: البته باز هم قيمت ما در مقايسه با آژانسهاي ديگر ارزان است. بهتر است براي ثبتنام زودتر اقدام كنيد، چرا كه ظرفيت مان محدود بوده و فهرست ما سريع پر ميشود.
كافي است در اين مواقع شروع به اعتراض كنيد و با تندي به متصدي آژانس بگوييد كه بهتر نيست در تجديد چاپ آگهي آژانستان قيمتها هم اصلاح كنيد تا مسافران در ابتدا حساب و كتاب كنند و بعد تماس بگيرند. آن وقت است كه متصدي شروع به شيرين زباني ميكند و اين اطمينان را ميدهد كه اگر يك بار با آژانس ما سفر كنيد، حتماً مشتري هميشگي ما ميشويد. ما در خدمت شما دوست عزيز هستيم و وظيفه داريم تمام اطلاعات سفرهاي مختلف را در اختيار شما بگذارم. اگر اجازه بدهيد اطلاعات اين سفر هم الان برايتان ميگويم.
او آنقدر تند تند حرف ميزند كه اين اجازه را به شما نميدهد كه بگوييد كه ديگر علاقهاي نداريد با اين آژانس سفر برويد اما او اين اطلاعات را ميدهد كه تاريخ رفت چهار روز ديگر است. سه روز در راه هستيم. اقامت در هتل آپارتمان همراه با صبحانه. دو روز در تفليس، دو روز در ايروان و سه روز هم در ترابزون تركيه هستيم. گشت و ترانسفر هم نداريم و به عهده خودتان است. البته به دليل گراني بيش از اندازه در ترابزون برايتان اتاق ميگيريم و هتل آپارتمان نخواهيم رفت.
بعد از قطع كردن تلفن كافي است يك بار ديگر شانستان را با يك آژانس ديگر امتحان كنيد كه در آگهي روزنامه نوشته سفر به قبرس با يك ميليون و 100 هزار تومان و سفر به چين با دو ميليون و 500 هزار تومان.
وقتي شرايط سفر را از منشي اين آژانس جويا ميشويد، ميگويد: قبرس دو ميليون و 600 هزار تومان و سفر چين سه ميليون و 900 هزار تومان. در حالي كه مثل تلفن قبلي تعجب ميكنيد براي منشي اين آژانس همچون آژانس قبلي سئوال را تكرار ميكنيد و ميگوييد: ولي در روزنامه قيمتها چيز ديگري خورده است.
او نیز همان نفر قبلي پاسخ های تکراری را میدهد. مثلاً اینکه این قیمتها برای روزهای گذشته است و ما بهترین قیمتها را برای مسافران در نظر گرفتهايم و ... بعد از تماسها ديگر نه تنها به نتيجهاي نميرسيد و بايد به خوشحالي و برنامهريزي خانواده و دوستانتان پايان بدهيد، بلكه با يك علامت سئوال بزرگ رو به رو ميشويد كه هيچ پاسخي هم براي آن دريافت نميكنيد و داغ سفر ارزان فقط بر دلتان ميماند!
گزارش از فاطمه عودباشی