به گزارش خبرنگار مهر، نشست نشر و گنج دفاع مقدس عصر سهشنبه 2 مهر با حضور مهدی فضائلی مدیرعامل انتشارات سروش، علیرضا برازش، مدیرعامل انتشارات امیرکبیر، علی زارعی نجفدری، مدیرعامل انتشارات علمی و فرهنگی و محمدحسین صفارهرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در سالن اجتماعات ساختمان مرکزی انتشارات سروش برگزار شد.
فضائلی در این برنامه گفت: یکی از دلایل اهمیت جنگ این است که وقتی سختی و دشواری به سراغ فرد یا جامعهای میآید، مقعطی برای بروز درونیات آن فرد یا جامعه میشود. دوران شکوهمند و پرافتخار دفاع مقدس ما چنین ویژگی و مشخصهای را در اعلای درجه خود داشت؛ آن هم در زمانی که به تازگی انقلاب شده بود و نه سپاهی در کار بود، نه بسیجی. این دوران حدود 8 سال ادامه پیدا کرد و طی این مدت، ظرفیتها و استعدادهایی به ظهور رسید که هیچ فرصتی نمیتوانست آنها را شکوفا کند.
وی افزود: اگر امروز خودمان را سرزنش میکنیم به این دلیل است که از استعدادهایمان کمتر استفاده کردیم و کاری که باید در زمینه دفاع مقدس انجام میدادیم، ندادیم. کاری که باید ارائه شود و باعث افتخار شده و واقعیت شکوهمند دفاع مقدس را نشان بدهد، هنوز متولد نشده است و بخش زیادی از واقعیتهای جنگ هنوز نانوشته و ناخوانده باقی ماندهاند. ما هنوز تحت فشار دشمن هستیم و دفاع هنوز ادامه دارد. یکی از موارد دفاع که باید به دنبالش باشیم، در فضای نشر است. نسل امروز ما به منابع اصلی آن سالها دسترسی ندارد و این ما هستیم که باید از طریق نشر آنها سهم خودمان را ادا کنیم تا شرمنده نشویم.
در ادامه فرشته ملکی، همسر شهید منوچهر مدق به بیان سخنان و خاطراتی از همسر شهیدش پرداخت.
بعد از ملکی نیز صفار هرندی به عنوان سخنرانی اصلی این برنامه گفت: گنج یعنی همان ثروت انباشته؛ یعنی همان چیزی که به تعبیر قرآن، یک مصداقش چیزی است که در داستان قارون مشاهده میکنیم. این گنج در چشم اهل دنیا، خوب جلوهگری میکند و البته گنجی که چشم اهل دنیا را پر میکند، بادوام نیست و به راحتی میتوان از آن دل کند. خانم ملکی در بیان خاطراتشان اشاره کردند که ما دل کندن بلد نبودیم. به نظر من دلیلش این است که چیزی که میخواستند از آن دل بکنند، دنیوی نبوده است. پس گنج دنیایی همان گنجی است که میتواند به ضد خود تبدیل شود و بشود جنگ.
وی افزود: یک نگاه هم به گنج وجود دارد که آن هم گنج است، ولی از نوعی دیگر. نوع دوم گنج را چشم ظاهر بین و عقل محاسبهگر دنیایی نمیتواند درک کند. در شعر ملکالشعرای بهار هم که با مصراع «برو کار میکن مگو چیست کار» به این گنج اشاره شده است. این شعر زمان جوانی ما در کتابهای درسی بود و حالا نمیدانم هنوز هم در کتابها هست یا خیر. آنهایی که روز نخست جنگ، وقتی فرودگاه مهرآباد توسط نیروهای عراقی بمباران شد به سر زدند و گفتند همه چیز تمام شد، همانهایی بودند که نگاهشان به گنج قارون بود. اما امام خمینی (ره) چنین نگاهی به جنگ نداشت و معتقد بود ما در این جنگ میتوانیم خیلی چیزها به دست بیاوریم. این جنگ باعث شد انسانها گوهر وجودی خودشان را نشان بدهند؛ گوهرهای تظاهریافته صیقل پیدا کردند و روح گمشده خودمان را یافتیم. اینگونه شد که این جنگ برای ما به گنج تبدیل شد. گنجینهای که در آن انواع گوهرها نهفته است و امروزه هم هر روز که میگذرد، بخشی از آن را استخراج میکنیم.
عضو مجمعه تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: ممکن است این نگاه وجود داشته باشد که 8 سال جنگ داشتیم و چندهزار عنوان کتاب درباره این 8 سال تولید شده و دیگر بس است. ولی آیا ما واقعا توانستهایم همه زوایای جنگ را بکاویم؟ اگر موفق به کاویدن همه زوایای جنگ میشدیم که هر روز در خاطرات رزمندگان مواردی پیدا نمیشد که ما را به شگفتی وا دارد. این مطالب از دل تولید و نشر بیرون میآید. من خودم را مدیون نویسندگانی چون حبیب احمدزاده میدانم و تاکید دارم که اسم چنین افرادی را ببرم. ایشان با اینکه خود صاحب قلم است، اما کارش در این روزها، دورهگری و معرفی کتابهای دفاع مقدس دیگر نویسندگان شده است. وقتی ماجرای ملاصالح قاری در مستندی پخش شد، خیلیها تعجب کردند که «عجب، ما هم از این چیزها داشتهایم.» کار نشر در واقع همین است.
صفار هرندی گفت: اگر نشر نباشد روح شهدا هم مانند ابدان و پیکرهایشان مدفون میشود. استخراج ذره به ذره این گنج در مسیر نشر، با معرفت میسر خواهد بود. کار کردن در این مسیر خوب است؛ حتی آن کارهایی که ضعیف یا سفارشی هستند. چون بالاخره آنها هم به قدر وسع خودشان، معارف را منتشر کردهاند، ولی حضور بامعرفت در این عرصه، یعنی دقایقی را از دل پر درد این از معراج برگشتگان استخراج کنیم و بازتابش بدهیم. آن وقت است که میبینیم کتاب دفاع مقدس که برخی میخواهند با بدبختی ردش کنند تا در ویترین خاک نخورد، باعث نجات نشر میشود و بالاترین تعداد تجدید چاپ را خواهد داشت. همانطور که سینمای دفاع مقدس هم میتواند همینطور باشد و سینما را نجات دهد. یعنی برعکس آنچیزی که یک عده فکر کردند سینمای دفاع مقدس باید صدقهخور باشد. چون همه دیدیم که وقتی تولید در این سینما روی اصول باشد، به پرفروشترین محصولها میانجامد.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: نشر دفاع مقدس هنوز مبتدی است و باید به آن یارانه پرداخت. همانطور که وقتی دیگران به گنج خودشان میرسند، رهایش نمیکنند، ما هم باید به گنج خودمان برسیم. از جنگ جهانی 70 سال میگذرد؛ جنگی که حتی یک انگیزه انسانی هم نداشت، اما این جنگ را با انواع آثار هنری و ادبی به خورد ملتهای جهان میدهند و تصویر خودشان را از آن ارائه میدهند. آنها حق سئوال پرسیدن از ملتها را دارند، اما کسی نمیتواند درباره موضوعی چون هولوکاست پرسشی مطرح کند. حالا سئوال اینجاست که چرا مردم فلسطین باید جزای کشورگشایی و قتل و غارت کشورهای درگیر در جنگ جهانی دوم را بپردازند؟
وزیر اسبق ارشاد ادامه داد: دور جنگ در اروپا یک هاله قدسی وجود دارد، اما به ما که میرسد، وضع فرق میکند. تا صدام مستقیما با غرب درگیر نشده بود، یک کلمه علیهاش نگفتند و اعترافشان به استفاده او از سلاح شیمیایی علیه ایران، نیز به بعد از زمانی که طغیان کرد، مربوط میشود. نشر واقعی باید جواب این چیزها را بدهد، یعنی برملا کردن چهره ریاکار غرب و همچنین معیارهای دوگانهاش. سینمای هالیوود کار غیرسیاسی ندارد و هروقت آمریکا میخواهد به کشوری حمله کند، از یک سال قبل درباره آن کشور فیلم میسازد و ذهن مردم جهان را علیه آن آماده میکند. با این حال گفته میشود که هنر و فرهنگ را با سیاست مخلوط نکنید و بگذارید پاکیشان را حفظ کنند. به نظرم جسارت اهالی نشر برای بازخوانی و بازنمایی واقعیتهای تلخ و شیرین جنگ، یعنی استخراج گوهرها از دل این گنج.
صفار هرندی گفت: ما علاوه بر گروههای تفحص که پیکرهای شهدا را پیدا میکنند، به یک گروه تفحص دیگر نیاز داریم تا ارواح شهیدان را هم استخراج کند. این استخراج هم از طریق نشر دیدگاههای آنها میسر خواهد بود. امام خمینی (ره) گفت: بروید و وصیتنامههای شهدا را بخوانید. به نظر من این وصیتنامهها واقعا گنجینه هستند. امروز باید بحارالانوار جنگ را جمعآوری کنیم و بعداً سره را از ناسره جدا کنیم.
در ادامه، نمایشگاهی از عکسهای منتشر نشده انتشارات سروش از سالهای جنگ افتتاح شد.