یک پژوهشگر آثار ادبی کهن و معاصر با ابراز تاسف عمیق از درگذشت محمد زهرایی گفت: زهرایی در کار نشر وسواسی شبیه وسواس حافظ در شعر و وسواس علامه قزوینی در تحقیق داشت.

میلاد عظیمی، نویسنده و پژوهشگر ادبی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: من عمیقاً از این اتفاق متاسف و بُهت‌زده‌ام؛ چون وقتی با آقای زهرایی صحبت می‌کردید، آنقدر برای آینده ایده داشت و آنقدر امیدوار بود که آدم حیرت‌زده می‌شود وقتی می‌شنود آن همه امید و نگاه روشن به آینده، اکنون باید برود زیر خروارها خاک.

وی افزود: زهرایی یک ناشر بی‌نظیر، یک هنرمند بی‌مانند، یک آدم بسیار تیزهوش و یک شخصیت عمیقاً فرهنگی بود. او در کار خودش یعنی نشر، همان وسواسی را داشت که علامه قزوینی در کار تحقیق داشت و من این را از روی شناخت هر دوی این آدم‌ها می‌گویم. او به دلیل وسواسش نرسید بسیاری از کارهایی را که دوست داشت، انجام دهد. او به یک جنون مقدس در کار نشر مبتلا بود.

این پژوهشگر که مصاحبه مفصلش با هوشنگ ابتهاج در کتاب «پیر پرنیان‌اندیش» در یک سال گذشته چندین بار تجدید چاپ شده است، با اشاره به این بیت سعدی که «صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را/ تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید» زهرایی را به جهت آنچه اطلاعات حیرت‌انگیز او در زمینه نشر نامید، تاریخ نشر ایران توصیف کرد.

عظیمی با اشاره به فعالیت زهرایی همچنین به عنوان یک مجموعه‌دار و یک کلکسیونر گفت: او وقتی می‌خواست درباره طرح روی جلد یک کتاب سخن بگوید، چون همه کتاب‌ها را در اختیار داشت، بهترین طرح جلد را برای یک کتاب انتخاب می‌کرد. در خرید آثار هنری بسیار دست و دل باز بود و هنر را بسیار خوب می‌شناخت و از همین روست که آثاری که او تولید کرده، جزو درخشانترین کتاب‌ها در زبان فارسی است.

وی همچنین نقبی هم به وسواس عجیب مدیر فقید انتشارات کارنامه در چاپ کتاب‌ها با شکل و فرمی عالی زد و یادآور شد: ممکن است بعضی‌ها بگویند او کتاب‌ها را دیر چاپ می‌کرد که این هم به دلیل وسواس او بود. همان وسواسی که حافظ در شعر داشت و اشعارش را هزاران بار تغییر می‌داد، زهرایی در کار نشر و کتاب‌آرایی داشت.

این پژوهشگر همچنین افزود: من امیدوارم او کسانی را تربیت کرده باشد که بتوانند مثل خودش راه او را ادامه دهند. هر کار جدید او از کار قبلی‌اش بهتر بود و به جرات می‌توان او را یک ستونِ کار نشر در ایران دانست. او فقط در نشر کتاب آدم باسلیقه‌ای نبود، بلکه در همه هنرها اینگونه بود و هر چقدر برایش ممکن بود برای هنر هزینه می‌کرد.