اصغر نقی زاده در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به فیلم هایی که در حوزه دفاع مقدس دوست داشته از دلایل برتری این فیلم ها گفت و اظهار کرد: هر فیلمی که مشکلات مردم را به طور ملموس بیان کند یا واقعیت های یک دوران را به طور عینی نشان دهد مثل "خوش رکاب1"، "آژانس شیشه ای"، "از کرخه تا راین"و ... میتواند توجه مردم را به سوی خود جلب کند. چون مردم با واقعیاتی که آن فیلم نشان می دهد سر و کار دارند، بنابراین از این فیلم ها بیشتر استقبال می شود. مثلا فیلم های رسول ملاقلی پور باورپذیر بودند و مردم هم آنها را بیشتر دوست داشتند.
وی به خاطرات خود در فیلم هایی چون "آژانس شیشه ای" و "از کرخه تا راین" اشاره و بیان کرد: ما فیلم هایی داریم که فقط عامه پسند هستند و یا فقط برای خواص جذابند. در فیلم "آژانس شیشه ای" کارگردان سعی می کرد که در حوزه بیان واقعیت های جنگ و دفاع مقدس به مردم بیشتر نزدیک شود به همین دلیل، هم برای عوام و هم برای خواص قابل توجه بود. ما در "آژانس شیشه ای" تمرینات زیادی داشتیم. اگرچه در مرحله فیلمبرداری 12 ساعت بیشتر نمی توان کار کرد با این حال ما از 10 صبح تا 7 بعدازظهر هم تمرین می کردیم و فیلمبرداری هم داشتیم.
حاتمی کیا به بازی بازیگران کاری نداشت
این بازیگر سینمای دفاع مقدس درباره کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا گفت: حاتمی کیا در "آژانس شیشه ای" به جزئیات خیلی توجه می کرد و اجازه می داد هر کسی کار حرفه ای خودش را انجام دهد. او اصلا به بازی بازیگران کاری نداشت. تنها کلیات کار را به هم می چسباند و مونتاژ نهایی برایش مهم بود. مثلا بازیگردان کار رضا کیانیان بود و بازیها را او در می آورد ولی اگر بازیها خوب نمی شد حاتمی کیا به عنوان کارگردان به بازی کاری نداشت بلکه کیانیان یک پلان را آنقدر تکرار می کرد تا بازی ای را که می خواست بگیرد.
نقیزاده افزود: از ویژگی های "آژانس شیشه ای" این بود که بازیگران، دستیار کارگردان، بازیگردان و باقی عوامل فیلم همه به طور حرفه ای انتخاب شده بودند، یعنی هر کسی سر جای خودش قرار گرفته بود و کارش را به صورت جدی و حرفهای انجام می داد. البته مواردی هم در طول روند فیلمبرداری تغییر کرد، مثلا رضا کیانیان ابتدا قرار نبود بازی کند یا برای نقش مدیر آژانس هواپیمایی یک نفر با سمت واقعی در این جایگاه انتخاب شده بود اما چون بعدا بازیها خوب در نیامد تصمیم های دیگری گرفته شد. کیانیان به عنوان یک بازیگردان نقش مهمی در این فیلم داشت او هیچ وقت از بازیگران نمی خواست تا مثل او بازی کنند بلکه بازیگران را تفهیم می کرد تا چگونه احساسات مختلف را نمایش دهند و بازی کنند. به طور مثال به بازیگر می گفت تو الان عصبانی هستی و ببین که هنگام عصبانیت چگونه باید بازی کنی؟ مرحوم خسرو شکیبایی هم همیشه از باور صحبت می کرد و می گفت وقتی تلفن را برمی دارید باید باور داشته باشد که یک نفر آن طرف خط وجود دارد تا مخاطب هم شما را باور کند.
وی در ادامه از هزینه کردن به صورت مادی و معنوی برای فیلم ها در جهت بهتر شدن آنها گفت و بیان کرد: برخلاف "آژانس شیشه ای" در "از کرخه تا راین" زیر فشارهای اقتصادی بالایی قرار داشتیم. ما تنها 18 نفر بودیم که به جای 40 نفر به آلمان رفتیم. آن زمان اروپا در بدترین شرایط اقتصادی و مالی قرار داشت و تیم ما فشارهای کاری زیادی را تحمل کرد با این حال حاتمی کیا گفت برویم تا کرخه را بسازیم و یاد رزمنده ها را زنده نگه داریم. این عقیده ما بود زیرا ما هر چه داریم از رزمنده ها است. هنوز هم عده ای پیدا می شوند که بهانه می آورند و یا به کسانی که سهمیه اندکی از شهدایشان به آنها تعلق گرفته استفاده می کنند، توهین می کنند اما اگر شما همه این سهمیه ها و امتیازات ویژه را از آنها بگیرید نمی توانید پدر، همسر و فرزندانی را که در جبهه های جنگ شهید شده اند به آنها برگردانید.
حاتمی کیا اصغر را از روی خاطرات من ساخت
بازیگر فیلم "ازکرخه تاراین" به ویژگی های کاری حاتمی کیا اشاره و بیان کرد: از مهمترین ویژگی های او تیزبینی، باهوشی و ظرافت است. اینکه روی لبه تیغ حرکت می کند و برای عوامل مشخص می کند که هدفش چیست و چه چیزی را می خواهد از یک تیم در بیاورد. حمید نعمت الله هم در سریال "وضعیت سفید" همین گونه بود. گاهی حتی هنگام سحر یک پلان را چندین بار می گرفت و بعد می گفت تا پلانی که می خواهم در نیاورم از کارم دست نمی کشم.
نقی زاده در بیان چگونگی شکل گرفتن کاراکتر اصغر در "آژانس شیشه ای" خاطرنشان کرد: حاتمی کیا اصغر را از روی خاطرات من ساخت و هر گاه من در بازی هایم از اصغر دور می شدم به من می گفت من اصغر نقی زاده را که بازی کند نمی خواهم من خود اصغر نقی زاده را می خواهم. شاید بتوان گفت من تنها نقشی بودم که از همان ابتدا برای این فیلم انتخاب شده بودم و دیالوگ هایم بر اساس خودم نوشته شده بود. من خاطرات و آنچه را که از جنگ در حافظه ام بود برای حاتمی کیا می گفتم و بعد او از میان آنها انتخاب می کرد که کدام دیالوگ ها در فیلم باشد یا حذف شود . حاتمی کیا مرا در کارم آزاد گذاشته بود، کیانیان هم همین طور و فقط از من می خواست که بعضی از قسمت ها را تندتر بیان کنم یا برعکس می گفت در این صحنه ها لحنت را آرامتر کن.
احساسی ترین صحنه ها از دو فیلم "آژانس شیشه ای" و "از کرخه تا راین"
وی درباره سخت ترین صحنه ای که در "آژانس شیشه ای" بازی کرده است، یادآور شد: یکی از سکانس های سخت، صحنه ای بود که من در آن ویلن می زدم و باید در عین اینکه فضا تلخ و سنگین بود از آهنگ بادا بادا مبارک بادا در آن صحنه استفاده می کردم. البته همه اینها به نوعی با زندگی من در جنگ و جبهه همراه بوده است. ما سعی می کردیم خانواده های شهدا را به شکلی آرام و تدریجی با شهادت فرزندشان باخبر کنیم. مثلا ابتدا می گفتیم فرزندتان مجروح شده و بعد محلش را می گفتیم و همینطور کم کم خودشان می فهمیدند که دیگر فرزندشان شهید شده است.
بازیگر فیلم "مهاجر" اضافه کرد: حاتمی کیا برای فیلم هایی مثل "آژانس شیشه ای" و "از کرخه تاراین" زحمت زیادی کشید. فیلم ها را بر اساس خاطرات خودش و دیگران از جنگ می ساخت و چون خیلی از این صحنه ها واقعیت هایی بود که ما تجربه کرده بودیم آن حس و حال و هوا را برایمان تداعی می کرد. ما چنین افرادی داشتیم و آن زمان به این شکل فیلم ساخته می شد بنابراین از طرف مردم هم مورد قبول واقع می شد و مثل حالا نبود که بخواهند کار 90 روزه را در 15 روز بسازند. خیلی از کارگردانان فیلم دفاع مقدسی می سازند و بعد ادعا می کنند که فیلم آنها هم به واقعیت های جنگ پرداخته است اما اینگونه نیست. مهم نتیجه نهایی فیلم است که مردم را به خود می تواند جذب کند یا خیر؟ من خیلی از این خاطرات را برای حاتمی کیا تعریف کرده ام. خاطرات زیادی که الان نمی توان به یکباره همه آنها را از ذهن بیرون کشید و تعریف کرد. بسیاری از صحنه های ماندگار این فیلم ها هم با آن خاطرات نزدیکی هایی داشته اند که خوب از آب درآمده اند.
نقی زاده از سکانس احساسی دیگری یاد کرد و گفت: یکی دیگر از سکانس های خیلی احساسی که یادم می آید به فیلم "از کرخه تا راین" مربوط می شود. به خاطر می آورم که صحنه ای در فیلم "از کرخه تا راین" وجود داشت که سعید (علی دهکردی) در بیمارستان است و به اصغر می گوید "تو آکواریومم چرا نمیاین تماشا؟" و بعد من به او جواب می دهم که "کفر نگو... این کاخ سلطنته... دلم می خواد تو رکابت باشم، بگی بخون، می خونم، بگی برقص، می رقصم، بگی بمیر، می میرم". درآوردن این صحنه چون حسی بود خیلی برای من سخت بود باید با این دیالوگ ها فضایی تلخ را در می آوردم و حاتمی کیا برای آن صحنه به من گفت خودت باید گریه کنی و قرار نیست از هیچ لوازم دیگری برای اشک استفاده شود.
تنها کسی هستم که می توانم با حاتمی کیا هم شوخی کنم
وی کاراکتر کمدی خود را در فیلم ها جزیی از شخصیت واقعی اش عنوان کرد و درباره یکی از خاطره های تلخ خود در این زمینه گفت: من همیشه این حالت شوخی و خوش و بش کردن با دوستان و آشنایان را داشته ام. پسرخاله ای با نام محسن تقی زاده داشتم که یک بار زمانیکه می خواست به عملیاتی به نام "رمضان" برود به او به حالتی شوخی گفتم کی قرار است شهید شوی تا من مرغ بخورم. همان زمان خاله ام پشت سرم ایستاده بود و من متوجه نبودم. بعدها وقتی او مفقودالاثر شد و بعد از سالها پیکرش را آوردند مادرش این جمله من را تکرار کرد که این یکی از خاطرات تلخ من بود. با این حال این حالت کمدی همیشه با من بوده است و حتی می توانم به جرات بگویم من تنها کسی هستم که می توانم با حاتمی کیا هم شوخی کنم.
بازیگر "گاهی به آسمان نگاه کن" در ادامه از اینکه هنوز موضوعات زیادی مثل جنگ و رابطه آن با اقتصاد، همسر، ساخته شدن آدمها، عوارض جنگ و همچنین شخصیت ها و چهره های دوران دفاع مقدس وجود دارند که فیلم های ما سراغ آنها نرفته اند، سخن گفت و یادآور شد: حاج همت یکی از کسانی است که باید برای او فیلم های زیادی ساخته شود. او شخصیت محبوبی داشت. معلم بود و در فرماندهی خود از تدبیر بالایی برخوردار بود. از امتیازاتی که داشت استفاده نمی کرد. تلفنی در اختیار او گذاشته بودند که می توانست با آن با تهران هم ارتباط برقرار کند و با همسر خود حرف بزند اما یک بار هم از آن برای این منظور استفاده نکرد.
دوست داشتم در هیوا بازی می کردم
نقیزاده در پاسخ به این سوال که چه شخصیت یا فیلمی هست که دوست دارد آنها را بازی کند، گفت: خیلی دوست دارم موقعیتی پیش بیاید تا بتوانم همان شخصیت حاج همت را بازی کنم. همچنین دوست داشتم در فیلم "هیوا" و سریال "مختار" بازی کنم که پیش نیامد.
این بازیگر همچنین درباره نام بردن از فیلم های مورد علاقه خود در ژانر دفاع مقدس بیان کرد: من نمی توانم بگویم کدام فیلم یا کارگردان را بیشتر از همه دوست دارم چون فکر می کنم هر کارگردانی در این ژانر اثری دارد که شاخص است اما فیلم های "دیده بان"، "کیمیا"، "آژانس شیشه ای" و "ازکرخه تاراین" از جمله فیلم هایی هستند که به آنها بیشتر علاقه دارم.