خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و ادب: خبرگزاری مهر در قالب یک پرونده به بررسی انجمنهای صنفی اهل قلم و نوع عملکردشان توجه کرد و در این پرونده به گفتگو با ۳۰ تن از شاعران و نویسندگان و صاحبنظران نشست. تعریفی که این افراد از انجمن صنفی ارائه دادند، این بود که: انجمن صنفی، تشکلی است که همه اعضای یک صنف، حق عضویت در آن را دارند و با عضو شدن در آن، میتوانند از امکانات و حمایتهایی برخوردار شوند. از سوی دیگر آن تشکل هم، همه توان خود را به کار میبرد تا حقوق و مطالبات صنفی اعضای خود را پیگیری کند.
جعفر ابراهیمی (شاهد)، یکی از شاعران و نویسندگانی بود که در گفتگو با خبرنگار مهر به اینکه انجمنها، جنبه تشریفاتی دارند، اشاره و بیان کرد: در ایران، انجمنها قدرت اجرایی چندانی ندارند و نمیتوانند از حق و حقوق اعضای خود، آنگونه که باید و شاید حمایت کنند؛ من عضو دو انجمن قلم و نویسندگان کودک و نوجوان هستم و به جرات میتوانم بگویم هر دو انجمن، جنبه تشریفاتی دارند.
به گفته شاعر مجموعه «آسمان ابری نیست» انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در تمام این سالها کوشیده مستقل از دولت رفتار کند. البته در این هشت سال، وزارت ارشاد و دولتیها هیچ حمایتی از انجمن نویسندگان کودک و نوجوان نکردند و توجهشان بیشتر معطوف به انجمن قلم بود، اما این به معنای آن نیست که انجمن نویسندگان کودک، جناحی رفتار کرده؛ به هر حال این انجمن هم چون سایر نهادهای مردمی، هیئت مدیرهای دارد که رای و نظر شخصیشان هرچه هست نباید بر عملکرد انجمن و شرح و انجام وظایف آن همچنین نوع تعامل دولتیها با آن تاثیر بگذارد.
ابراهیمی با نقد عملکرد انجمن نویسندگان کودک از یکسو و انجمن قلم از سوی دیگر در سالهای اخیر گفت: اعضای هیئت مدیره انجمن نویسندگان کودک یا انجمن قلم هر عقیده و نظر شخصی که دارند محترم، اما این عقاید سیاسی نباید در جذب نیرو و تعامل با دولتیها تاثیرگذار باشد. من به عنوان عضو انجمن نویسندگان کودک و یکی از اعضای انجمن قلم انتظار دارم انجمنها قدرتمند و تاثیرگذار باشند و از حقوق من پشتیبانی کنند.
اما جمالالدین اکرمی برخلاف جعفر ابراهیمی معتقد بود: انجمنهای صنفی نمیتوانند به وعدههای دولتی اعتماد کنند؛ فرقی نمیکند دولت اصلاحطلب زمام امور را به دست گرفته یا اصولگرا. آنچه اهمیت دارد این است که لازمه استفاده از امکانات دولتی، نادیده گرفتن خواستههای صنفی و شبیه به این است که شما از اسب پیاده و سوار قاطری شوید که شما را در میانه راه جا میگذارد و مطالباتتان را برآورده نمیکند.
به باور اکرمی بهتر است انجمنهای صنفی، چه انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، چه انجمن قلم، چه انجمن نقاشان و تصویرگران و ... مستقل از دولت عمل کنند. در این صورت نه حقوق صنفیشان نادیده گرفته میشود، نه آبرویشان میریزد.
نظام فرهنگی کشور با قهر و آشتی سامان نمیگیرد
شاعران و نویسندگانی که خبرگزاری مهر در ۳۰ شماره به بحث و گفتگو با آنان پرداخت، بر این بودند که هنوز در این مملکت شاعری یا نویسندگی را به عنوان یک شغل به حساب نمیآورند که بخواهند از حقوق صنفیشان حمایت کنند.
حسین بکایی، از جمله این نویسندگان است. به گفته او از زمان مشروطیت که دولت قانون شکل گرفت و هرکس و هر چیز تعریف حقوقی پیدا کرد، کسی دنبال تعریف نویسنده و شاعر و تعیین جایگاه قانونی آن نرفت به همین دلیل با گذشت بیش از ۱۰۰ سال از آغاز حکومت قانون تاکنون، هنوز نویسنده و شاعر جایگاه قانونی ندارد.
این نویسنده کودک و نوجوان معتقد است: ما از زمان مشروطه تا امروز، تعادلی در ارتباط بین نویسنده و دولت ندیدهایم. زمانی نویسندهها راه افتادند که دولتها را از زیر بنا تغییر دهند، زمانی هم خسته شدند و گفتند ما عامل دولت هستیم و هرچه دولتمردان گفتند، اطاعت میکنیم. ناکارآمدی هر دو نظریه در طول این همه سال آشکار شده است و امروز ما میبینیم که با قهر و آشتی نمیشود نظام فرهنگی کشور را سامان داد و دو گروه نویسنده و دولتیان را به نقطه همکاری سازنده کشاند.
بکایی با اشاره به اینکه انجمن نویسندگان کودک راه میانه را میرود، گفت: این انجمن از یک طرف خود را در مقابل دولتها قرار نمیدهد و از سوی دیگر خود را مطیع دولتها نمیداند، به همین دلیل توانسته اعتماد نویسندگان با سلیقههای مختلف را جلب کند.
به نظر این نویسنده کودک و نوجوان، زمان آن رسیده است که نویسندگان در پی یافتن تعریف حقوقی از نویسنده باشند و یک بستر مناسب و درست حقوقی برای نویسنده و انجمنهای مربوط به اهل قلم درست کنند تا زمینه گفتگو با دولتها و فعالیتهای اجتماعی فراهمتر شود.
شاعران و نویسندگان، جایگاه حقوقی ندارند
بعضی از صاحبنظرانی که مهر به گفتگو با آنها پرداخت، چون حسین بکایی، طاهره ایبد، فاطمه راکعی، سیدعلی کاشفی خوانساری، برزو سریزدی و حسین شیخالاسلامی معتقد بودند که هیچکدام از انجمنهای اهل قلم در ایران، چه انجمن نویسندگان گودک و نوجوان، چه انجمن قلم و یا شورای کتاب کودک، انجمن صنفی نیستند زیرا یک انجمن صنفی، مجوز خود را از وزارت کار میگیرد، نه از ارشاد؛ این در حالی است که هیچکدام از انجمنهای اهل قلم، از وزارت کار مجوز نگرفتهاند و پیرو قوانین کارگر و کارفرما نیستند و عضو اتحادیه اصناف نشدهاند؛ این انجمنها، موسسات فرهنگی هستند که به همت هر شخص حقیقی هم میتوانند شکل بگیرند و مطابق سلیقه و دیدگاه او اداره شوند. از سوی دیگر وقتی وزارت ارشاد، انجمنهای اهل قلم را موسسه فرهنگی میداند، نه یک صنف قانونی، طبیعی است که به خود اجازه میدهد از برخی، بهطرز چشمگیری حمایت کند و بعضی دیگر را تمام و کمال نادیده بگیرد.
فاطمه راکعی، مدیرعامل انجمن شاعران ایران با اشاره به اینکه هنوز شاعری به رسمیت شمرده نمیشود، گفت: هنوز شاعری حرفه بهشمار نمیرود و انجمن شاعران نمیتواند به وجود انجمن صنفی شاعران فکر کند. زمانی که سیدحسن حسینی، سلمان هراتی و قیصر امینپور سنگ بنای انجمن شاعران را گذاشتند به فعالیتهای صنفی فکر نمیکردند و به دنبال فضایی برای آموزش و پژوهش در زمینه شعر و برگزاری نشستهای تخصصی بودند، اما امروز، شرایط تغییر کرده و جای تاسف است که سرزمین شعر، شاعران و حقوق صنفیشان را به رسمیت نمیشناسد.
راکعی و سیدعلی کاشفی خوانساری به اینکه انجمنهای صنفی، مجوز خود را از وزارت کار دریافت میکنند نه ارشاد، اشاره و بیان کردند: یک انجمن صنفی، مجوز خود را از وزارت کار میگیرد، نه از ارشاد؛ هیچکدام از انجمنهای اهل قلم، از وزارت کار مجوز نگرفتهاند و پیرو قوانین کارگر و کارفرما نیستند و عضو اتحادیه اصناف نشدهاند؛ این انجمنها، موسسات فرهنگی هستند که در چارچوبی که وزارت ارشاد تعیین کرده، مسئولیتها و اختیاراتی دارند و مطابق سلیقه و نظر اعضای هیئت مدیره اداره میشوند. هرچند این اعضا از سوی مجمع عمومی تعیین میشوند و تعداد افراد مجمع میتواند محدود باشد یا چون انجمن شاعران، گسترش پیدا کند.
به گفته این افراد، هیچکدام از انجمنهای اهل قلم در ایران، چه انجمن شاعران، چه انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، چه انجمن قلم و یا شورای کتاب کودک، انجمن صنفی نیستند؛ همه انجمنهای نامبرده، موسسات فرهنگی هستند که در دورهای بنابر حمایتهای دولتی و نهادهای ذیربط شکل گرفتند و پس از آن، بدون حمایت رها شدند و تا زمانیکه این سازمانهای مردمنهاد به انجمنهای صنفی تبدیل نشوند، هیچ اتفاق خاصی نمیافتد و دولتها میتوانند با این موسسهها و انجمنها سلیقهای رفتار کنند. اگر دولتی به فرهنگ، علاقهمند باشد به این سازمانها اهمیت میدهد، وگرنه هیچ حمایتی وجود ندارد.
انجمنهای صنفی باید پشتیبان حقوق اعضای خود باشند
نکتهای که همه افراد شرکتکننده در این گفتگوها بر آن توافق داشتند، این بود که انجمنهای صنفی چه مجوز خود را از ارشاد بگیرند، چه از وزارت کار باید از حق و حقوق صنفی اعضای خود پشتیبانی کنند. کپیرایت، ممیزی، معافیت مالیاتی نویسندگان، بیمه، مشکلات حقوقی و حقوق ثابت ماهانه از جمله مواردی بود که شاعران و نویسندگان به آن اشاره کردند و انتظار داشتند از سوی انجمنهای صنفی به درستی پیگیری شود.
طاهره ایبد از جمله کسانی است که فکر میکند انجمن صنفی در درجه نخست باید پیگیر حقوق صنفی اعضای خود باشد. او پیگیری حقوق صنفی اعضا را یکی از مهمترین وظایف انجمنهای صنفی دانست و افزود: بیمه، مالیات، کپیرایت و اجحافی که در حق نویسندگان میشود، از جمله مسایلی است که باید از سوی انجمنهای صنفی اهل قلم دنبال شود. از جمله مشکلات صنفی که وجود دارد و انجمنها باید به آن بپردازند، مسئله ممیزی است؛ گاهی هم برخورد ممیزان ارشاد توهینآمیز است. هم اشکالاتی بر کار وارد شده که نادرست است و جنبه قانونی ندارد.
نویسنده رمان «دور گردون» به جز ممیزی، قراردهایی که بین بعضی ناشران با نویسندگان بسته میشود را اجحاف در حق نویسندگان برشمرد و گفت: بعضی ناشران به حقوق قانونی نویسندهها پایبند نیستند و لازم است انجمنهای صنفی اهل قلم وارد عمل شوند و از اعضای خود حمایت کنند. یکسری مشکلات حقوقی هم پیش میآید که شاعران و نویسندگان از آن بیخبرند و بهتر است از طریق انجمن پیگیری شود.
ایبد به اینکه تا وقتی نویسندگی به عنوان یک حرفه به شمار نیاید، نمیتوان انجمن صنفی تشکیل داد و از راه قانونی پیگیر مسایل و مشکلات نویسندگان بود، اشاره و بیان کرد: وزارت ارشاد باید لایحهای تدوین و به مجلس ارائه کند تا نویسندگی به عنوان یک صنف شناخته شود و انجمن صنفی معنا پیدا کند؛ وگرنه چه انجمن قلم چه انجمن نویسندگان کودک، موسسههای فرهنگی هستند که با اندک تغییری در اساسنامه خود فعالیت صنفی هم میکنند.
انجمنهای صنفی ناتوان از پیگیری حقوق اعضای خود هستند
تقریباً همه کارشناسانی که مهر به گفتگو با آنان پرداخت براین بودند که انجمنهای صنفی باید حقوق اعضای خود را پیگیری کنند. در این میان محمدرضا بایرامی به طعنه گفت که هیچ انتظاری از انجمن نویسندگان کودک و انجمن قلم ندارد و علی باباچاهی هم کوچکترین توقعی از انجمن شاعران نداشت.
محمدرضا بایرامی، نویسنده در گفتگو با خبرنگار مهر، پیش از پرداختن به عملکرد انجمنهای اهل قلم و کارکردها و تعامل یا استقلالشان، به فقدان یک تعریف مشخص از انجمنها اشاره کرد و گفت: من تعریف روشنی از انجمنهای صنفی اهل قلم ندارم و همیشه با تردید به عضویت در این تشکلها درآمدهام. چرا که هر انجمنی بر پایه اساسنامهای شکل میگیرد. وقتی انجمنها، اساسنامه خود را اجرایی نمیکنند، آدم احساس میکند بازی خورده است؛ انجمنهایی که با شعارهای خوب و دلنشین شکل میگیرند، ولی با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود. پس از مدتی هم یک عده که دنبال قدرت یا کسب امتیاز هستند، مستقر میشوند و انجمن را به میل خود مصادره میکنند.
علی باباچاهی نیز با اشاره به اینکه انجمن شاعران در تمام این سالها جذابیتی برای او نداشته گفت: گرچه این انجمن، هیچ وقت مرا به عضویت در خود تشویق نکرده، اما گلایهای هم نیست. بحث من این نیست که چرا انجمن به من بیمهری کرده؛ من هیچ انتظاری از این انجمن نداشتهام؛ هنوز هم ندارم. بحث این است که چرا انجمنها سلیقههای متفاوت را تاب نمیآورند.
تشکلهای اهل قلم از اجرایی شدن قوانینی که خود پیگیری کردهاند، عاجزند
سال ۱۳۸۰ بود که با پیگیریهای انجمن نویسندگان کودک، مجلس شورای اسلامی طرح معافیت مالیاتی برای نویسندگان را به تصویب رساند، اما به دلیل عجز نهادهای مردمنهاد برای اجرای قوانینی که خود پیگیری کردهاند، هیچ ضمانت اجرایی برای چنین مصوباتی وجود ندارد.
حسن احمدی، نویسنده کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن بیان این مطلب گفت: سال ۱۳۸۰ بود که مجلس شورای اسلامی با پیگیریهای انجمن نویسندگان کودک، طرح معافیت مالیاتی برای نویسندگان و اعضای این انجمن را به تصویب رساند، اما هیچ ضمانت اجرایی برای این مصوبه وجود ندارد و جز دو یا سه ناشر معدود، کسی این قانون را رعایت نمیکند؛ من با هر ناشری قرارداد بستم، حق التالیف من، مشمول مالیات شد؛ حتی وقتی صدا و سیما، داستان مرا به فیلمنامه تبدیل میکند از من مالیات کم میشود؛ بنابراین بهتر است انجمن، تدبیری برای اجرایی شدن این طرح تصویب شده و حمایت از حقوق صنفی اعضای خود بیندیشد.
نویسنده کتاب «باران که میبارید» ادبیات ایران را مهجور در دنیا معرفی کرد و گفت: ما نویسندگانی داریم که میتوانند در سطح بینالمللی مطرح شوند، اما نه خود ما نویسندگان با زبان بینالمللی آشنا هستیم و نه کتابهایمان فرصت و امکان ترجمه پیدا میکنند؛ ارشاد و ناشران دولتی هم به این مسئله فکر نکردهاند. بنابراین انجمن نویسندگان کودک میتواند بازاریابی کند و شرایط ترجمه آثار خوب را فراهم آورد و با ناشران در این زمینه تعامل برقرار کند.
استقلال نهادهای مدنی در ایران بدون جهتگیری دولت ممکن نیست
کسانی چون علی اصغر سیدآبادی و حسین شیخالاسلامی معتقدند که نهادهای فرهنگی و انجمنهای صنفی در ایران، مستقل از دولت نیستند. سیدآبادی در گفتگو با مهر بیان کرد: متاسفم که بگویم نهادهای دولتی بدون تاثیر دولت نمیتوانند فعالیت کنند و نوع فعالیت آنها به جهتگیری دولتهای مستقر برمیگردد. به بیان دیگر نهادهای غیردولتی ـ چه نهادهای صنفی و چه فرهنگی و تخصصی ـ در کشور ما هنوز آن قدر قوی نیستند که بتوانند بدون توجه به دولت فعالیت بکنند. این نهادها شاید بتوانند بدون حمایت دولت کار کنند، اما در برابر موانع دولتی، معمولا چارهای جز توقف یا تغییر روش ندارند.
این نویسنده و شاعر کودک و نوجوان با اشاره به اینکه نقد دولت به خط قرمز انجمنهای صنفی تبدیل شده، گفت: در این سالها نهادهای غیردولتی و صنفی بسیار محافظهکار شدهاند و معمولاً نقد دولت به خط قرمز آنها تبدیل شده است، در حالی که نفس تشکیل نهادهای غیردولتی، دفاع از حقوق اعضایشان است که گاه این حقوق از طرف نهادهای دولتی نادیده گرفته میشود. با این حال برخی از نهادهای مدنی توانستهاند، از این دوره دشوار بگذرند و سرپا بمانند؛ انجمن نویسندگان کودک و نوجوان از جمله این نهادهاست که اگرچه محافظهکار، اما به حیات خود ادامه داده و امیدوارم در دوره تازه، فعالیتهای صنفی خود را در دفاع از نویسندگان و مترجمان و اعضا گسترش بدهد.
سیدآبادی دخالت دولتها در امور فرهنگی را بیحد و حصر دانست و افزود: با توجه به اینکه از یکسو دخالت دولت در امور فرهنگی حد و مرز نمیشناسد و گاه هر نوع فعالیت مستقلی را ناممکن میکند و از سوی دیگر دولت منبع مالی مهمی است و میتواند در بازار فرهنگ مداخله مالی کند، به نظرم استقلال نهادهای مدنی در ایران بدون جهتگیری دولت ممکن نخواهد بود. با توجه به ویژگی دولتها در ایران امیدوارم که دولت آینده هم چنان که رئیس جمهور در تبلیغات انتخاباتی خود گفته، رویکرد مثبتی به فعالیت و استقلال نهادهای مدنی داشته باشد. در این صورت مهمترین حمایت دولت یازدهم از تشکلها، در درجه نخست رفع موانعی است که موجب فعالیت آنها میشود و بعد واگذاری بخشی از امور به آنان و سبک کردن بار دولت.
حسین شیخالاسلامی نیز به تاثیر اقتصاد اشاره کرد و افزود: هر قدر طبقه متوسط، قویتر شود بر استقلال انجمنهای صنفی از جمله انجمن نویسندگان کودک و نوجوان تاثیر بیشتری میگذارد. امروز، متولیان دولتی نمیتوانند در امور و مسائل مربوط به صنف پارچه فروشها که بیواسطه با مردم در ارتباط هستند، مداخله کنند، اما نویسنده، شاعر و تصویرگر، تولیدکننده و خوانندگان، مصرفکننده محض هستند و از آنجا که ارتباط هنرمندان و نویسندگان حرفهای با درآمدشان، غیرمستقیم است، دولت به خود این اجازه را میدهد تا در جایگاه ناشر، سرمایهگذار، خریدار و حتی سفارش دهنده وارد عمل شود و مداخله کند.
کیفیت مهمتر است یا کمیت؟!
بیشتر کسانی که خبرگزاری مهر به گفتگو با آنان پرداخت، عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان بودند و اعضای انجمن قلم ایران، برای ورود به این بحث ۳۰ نفره کمتر تمایلی از خود نشان دادند. داشتن سه کتاب تالیفی و ۵ ترجمه، شرط انجمن نویسندگان کودک و نوجوان برای عضویت است. بعضی شاعران و نویسندگان چون حسین فتاحی و جعفر ابراهیمی این شرط را منصفانه نمیدانند و معتقدند: کیفیت آثار ارائه شده باهم متفاوت است و انجمن نباید این اندازه کلی برخورد کند. کتابهای بازاری را نمیتوان با داستانهای تالیفی و مجموعه شعرهای ارزشمند مقایسه کرد. آنها بر این بودند که این مسئله یکی از دلایلی است که موجب شده اعضای قدیمی کناره بگیرند.
اما کسانی چون علی سیدآبادی، محسن هجری، حسین شیخالاسلامی و سیدعلی کاشفی خوانساری معتقد بودند که وظیفه انجمن حمایت از حقوق صنفی اعضای خود است و همه شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان، جدای از اینکه کارشان در چه سطح و اندازهای است میتوانند از چتر حمایتی انجمن نویسندگان کودک برخوردار شوند و کار ارزشگذاری آثار با خوانندگان و منتقدان آثار است.
انجمنهای اهل قلم، محل تلاقی اندیشههای گوناگون باشد
از دیگر مواردی که درباره آن اجماعی کلی وجود داشت، اینکه انجمنهای صنفی، محل تلاقی اندیشهها و افکار گوناگون هستند و نباید طبق نظر و سلیقه هیئت مدیره اداره شوند. شاعران و نویسندگان معتقد بودند انجمن صنفی زمانی معنا پیدا میکند که همه افراد با گرایشهای گوناگون در آن عضو شوند و اطمینان داشته باشند که محلی هست که صلاحیت قانونی دارد و حق و حقوقشان را پیگیری میکند.
علی باباچاهی در گفتگو با خبرنگار مهر، انجمن صنفی را محلی تلاقی و اجماع اندیشهها و گرایشهای مختلف دانست و افزود: اگر انجمنی شکل بگیرد که سلیقهای رفتار نکند، مطابق پسند و خواسته اعضای هیئت مدیرهاش اداره نشود و اندیشهها و گرایشهای مختلف را دور هم جمع کند، آن وقت است که چنین انجمنی میتواند به گسترش فرهنگ و تسهیل در روند انتشار کتاب کمک و حقوق صنفی اعضای خود را پیگیری کند.
شاعر مجموعه «به شیوه خودشان عاشق میشوند» در ادامه به انتظارات خود از انجمنهای صنفی اهل قلم اشاره و بیان کرد: اگر انجمنی شکل بگیرد که اجماع نقیضین را ممکن کند، حتما میتواند به نویسندگان در رفع مشکلاتی چون مالیات، بیمه، حقوق، ممیزی و خرید کتابهایشان از سوی سازمانهای دولتی کمک کند؛ در این میان حتما مواردی هم اتفاق میافتد که غیرقابل پیش بینی است. برای نمونه ممکن است به نویسنده یا شاعری اتهامی زده شده باشد. انجمنهای صنفی میتوانند به اعضای خود در پیگیری شکایات هم یاری برسانند.
باباچاهی با اشاره به اینکه در ایران هیچ کدام از انجمنهای اهل قلم، در این تعریف نمیگنجند، گفت: من نمیدانم انجمنهای صنفی اهل قلم باید از وزارت کار مجوز بگیرند یا از ارشاد. آنچه میدانم اینکه باید از اعضای خود حمایت کنند که چنین نمیکنند؛ همچنین انجمنها باید فراجناحی رفتار کنند، اما هر انجمنی مطابق سلیقه اعضای هیئت مدیره خود اداره میشود که ای بسا با پسند من نوعی یکی نباشد و سئوال اینجاست چرا انجمنهای صنفی باید سلیقهای رفتار کنند؟
فاطمه راکعی، حمیدرضا شاهآبادی و محمد میرکیانی هم با علی باباچاهی موافق بودند و انجمن صنفی موفق را انجمنی میدانستند که افراد گوناگون با نظرات و سلیقههای متفاوت در آن عضو شوند و حق و حقوق خود را داشته باشند.
انجمنهای اهل قلم، حقوق مترجمان را هم پیگیری کنند
مترجمانی که خبرگزاری مهر به گفتگو با آنها پرداخت، چون رضی هیرمندی و شقایق قندهاری هم به ضرورت توجه به ترجمه اشاره و بیان کردند: از آنجا که ما بیشتر واردکننده فرهنگ و کالاهای فرهنگی هستیم و ترجمه در کشور ما، جایگاه بسیار برجستهای دارد؛ بنابراین انجمنهای صنفی اهل قلم، مترجمان را هم در بر میگیرند؛ البته این بدان معنی نیست که ما خرده تشکلی برای خود نداشته باشیم، اما انجمنها باید مطالبات و حقوق صنفی ما را هم پیگیری کنند.
همچنین صاحبنظران در گفتگو با خبرگزاری مهر بر این نکته تاکید داشتند که باید چارچوب و قواعد منظمی در ارتباط با انجمنهای صنفی وجود داشته باشد و دولتها خود را موظف به درنظر گرفتن این قواعد و رعایت حقوق صنفی انجمنها بدانند؛ فارغ از اینکه سلیقه و نظر اعضای انجمن مورد نظر را میپسندند یا نه؟
اما تا چه اندازه تعامل میان دولتها و انجمنهای صنفی ضروری است؟ واقعیت اینکه دولت از طریق انجمنهای صنفی با نیاز بخشی از اجتماع و نظراتشان آشنا میشود؛ اعضای انجمن هم میتوانند مطالبات و نظرات خود را از طریق تشکیلاتی که انجمن صنفی شکل گرفته با دولت در میان بگذارند و اگر از امکانات دولتی هم بهره ببرند، منعی وجود ندارد؛ حالا چرا دولتها، سلیقهای رفتار میکنند، مسئلهای است که باید به آن پرداخته شود؟ علت این است که انجمنهای صنفی اهل قلم، موسسات فرهنگی هستند و از وزارت کار مجوز نگرفتهاند یا اینکه مطابق سلیقه هیئت مدیره اداره میشوند؟ مگر نه اینکه دولت باید از انجمنها فارغ از گرایشهایشان حمایت و مطالبات صنفی اعضایشان را برآورده کند؟
--------------------------------
گزارش از: زهره نیلی