دور هم جمع شدن چهار نفر از عوامل سریال "ستاره حیات" فرصتی ایجاد کرد تا درباره آثار مشارکتی تلویزیون، لزوم اعتماد به هنرمندان از سوی سفارش‌دهندگان، تلاش برخی فیلمسازان برای ساخته نشدن این سریال توسط گروه فعلی، نقدی بر افرادی که بازیگری را با "شومن" بودن اشتباه گرفته‌اند، حرف بزنیم.

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: "سفارش" موضوعی است که به سختی با "هنر" کنار می‌آید. آن هم وقتی پای هنر هشتم در میان است که کمتر می‌تواند سفارش‌پذیر باشد و این هنرمند است که باید بین این دو آشتی برقرار کرده و اثری موفق خلق کند. البته تلویزیون به عنوان رسانه‌ای که دانشگاه است، نمی‌تواند هنر فاقد آموزش را در اولویت خود قرار دهد حتی اگر این آموزش صرفا جا انداختن یک شماره تلفن ضروری در ذهن مردم و یاری آنها برای آموختن کمک‌های اولیه باشد.

"ستاره حیات" سریالی با همین رویکرد بود که به سفارش اورژانس کشور تولید شد و از شبکه سه سیما روی آنتن رفت. در نشستی که با حضور فریبا بانک ‌توکلی تهیه ‌کننده، جواد ارشاد کارگردان و نیما رییسی و هما ارشاد بازیگران این مجموعه در خبرگزاری مهر برگزار کردیم موضوع آمیخته کردن کارهای سفارشی با هنر را نخستین اولویت خود قرار دادیم. شاید برایتان جالب باشد که سه تن از مهمانان ما مادر، پدر و دختر یک خانواده بودند و رییسی در کنار این خانواده قرار گرفته بود.

بخش اول این نشست در ادامه می‌آید:

*پیش از این سریال‌هایی چون "عملیات 125" و "هوش سیاه" به صورت سفارشی برای نهادهایی چون آتش نشانی و نیروی انتظامی ساخته شده است. بدون تردید شرایط ساخت یک مجموعه سفارشی به نحوی که بتواند علاوه بر معرفی نهاد سفارش‌دهنده و رساندن پیام موردنظر آن نهاد، در برگیرنده مفاهیم عمیق اجتماعی مطابق با شرایط روز در قالب یک اثر هنری باشد کار دشواری است. سوژه اورژانس تهران و جذب حمایت از وزارتخانه‌ای مانند وزارت بهداشت، ناخودآگاه این ذهنیت را در مخاطب ایجاد می‌کند که کارگردان و تهیه کننده سریال برای جلب نظر نهاد حامی یا سریالی را سراسر تبلیغاتی ساخته و یا سعی کرده‌اند کج‌دار و مریز وجوه هنری اثر و جنبه‌های دراماتیک فیلمنامه را نیز رعایت و حامی را راضی کنند. شما چگونه به سمت انتخاب این سوژه و بعد جلب حمایت وزارت بهداشت حرکت کردید؟ مشکلات آثار سفارشی چه میزان گریبانگیر سریال شما بود و ماحصل کار چه میزان از رضایت وزارت بهداشت و تیم سازنده را به دنبال داشت؟

بانک‌توکلی: تمامی مواردی که به آن اشاره کردید به سابقه همکاری و تعامل ما با وزارت بهداشت باز می‌گردد. اگر بخواهم کمی بی پرده در این باره صحبت کنم باید بگویم وقتی برای اولین بار به وزارت بهداشت رفتم فکر نمی‌کردم این عزیزان با من صادقانه برخورد کنند. پیش خودم گفتم شاید این افراد نیز برای خود رانت‌های زیادی دارند که علی القاعده نمی‌توان با آنها کار کرد. اما با توجه به اینکه  بحث اورژانس ایده بسیار مهمی برای من بود تصمیم گرفتم ملاقاتی را با رییس اورژانس تهران داشته باشم و ایده اصلی سریال را در همین ملاقات با وی مطرح کردم. البته سابقه آشنایی من با رئیس اورژانس به ساخت انیمیشنی در این زمینه برمی‌گردد و همین همکاری، مقدمه‌ای برای ساخت مجموعه تلویزیونی "ستاره حیات" شد. من همان جا ایده را مطرح کردم و سرمایه گذاری برای ساخت سریالی را که بتواند مردم را به فعالیت‌های اورژانس آشنا کند، پیشنهاد دادم.

در ابتدا متقاعد کردن دوستان برای سرمایه‌گذاری و حمایت از ساخت این سریال، کار دشواری بود چرا که در مرحله اول مسئله بودجه به تنهایی موجب تحمیل هزینه‌هایی برای ساخت این مجموعه می‌شد، اما مسئله اصلی ترس مدیران اورژانس از این بود که مبادا این مجموعه همانند سریال‌های دیگر تلویزیونی تنها سازمان‌های خدماتی را به تصویر بکشد. به هر ترتیب من هم نمی‌توانستم اطمینان و قول حتمی به این دوستان بدهم که ساخت سریالی با موضوع اورژانش شبیه مجموعه‌هایی در این ردیف نشود چون وقتی کاری آغاز نشود نمی‌توان در مورد نتیجه و بازخورد آن اظهار نظر کرد. بنابراین با آقای ارشاد صحبت کردم و گفتم دوستان اورژانس از ما طرحی را خواستند که باید به آنها ارائه دهیم. به این ترتیب طرحی آماده و به اورژانس ارائه شد.

از آنجایی که خبر چنین همکاری‌هایی انعکاس بسیار زودهنگامی در رسانه‌ها دارد متاسفانه یا خوشبختانه طرح‌های بی شماری بعد از این اقدام ما به اورژانس کشور روانه شد و حتی یک تهیه‌کننده و کارگردان معروف و بزرگ هم اعلام آمادگی کردند که حاضر به ساخت چنین مجموعه‌هایی هستند و خواسته بودند آنها کسانی که قبلا با آنها مذاکره کرده بودند کنار بگذارند. ولی خوشبختانه در اقدامی که برای من هم عجیب بود سازمان اورژانس زیر بار این قضیه نرفت و به نوعی اعتمادی که به ما داشت را زیر پا نگذاشت و اعلام کرد که هم طرح ما برای آنها قابل قبول است و هم برای اینکه گروه ما نزدیک به یکسال و نیم با این دوستان جلسات و همکاری داشتند می‌توانیم کار را آغاز کنیم.

البته در ابتدای کار چالش‌های بسیار زیادی با مسئولان اورژانس برای محتوای کار داشتیم که مجموعه اصلا وجه تبلیغاتی پیدا نکند و عنصر درام به عنوان اصلی‌ترین کارکرد مورد توجه قرار گیرد حتی آقای ارشاد درباره این موضوع جلسات بسیار متعددی را با مسوولان اورژانس برگزار کرد تا سرانجام به نتیجه مورد نظر دست پیدا کنیم.

* در این صورت می‌توان گفت برای ساخت این سریال با وزارت بهداشت چندان دچار مشکل نشدید.

 بانک توکلی: با توجه به حساسیت‌های رسانه ملی برای فعالیت‌های مشارکتی، بنا داشتیم کار با کیفیتی را تهیه و تولید کنیم که خوشبختانه ماحصل آن مجموعه "ستاره حیات" شد. البته این به آن معنا نیست که همه چیز به راحتی و بدون مشکل انجام شد، در این دو سال اخیر که مجموعه برای تولید، فیلمبرداری می‌شد ما با همان دوستانی که در وزارت بهداشت حضور داشتند با مشکلات زیادی مواجه بودیم. متاسفانه این خصلت بد ایرانی‌ها که وقتی نمی‌توانند کاری را انجام دهند سعی می‌کنند کار دیگران را خراب کنند گریبان ما را هم گرفت. چرا که در این مدت بسیاری از افراد گزارش‌های نامربوط به وزارتخانه می‌دادند که ما بلد نیستیم کار کنیم. در صورتی که ما به دنبال نگارش یک فیلمنامه خوب بودیم و این یک کار حساب شده و حرفه‌ای در تولید یک سریال است. در واقع معتقدیم تا زمانی که فیلمنامه خوبی نداشته باشیم نمی‌توانیم کار خوبی را هم ارائه دهیم و قانع کردن دوستان در وزارت بهداشت برای آغاز تولید سریال بعد از نگارش یک فیلمنامه باکیفیت کار بسیار دشواری بود. البته آنها از خود سعه صدر هم نشان دادند و چند بار نسبت به تمدید قرارداد با ما همکاری لازم را داشتند تا اینکه بالاخره سریال ساخته شده و به سرانجامی رسید که شما می‌بینید.

*آقای ارشاد شما به عنوان کارگردان از تاثیرات مشارکت یک نهاد بر ساختار سریال‌ها و آثار هنری بگویید.

ارشاد: پاسخ به اینکه مشارکت روی کار هنرمند تاثیر می‌گذارد یا خیر به طور حتم از نظر من پاسخی مثبت است، چرا که وقتی هنرمندی در یک کار مشارکتی حضور پیدا می‌کند هدفش این است که به عنوان یک تکنیسین هنری آنچه را برای نهاد مشارکت‌دهنده مهم است، ارائه دهد. این در حالی است که در چنین کارهایی وجه هنری قضیه کمرنگ‌تر می شود و آنچه نمود بیشتری پیدا می‌کند وجه تکنسین بودن هنرمند است. خوشبختانه ما با گروهی در اورژانس همکاری داشتیم که این مطلب را کاملا درک می‌کردند. برای این عزیزان ماموریت‌های اورژانس بسیار مهم بود که البته از این دیدگاه هم نمی‌توان ایرادی گرفت چون آنها از پارامترهای درام چندان مطلع نبودند که بخواهند در این زمینه همراه ما باشند. البته در عین حال گوش شنوا و ذهن پویایی داشتند که در تمام طول کار با ما همراه بودند.

البته تاکنون این اتفاق افتاده که بسیاری از نهادهای مشارکت‌کننده برای ساخت مجموعه‌های تلویزیونی تمام تلاش خود را می‌کردند که وجه تبلیغاتی کارهای این چنینی نمود بیشتری از درام و ساختار فنی کار داشته باشد که البته در همه موارد با شکست مواجه  می‌شد. این همان آفتی است که متاسفانه طی سال‌های گذشته وجود داشت و باعث خلق آثار صرفا تبلیغاتی شد که مخاطبان با آن‌ها ارتباط برقرار نکردند. اما در نهایت باید گفت مضمون یک کار سفارشی و مشارکتی باید در اختیار سفارش دهنده باشد.

یعنی اگر خواسته من بود شاید در کلیت داستان مجموعه شکل دیگری به خود می‌گرفت. اساسا اگر می‌خواهیم از ذهن هنرمند به دنیا نگاه کنیم بنابراین باید به ذهن او اعتماد کنیم و بپذیریم که این هنرمند است که به کلیت هستی هنرمندانه نگاه می‌کند. بنابراین به او اعتماد کنیم. شاید او ظرایفی را می‌بینید که ما تا به امروز ندیدیم. البته مشکلی که در رسانه و هر نهاد دیگر وجود دارد این است که بسیاری خود را از هنرمند عاقل‌تر می‌دانند و این مشکل عمده ماست و شما مجبورید بر سر بدیهی‌ترین شرایط و ساختار هنری با کسانی چانه‌زنی کنید که اصلا شایستگی بحث را ندارند. البته در بروز خطا و اشتباه هنرمند هم هیچ شکی نیست اما باید دانست که هنر یک فضای تجربی دارد که اگر این فضا را از هنرمند بگیرند به طور حتم تولیدات هنری تولیدات بدون تاثیری خواهد شد که حرکتی رو به جلو نخواهد بود.

*آقای رییسی از رنگ‌آمیزی شخصیت رضا و ابزارهایی که برای بازی در اختیارتان قرار می‌داد بگویید. شخصیتی که قرار است پیام‌هایی را به مخاطب ارائه دهد اما در عین حال تمایلی هم برای معرفی دیگر ابعاد انسانی خود دارد که می‌تواند برای مخاطب جالب توجه باشد. بنابراین روند ساختاری اجرای نقش دارای پیچیدگی‌های است، چرا که ابعاد گوناگونی از او قرار است به نمایش دربیاید.

رئیسی: ما برای آزاد نگاه کردن به صحنه‌ها با محدودیتی روبرو نبودیم و به سمتی که باید هدایت می‌شدیم و بازی می‌کردیم. بنابراین دست و پا بسته، نگران و مضطرب اجرای نقش خود نبودیم. فضایی که من بازی را در آن تجربه کردم فضای مستندگونه و پرتحرکی بود که در اجرا بیشتر شد و بیشتر به چشم آمد. من این فضا را دوست داشتم. فضایی که متاسفانه در اغلب سریال‌های تلویزیونی دیده نمی‌شود و شما اگر قسمت اول سریال را ببینید می‌توانید تا قسمت آخر به کلیت ماجرا پی ببرید و اتفاقا هیچ چیزی را هم از دست ندهید. اما شما می‌بینید در 40 دقیقه‌ای که از فلان قسمت سریال "ستاره حیات" می‌گذرد، ما شاهد بروز اتفاقات گوناگونی هستیم که هم برای بازیگر جذاب است و هم برای مخاطبی که دوست دارد دیگر یک اثر ایستا نبیند.

متاسفانه سلیقه عامه به این سمتی رفته که شاهد دیدن یک داستان تک خطی و کشدار و البته بی حاشیه باشد. بنابراین به نظرم خوب است مجموعه‌هایی مانند "ستاره حیات" تهیه و تولید شوند که ساختار فیلمنامه آن پر از شاخ و برگ‌های گوناگونی است که می‌تواند مخاطب را با خود درگیر کند. امیدوارم با این موقعیت ویژه یک تکانی به حس و روح مخاطب خورده باشد.

من از این ناراحتم که تماشاگران با این شیوه غریبه هستند و معمولا مخاطبان سریال تک خطی هستند که فقط درام و زیر ساخت متن است که آنها را پای تلویزیون نگه می‌دارد. البته این سطح سلیقه مخاطبان ایرانی است چرا که بسیاری از سریال‌های کشور همسایه از جمله ترکیه هم دارای این ویژگی‌ها است و طرفداران خود را هم دارد. اما مخاطبان بدانند مجموعه "ستاره حیات" از نظر من طرحی نو در عرصه سریال سازی است که سعی کرده از ساختار کشدار و تک خطی معمول سریال‌های تلویزیونی خود را جدا کند و هیجان را هم به کار اضافه کند. این دیدگاه من درباره فیلمنامه اولیه کار است که آقای حسن مشکلاتی نوشته بودند و من بعد از مطالعه آن به این مجموعه پیوستم. البته در طول تصویربرداری سریال به دفعات فیلمنامه دچار تغییر و تحولاتی شد که این مساله چندان برای من بازیگر خوشایند نبود.

بانک توکلی: درباره تجربه کار با نیما رییسی باید بگویم که حضور او در این سریال برای ما دارای اهمیت فراوانی بود و ما دوست داشتیم حتما از این بازیگر استفاده کنیم. البته سه سال پیش، کاری را به آقای رییسی پیشنهاد داده بودیم که به دلیل شرایط کاری او و گزیده کاری‌اش در عرصه بازیگری همکاری میسر نشد. اما خوشبختانه بعد از مطالعه فیلمنامه سریال "ستاره حیات" موفق شدیم از حضور او در این مجموعه تلویزیونی استفاده کنیم. این درحالی است که از همان ابتدا کاراکترهای سینا و رضا برای ما بسیار مهم بود به ویژه رضا که دارای یک شخصیت درونی بود. به همین منظور تمام تلاش خود را به کار بردیم که تا با دعوت از نیما رییسی به آنچه که برای نمایش شخصیت مدنظر داشتیم دست پیدا کنیم و من خیلی از انتخاب او برای بازی در این نقش راضی هستم.

*خانم ارشاد شما در این سریال به عنوان یک چهره تازه در یکی از نقش‌های اصلی ظاهر شده‌اید. درباره این تجربه بگویید.

هما ارشاد: اصولا کارمندان اورژانس به دلیل اینکه مردم جامعه به صورت مداوم با آنها در ارتباط نیستند ویژگی‌های شخصیتی و روانی متعددی دارند که بازی در نقش آنها می‌تواند برای هر بازیگری جذاب باشد. البته حضور در خانواده‌ای که شغل پدر و مادر به نوعی مرتبط با اورژانس هم باشد نیز دارای جذابیت های و اشکال متفاوتی است که من سعی کردم به عنوان یک فرد از خانواده به معرفی بخشی از ابعاد موجود بپردازم. این تجربه برای من تجربه بسیار خوبی بود که بازی در هر پلان آن هیجان انگیز و متفاوت تر از آن چیزی بود که تاکنون در عرصه بازیگری تجربه کرده بودم. تجربه‌ای که ممکن است در دوران بازیگری یک هنرمند کمتر برایش به وجود آید.

*آقای ارشاد شما در این سریال، زندگی افراد شاغل در اورژانس را به تصویر کشیدید. شخصیت‌هایی که مخاطب انتظار دارد علاوه بر زندگی کاری با آنها بیشتر آشنا شود. همین مسئله نگارش فیلمنامه را دشوار می‌کند البته 13 قسمت هم مجال بسیار کمی برای تحلیل شخصیت‌های سریال است که این هم می‌تواند در جایگاه خود بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.

ارشاد: جنس فیلمنامه ما از نوع آثار تک‌قهرمان نیست بلکه قهرمان‌های گروهی داریم که در سریال خود را به مخاطب نشان می‌دهند.  البته قبل از اینکه من طرح را آماده کنم هم این بحث زیاد بود که واقعه فیلمنامه را باید از چه کسی آغاز کنیم تا بتواند برای مخاطب باورپذیر باشد. در تحقیقات خود متوجه شدم که رفتن به سمت یک قهرمان و قرار دادن دیگر شخصیت‌ها در حاشیه، کار بسیار غلطی است که باید از آن پرهیز کرد چرا که ما با اورژانسی سر و کار داریم که عمده کارها به صورت گروهی انجام می‌شود.

"ستاره حیات" تجربه فیلمنامه نویسی جدیدی است که به شکل بستری درست می‌شود که ریتم بیش از هر چیز دیگری در آن مورد توجه قرار می‌گیرد. من هم با صحبت نیما رییسی موافقم که بیننده امروز تلویزیون ما تبدیل به یک بیننده مونوفون شده است که عادت به ندیدن رنگ آمیزی‌ها دارد و تنها توجه‌اش به تک رنگ‌هاست. بنابراین من دوست نداشتم که ذائقه مخاطب برای دیدن سریال تنزل پیدا کند و به سمت دیدن یک سریال تکراری برود که مورد نظر برخی از تهیه کنندگان است.

13 قسمت زمان طولانی برای اینکه بخواهیم روی فیلمنامه کار خاصی را انجام دهیم نیست ولی به هر حال برای شروع یک حرکت جدید در عرصه فیلمنامه نویسی و سریال سازی با شکل و شمایل متفاوت چیز بدی نیست و ما سعی کردیم چند نفر شخصیت داستان را طوری به مخاطب ارائه دهیم که تماشاگر با آن همذات پنداری کند. با این حرکت فیلمنامه‌ها هم از ساختار منسجم‌تری برخوردار خواهند شد.

* آقای رئیسی این موضوع در بازیگران چه حسی ایجاد می‌کند؟ آن هم وقتی ما گاه با مشکلاتی در این عرصه روبرو می‌شویم که بازیگران برای بیشتر دیده شدن خود، بازی دیگران را تحت تاثیر قرار می‌دهند. برای فرد شاغل در هنری که یکی از بخش‌های آن نمایش دادن خود است، قهرمان نبودن و تمام توجه مخاطب را از آن خود نداشتن چه نمودی دارد؟

رییسی: من با هرگونه نشان دادن و خود را نمایان کردن در بازیگری مخالفم. البته تلقی عموم از بازیگری ممکن است که معنای نمایان کردن و خود را نشان دادن باشد که به نظر من این نیست.

هر فردی هم که این چنین بازی کند بازیگر نیست. بنابراین در ادامه نگاه آقای ارشاد می‌توان گفت در این مجموعه چند شخصیت در کنار هم قرار گرفته‌اند که شما به عنوان بازیگر می‌توانید یک نفر را انتخاب کنید و با آن همذات پنداری کنید. خوب است که همه شخصیت‌ها در قالب یک همکار و تیم گروهی در اورژانس حضور پر رنگی دارند و هیچکس در این بین قهرمان نیست. به نظر من این نگاه غیر کلاسیک، مدرن و تازه‌ای است که ممکن است از فرمول‌های رایج و کلاسیک سینما و تلویزیون به دور باشد ولی نگاه متفاوت و خوبی است که چند کاراکتر با هم نقش قهرمان را داشته باشند.

تماشاگر ما به دلیل زیاد نگاه کردن مجموعه‌های تک خطی، بد تربیت شده است. همانطور که باید برای دیدن نقاشی یا شنیدن موسیقی مخاطب را تربیت کرد پس برای دیدن مجموعه‌ای که تا حدودی توانسته از ساختارهای کلاسیک فیلمنامه نویسی خود را رها کند نیز باید تماشاگر را تربیت کرد. من نمی‌دانم تا کی می‌خواهیم به مقوله هنر فطری نگاه کنیم. به نظر من دیگر وقت آن رسیده که برای دیدن یک اثر هنری آموزش‌های لازم را ببینیم. ما در این سال‌ها برای سریال آموزش غلط دیدیم. استانداردترین سریال‌های روز جهان را در کنار سریال‌های باسمه‌ای موجود قرار دهید، شاهد این خواهید بود که متاسفانه تماشاگر ایرانی در مقابل سریال‌های استاندارد کم می‌آورد. دلیلش هم این است که عادت کرده کارهای تک‌خطی ببیند.

البته تماشاگرانی هم هستند که چنین ساختارهایی را متوجه می‌شوند و مفهوم آن را دریافت می‌کنند. اتفاقا وظیفه ما این است که به تکثر چنین تماشاگرانی برای تلویزیون فکر و اقدام کنیم. به اعتقاد من اینها تماشاگران پنهانی هستند که در سریال "پروانه" علاقمندی خود را نشان دادند و می‌توانند در این سریال هم مورد توجه قرار گیرند.

*آقای ارشاد شما چقدر با این موضوع موافقید، آیا تمام بازیگران فعلی عرصه سینما و تلویزیون دارای همین دیدگاه هستند یا شکل دیگری فکر می‌کنند؟

ارشاد: ما در سینمای امروز دو نوع قطب بازیگری داریم؛ اولین گروه افرادی هستند که تمایل شدیدی به دیده شدن دارند که این نوع دیدگاه معمولا در سینمای ایرانی و هندی وجود دارد که تعداد زیادی از بازیگران علاقه وافری به دیده شدن دارند اما  گروه دیگری از بازیگران هستند که می‌خواهند فهمیده شوند و ما می‌بینیم که چنین افرادی بهتر می‌توانند با مخاطب خود ارتباط برقرار می‌کنند. بازیگران این گروه می‌خواهند جهان بینی مخاطب را تغییر دهند و او را یک قدم به جلو هدایت کند و این همان نکته‌ای است که سینمای کشورمان آن را فراموش کرده و ما نتوانسته‌ایم به تماشاگر اهمیت فیلم دیدن و نقش سینما در پیشبرد اهداف اجتماعی را تفهیم کنیم. ما حتی برای وجه سرگرمی این هنر که اتفاقا در کشورمان تعریف غلطی از آن را ارائه دادیم نیز ناموفق بودیم .

سینما یعنی یک تجربه مشترک برای همذات پنداری جهت اینکه یک دیدگاه باز شود. بنابراین بازیگران این شانس را دارند که بتوانند این تجربه را مقابل دوربین سینما و تلویزیون نشان دهند. پس بهتر است برای نشان دادن چنین تصویری به "شومن" بودن و دیده شدن فکر نکنند چرا که این نوع نگاه دیگر برای تماشاگران جدی سینما نه تنها جذاب نیست بلکه مشمئزکننده است. این همان دیدگاهی بود که من در سریال "ستاره حیات" تلاش کردم به آن دست پیدا کنم که در این راه بازیگران کمک زیادی به من کردند...

ادامه دارد...