به گزارش خبرگزاری مهر، طبق آیات قرآن كريم اشرف مخلوقات عالم، انسان است، چرا که براي هيچ موجودي جز خداوند به سجده افتادن مجاز نيست، در حالي كه طبق آیه 34 سوره مبارکه بقره خداوند متعال به ملائكه مقربش دستور مي دهد كه براي انسان سجده كنند: و اذ قلنا للملائكة اسجدوا لآدم؛ ياد كن هنگامي را كه به ملائكه فرمان داديم براي آدم سجده كنيد.
در جاي خود ثابت شده كه اين سجده مخصوص آدم نبوده، چنانكه براي همه انسانها هم نيست. اين سجده براي انسانهايي است كه داراي و يژگي هاي خاص انساني باشند. مقام پيامبر عظيم الشان اسلام برتر و بالاتر از مقام آدم ابوالبشر(ع) است، پس سجده براي او هم بوده و به عبارت ديگر سجده براي آدم به خاطر همان مقامي است كه فرشتگان از آن بي اطلاع بودند و خداي تعالي آنها را با خبر ساخت. آن مقام هم مخصوص حضرت آدم نبود.
دليل ديگر بر اينكه انسان اشرف مخلوقات است، اين است كه خدا او را خليفه خود در زمين قرار داد، در صورتي كه چنين مقامي را به هيچ يك از موجودات اعطا نكرد: "و اذ قال ربك للملائكه اني جاعل في الارض خليفة؛ ياد كن وقتي را كه خدايت به ملائكه گفت مي خواهم در زمين جانشيني بيافرينم".دلايلي و جود دارد بر اينكه مقصود از خليفه جانشيني خداست، نه جانشيني براي گذشتگان و انسانهاي قبل ازآدم.
آيات فراواني نيز در قرآن دلالت دارد بر اينكه آفرينش آسمانها و زمين به خاطر انسان است. در سوره دخان آيات شريفه 38 تا 40 مي فرمايد؛ ما آسمانها و زمين و ميانه هاي آن دو را براي بازيچه نيافريديم ما آن دو را جز به حق نيافريديم، ولي بيشتر مردم نمي دانند. راستي روز قيامت ميعادگاه همه انسانها است. اين آيات برهان بر معاد و نبوت است، اگر معاد و نبوت حق نباشد، آفرينش آسمانها و زمين بي هدف است و نبوت و معاد هم در رابطه با انسان است. پس خلقت آسمان و زمين براي انسان است.
از نظر اديان الهي به نحو عموم و دين اسلام به طور خاص ارزش انسان به عمل اوست كه البته مقصود از عمل تنها حركت اعضا بر جوارح نيست، بلكه نيت و معرفت انساني را هم در بر مي گيرد. قرآن كريم مي فرمايد: براي هر انساني درجاتي است كه همان عمل اوست و خدايت ازآنچه مي كنند غافل نيست. طبق آيه شريفه 132 سوره انعام براي هر انساني در طول عمرش درجات و مراتبي است كه اين مراتب را اعمال او مي سازد و نيز در آيه شريفه 19 سوره احقاف مي فرمايد: براي هر فردي درجاتي است كه آن راعمل او مي سازد و خدا اعمالشان را به طور كامل به آنها ارائه خواهد داد و هيچ گونه ستمي به آنها نخواهد شد.
حقيقت انسان را عمل او مي سازد. صالح بودن انسان يا طالع بودن او در گرو عمل اوست و سخن خدا به حضرت نوح (ع) به اين حقيقت اشاره دارد: انه ليس من أهلك انّه عمل غير صالح؛ اي نوح! فرزند تو از اهل تو نيست زيرا او عملي غير صالح است. نكته لطيف و قابل توجه اين است كه نفرمود فرزند تو داراي عمل غير صالح است، بلكه فرمود؛ فرزندت عملي غير صالح است، اين نكته اشاره به اين است كه قيمت انسان را عمل او مي سازد و انسان تجسمي از عمل خويش است. حال اگر اعمال صالح باشد، انسان صالح است و اگر اعمال طالح باشد،انسان نيز طالح است.
در قيامت هم انسان به صورت عملش محشور مي شود، بلكه در همين دنيا چهره واقعي انسان، تجسمي از اعمال اوست كه جزانسانهاي حقيقت بين از درك آن محرومند. اعمالي كه از انسان بروز مي كند، از بين رفتني نيست و آثاري دارد كه به انسان بر مي گردد. اين آثار چه خير و چه شر در جهاني ديگر به نحو كامل و بدون كم و كاست به صاحبش بر مي گردد، لكن برخي از آثار در همين دنيا منعكس مي شود و صاحبش تلخي يا شيريني آن را مي چشد.
پاداشها و كيفرهايي كه در دنيا به انسان مي رسد گاهي مادي است و گاهي معنوي. مقصود از پاداشها و كيفرهاي مادي آن است كه سود و زيانش به دنياي انسان مي رسد و رابطه آن با سعادت اخروي ملاحظه نشده است. مقصود از پاداشها و كيفرهاي معنوي آن است كه سرچشمه سعادت اخروي بشر است، گرچه در دنيا هم بسيار لذت بخش يا اندوه زا باشد. در نتيجه از طرف ديگر پاداشها و كيفرها گاهي نتيجه اعمال فرد است كه فقط به خودش مي رسد و گاهي نتيجه اعمال جمعي است كه سود و زيانش به جامعه بر مي گردد.