به گزارش خبرگزاری مهر، يكي از آفات خودسازي رياست كه عبارت است از نشان دادن و وانمود كردن چيزي از اعمال حسنه يا اخلاق پسنديده به مردم براي قدر و منزلت يافتن پيش آنها و به یک معنای ساده تر یعنی نشان دادن چيزي به ديگران بر خلاف آنچه كه هست. مثل اين كه كسي به ديگران نشان بدهد كه نماز و روزه اش براي خداست، در حالي كه در واقع چنين نيست.
عادت كردن انسان به ريا و خو گرفتنش به آن از زشت ترين صفات و ملكات است، بلكه در مواردي زشت تر از آن نيست. قرآن مي فرمايد: هنگامي كه منافقان به نماز بر مي خيزند با كسالت بر مي خيزند و در برابر مردم ريا مي كنند و خدا را جز اندكي ياد نمي نمايند.
يزيد بن خليفه از حضرت امام صادق(ع) نقل مي كند كه فرمود: هر ريايي شرك است. همانا كسي كه براي مردم كار كند ثواب آن به عهده مردم باشد و كسي كه براي خدا عمل كند ثواب او به عهده خدا باشد.
هرگاه رياكار عملي را كه معتقد به آن نيست بين مردم انجام دهد از جمله منافقان است كه در آتش ابدي خواهد بود و اگر معتقد باشد ولي براي اين كه موقعيت و منزلتي در بين مردم بيابد آن را به جا مي آورد اين شخص منافق نيست، ولي اين ريا باعث مي شود كه نور ايمان از قلب او رخت بر بندد و هيچ زماني نمي تواند خود را زير فشار نفس اماره برهاند و خود فراموشي و غفلت چنان او را احاطه مي كند كه دقيقه اي به عاقبت كار خود نمي انديشد و معلوم است كه اعمال قلبي در صورت خالص نبودن مورد توجه حق تعالي واقع نمي شود.
كسي كه عبادت را وسيله اي براي كسب عنوان و محبوبيت بين مردم بداند بايد به حال آن شخص گريست كه قرآن مي فرمايد واي بر نمازگزاران كه در نماز خود مسامحه مي كنند! آن كساني كه ريا مي كنند. طاعت خود را به جهت ثناي ديگران به جا مي آورند. در مقام مذمت جمعي مي فرمايد؛ اعمال خود را به مردم نشان مي دهند و خدا را مگر اندكي ياد نمي كنند.
شخصي كه در اعمال و كردار خود توجهش به مردم باشد اگر كمكي و يا اطعامي مي نمايد به جهت تعريف و تمجيد ديگران باشد اين شخص خود ساخته نيست. خودساخته واقعي كسي است كه خود را از تمام شايبه ها بري سازد و عملش را تنها براي رضايت خداوند به جا آورد تا مورد قبول او قرار گيرد. رسول اكرم(ص) فرمود؛ به درستي كه ترسناك ترين چيزي كه بر شما مي ترسم شرك كوچك است. عرض كردند؛ شرك كوچك چيست؟ فرمود؛ريا. خداي عزوجل در روز قيامت وقتي كه جزاي بندگان را مي دهد مي فرمايد؛ شما برويد پيش كساني كه براي آنها ريا كرديد ببينيد آيا جزاي خود را پيش آنها مي يابيد.
اگر كسي در عبادات واجب خود مرتكب ريا نشود ولي در مستحبات ريا كند. مثلا در خلوت، نوافل شبانه روزي و نمازشب و روزه هاي مستحبي را به جا نياورد اما در حضور مردم اين اعمال را انجام دهد يا به گونه اي ذكر بگويد كه صداي تسبيح و تهليل او را مردم بشنوند يا با قصد ريا به عيادت بيمار برود و در تشييع جنازه شركت كند اين شخص البته از شخصي كه در واجبات ريا مي كند بهتر است، ولي باز با اولي در شرك شريك است، چون كسي كه در واجبات ريا ورزد و در عبادت غير خداوند را در نظر داشته باشد مشرك واقعي است.
كسي كه نفس خود را ازآلودگي ها به گناهان و هواپرستي و اسارت اميال حيواني و لذايذ نفساني پاك كرده باشد و روح خود را از صفات رذيله مانند بخل، حرص، طمع، دنياپرستي، جاه طلبي، تكبر و عجب پيراسته و خود را به حق پرستي و اخلاص در راه حق آراسته باشد، هرگز به گرد ريا نمي گردد و اين صفت نكوهيده را سركوب می نمايد.
مسلم است شخص رياكار هيچگاه رستگار نخواهد شد و اسلام به نيت قبل از عمل اهميت مي دهد، چون نيت است كه به عمل شكل مي دهد. آن كس كه براي خدا كاري انجام مي دهد شالوده آن را محكم مي كند و تمام تلاش او اين است كه مردم از اعمال او هرچه بيشتر بهره مند شوند و كسي كه براي تظاهر و رياكاري را انجام دهد تنها به ظاهر و زرق و برق آن مي پردازد بدون آنكه به عمق و عاقبت آن بينديشد. جامعه اي كه به رياكاري عادت كند نه فقط از خدا و اخلاق نيكو و ملكات پسنديده دور مي شود، بلكه تمام برنامه هاي اجتماعي او از محتوا تهي و در مشتي از الفاظ و ظواهر فريبنده خلاصه مي شود و چه دردناك است سرنوشت چنين انسان و جامعه اي. امام صادق(ع) مي فرمايد؛ كسي كه براي مردم عمل كند ثوابش بر مردم است. اي زراره! هر ريايي شرك است.
انسان رياكار نه تنها در آخرت بيچاره است بلكه در دنيا نيز از وضعيت خوبي برخوردار نيست، چرا كه همواره با اندوه دست به گريبان است و مي بيند كه دلهاي مردم مخالف با اوست چون خواه ناخواه اين خودنمايي و رياكاري او بر ملا شده و آبروي او در اين دنيا هم ريخته مي شود.
بدترين اقسام ريا، رياي در ايمان است كه انسان ايمان خود را بيشتر از حد معمول جلوه دهد. ديگر رياي در عبادت است كه شخص در مقابل ديگران نماز خود را با طمانينه و آرامش بيشتري بخواند.
راه علاج ريا اين است كه اولا بكوشد با نفس خود به مبارزه برخيزد، ثانيا تا هنگامي كه اين حالت در او وجود دارد عبادت هاي خود را پنهاني انجام دهد و جز خداوند احدي را مدنظر نداشته باشد و آن قدر اين فكر و نظر را در خود تقويت كند كه ملكه وجودش شود تا به هنگام عبادت جز پروردگار كسي را نبيند. حواس پنج گانه عبادت و ستايش خالق يكتا باشد تا شايد عبادت او مقبول افتد.
-------------------
منابع:
- آيه 142 سوره نسا
- اصول كافي، ج 3
- آيات 4-6 سوره ماعون
- آيه 142 سوره نسا
- محجة البيضا، ج 6
- آيه 14 سوره اعلي
- وسائل الشيعه، ج 1