نماز معجوني الهي است كه در هر جزئش رازي نهفته است و وسيله ارتباط با خداوند و انس با پروردگار جهان است و جراحاتي كه بر اثر گناه بر روح و جان انسان مي نشيند با مرهم نماز التيام مي يابد.

به گزارش خبرگزاری مهر، عبادت و پرستش يكي از امور فطري است. البته در شكل و نوع پرستش ها تفاوت زيادي ديده مي شود. بدين معنا گروهي از فطرت الهي خويش منحرف شده و سنگ و چوب را معبود خويش بر مي گزينند و گروهي نيز خداي يگانه را خالصانه مي پرستند. گاه شكل و شيوه عبادت متفاوت است كه از رقص و پايكوبي گرفته تا عميق ترين و لطيف ترين مناجات هاي اولياي خدا تغيير مي كند. هدف انبيا، ايجاد روح پرستش در بشر نبوده، بلكه اصلاح پرستش در مورد معبود و شكل عبادت است و مي دانيم كه در اين ميان نماز يكي از بهترين عوامل سير و سلوك معنوي و تقرب الي الله است.

حضرت امام رضا(ع)فرمود؛ نماز وسيله تقرب هر انسان پرهيزگاري است. نماز ستون دين است. همچنان که ستون هر مجموعه اي، ساختمان را نگاه مي دارد و هر گاه اين ستون در ساختماني دچار نقص شود، ساختمان فرو مي ريزد، نماز است كه اگر درست انجام نشود خيمه دين واژگون مي شود. خداوند به پيامبرش مي فرمايد؛ اقم الصلوة لذكري؛نماز را براي ياد من به پادار.

البته روشن است كه معيار قبولي نماز، مقدار حضور قلب است به هر مقدار حضور قلب باشد نماز مورد قبول واقع مي شود.حضور قلب داراي مراتب و درجات متفاوتي است كه به طور اجمال به آنها اشاره مي شود؛

1.نخستين مرحله حضور قلب آن است كه نمازگزار در تمام يا بعضي ازنماز متوجه باشد كه در حضور پروردگار جهانيان ايستاده و با او سخن مي گويد و خداوند متوجه اعمال و افعال اوست.

2.نمازگزار در عين اين كه خودش را در حال نمازدر برابر خداوند و سخن گفتن با او مي داند به كلماتي كه ادا مي كند توجه داشته و به قلب خود معاني را تفهيم مي كند.

3.علاوه بر معاني و اذكارخوب بداند چه مي گويد و توجه خاص دارد كه با چه كسي سخن مي گويد.

نماز سازنده انسان ها و تكامل بخشنده آنان است همان طور كه يك انسان به غذاي سالم و مفيد احتياج دارد براي رشد و پرورش روح و تكامل آن نيز به غذاي روحي نياز دارد تا به وسيله آن به سير صعودي خود ادامه دهد و بهترين غذاي روحي انسان نماز و راز و نياز با پروردگار عالم است.

نماز از آنجا كه انسان را به ياد مبدا و معاد مي اندازد داراي اثر بازدارندگي از معاصي است، هنگامي كه انسان تكبير مي گويد خدا را از همه چيز برتر و بالاتر مي شمرد به ياد نعمت هاي او مي افتد، حمد و سپاس مي گويد او را به رحمانيت و رحيميت مي ستايد، به ياد روز جزا افتاده اقرار به بندگي مي كند و از او ياري مي جويد و صراط مستقيم مي طلبد و از راه كساني كه بر آنها غضب شده به خدا پناه مي برد.

همچنين اگر ساير اعمال و اذكار نماز با توجه و حضور قلب انجام گيرد،انوار معنويت سراسر و جود نمازگزار را فرا مي گيرد و سدي در برابر گناه بر او ايجاد مي كند. البته به همان مقدار كه حضور قلب ارزش دارد و در قبول عبادت موثر است به همان اندازه هم دشوار است، زيرا در هنگام نماز شيطان مشغول وسوسه شده و با لطايف الحيل مي كوشد انسان را از توجه به خداوند باز داشته و به وسوسه هاي خودش معطوف سازد كه يك مرتبه انسان متوجه مي شود نمازش به پايان رسيده و او مشغول امور دنيايي خود بوده است.

نماز برنامه هر صبح و شام است به هنگام صبح اولين كلام واجب نماز و به هنگام شب آخرين واجب نماز است. پس آغاز و انجام هر روز با ياد خدا و براي خداست.افراد با تقوا كه و جودشان به انوار الهي روشن شده با هر نماز يك گام به جلو بر مي دارند، زيرا نماز تكرار نيست بلكه معراج است.

نماز به همه وجود انسان آرامش مي بخشد چشم ها را خاشع و خاضع مي گرداند نفس سركش را رام و دل ها را نرم و تكبر و بزرگ منشي را محو مي نمايد. نمازگزار به هنگام نماز بايد قلب خود را متوجه معبود خويش گرداند و از افكار دنيايي و شيطاني دوري گزيند و با حضور قلب كامل نماز را به جا آورد كه البته رسيدن به اين مرحله كار بسيار دشواري است.

در نتيجه مي توان گفت جراحاتي كه بر اثر گناه بر روح و جان انسان مي نشيند با مرهم نماز التيام مي يابد و زنگارهايي كه بر قلب مي نشيند زدوده مي شود. همچنين نماز خودبيني و كبر را در هم مي شكند چون شخص نمازگزار در شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار در برابر خدا پيشاني بر خاك مي گذارد و خود را ذره كوچكي در برابر او مي بيند. پرده هاي غرور و خودخواهي را كنار مي زند و تكبر را در هم مي كوبد. به همين دليل علي(ع) مي فرمايد؛ خداوند ايمان را براي پاكسازي انسانها از شرك واجب كرده است و نماز را براي پاكسازي از كبر.

--------------
منابع

-بحار الانوار، ج 82

- آيه 14 سوره طه

- آيه 45 سوره عنكبوت

- آيه 56 سوره ذاريات

- بحار الانوار، ج 10

- نهج البلاغه، حكمت 252