حمیدرضا شاهآبادی، مدیر طرح «رمان نوجوان امروز» و نویسنده حوزه ادبیات نوجوانان در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه نویسندگان نوجوان، آنطور که باید و شاید مخاطب خود را نمیشناسند، رمانهای ایرانی را یکخطی دانست و افزود: رمانهایی که نویسندگان ایرانی مینویسند در قالب رمانهای یک خطی و بدون افت و خیز و عناصری چون غافلگیری است. بهره چندانی هم از طنز نبرده است؛ بنابراین طبیعی است که نوجوانان با اینگونه داستانها همذاتپنداری نمیکنند.
شاهآبادی معتقد است، تا زمانی که نوجوانان و ادبیات کودک و نوجوان، جدی گرفته نشوند، اتفاق خوشایندی نمیافتد و این در حالی است که گاه خود نویسندگان نوجوان هم مخاطبان خود را جدی نمیگیرند و باور ندارند که نوجوانها نیز درک خوبی دارند و سطح سلیقهشان بالاست و ما نمیتوانیم بیجهت از آنها انتظار داشته باشیم که کتابهای ما را انتخاب کنند و بخوانند؛ آن هم در شرایطی که آثار خارجی، رقیب سرسختی برای داستانهای تالیفی ما هستند و مخاطبان، حق انتخاب دارند.
نویسنده رمان «لالایی برای دختر مرده»، با اشاره به اینکه کودکی و نوجوانی، یک مفهوم ذهنی است، گفت: امروز، دوره نوجوانی کوتاهتر شده است؛ چرا که شرایط اجتماعی تغییر کرده و با تحولاتی که در ارتباطات پیش آمده، مفهوم کودکی و نوجوانی نیز دستخوش دگرگونی شده و تمایلات نوجوان امروز به دلیل دسترسی به ماهواره و اینترنت، بزرگسالانه شده است.
شاهآبادی در پاسخ به اینکه چرا تصویرگران ایرانی در این سالها توانستهاند جوایز بسیاری را از آن خود کنند اما نویسندگان نتوانستهاند ادبیات ایران را به مردم جهان معرفی کنند، گفت: تصویرگری ما به لحاظ وجود دانشگاههای مختلف از سطح بالایی برخوردار است، اما نویسندگان ما، اغلب، خودآموز هستند. جدای از مسئله آموزش، زبان تصویرگری یک زبان قابل درک جهانی است، اما زبان فارسی، محدودیتهای خاص خود را دارد.
نویسنده رمان «وقتی مژی گم شد»، یکی دیگر از دلایل ناموفق بودن کتابهای ایرانی در بازار جهانی را این دانست که ما هنوز هم با کتاب به عنوان یک کالای فرهنگی برخورد نمیکنیم. برای اینکه یک کتاب بتواند در بازاهای بینالمللی موفق باشد، باید متن، تصویر، کتابآرایی و همه آنچه یک کتاب را معنا میدهد به خوبی انجام گرفته باشد. ما انتخاب درستی از کتابها نداریم؛ ترجمهها، ترجمههای خوبی نیست و مهمتر از همه بازاریابی درستی در این زمینه وجود ندارد.
شاهآبادی، ایجاد نیاز کردن در باز کتاب را ضرورتی فراموش شده برشمرد و گفت: گاهی این نیاز هست و ما به آن پاسخ میدهیم، اما گاه باید ایجاد نیاز کنیم. ناشران آموزشی به خوبی توانستند این نیاز و این ذهنیت را بهوجود آورند که بدون استفاده از جزوات آموزشی، امکان قبولی در کنکور وجود ندارد، اما ما شناخت درستی از بازار جهانی کتاب نداشتهایم.
این نویسنده نوجوان، بومی شدن را راهی برای جهانی شدن دانست و گفت: ما با شناخت ادبیات و شخصیتهای تاریخی ـ فرهنگی خودمان و با درک عمیق داشتههای خود میتوانیم جهانی شویم؛ البته پرداختن به مسایل بومی با نگاه توریستی داشتن به آداب و رسوم و ارزشها متفاوت است.