در نتيجه مي توان گفت كه عوامل متعددي مي تواند مانع يا گيري در كودكان شود كه والدين و مربيان آموزشي مي توانند به موقع و با دقت كامل در رفع اين مشكل كودك را حل اين مسئله ياري كنند و با اين كار بازدهي آموزشي را در كودك در سطح و سيعي بالا مي برند.

به گزارش خبرگزاری مهر، شرايطي كه بيشتر كودكان امروز در آن رشد مي كنند با عوامل متعددي از تنش آميخته است. اين عوامل مي توانند نقش ترمزهاي آموزشي را بازي كنند. وقت بازي كودكان مدام كمتر مي شود تمام اوقات فراغت آنها به طور تقريبي بدون هيچ استراحتي با برنامه هاي مختلف پر شده است. حجم وسيع اسباب بازي ها و سرگرمي ها هم از سوي ديگر مانع مي شوند كه كودك با فراغ خاطر بتواند وقت بيشتري را صرف يك موضوع خاص كند.

مشكلات خاص مدرسه و خانه را هم نبايد فراموش كرد و اگر مسائلي مانند سوء تغذيه، كمبود تحرك و آلودگي هاي محيط زيست را هم به اين عوامل اضافه كنيم مي بينيم كه تحمل بار سنگين همه اينها از توان كودك خارج است. اين شرايط بسياري از كودكان را دلسرد و مايوس مي كند در حالي كه تمام اين جريان ها از ديد والدين پنهان مي ماند.

موانع يادگيري

بعضي از شرايط آرامش لازم را براي يادگيري كاملا بر هم مي زند. تنش هاي عاطفي بين كودك و يكي از والدين ممكن است حس بي اعتمادي در كودك ايجاد كند كه از پيشرفت يادگيري بكاهد. عامل اين تنش از طرف والدين مي تواند تحميل بيش از حد به كودك يا تاثير استرس هاي محيط بر خود والدين باشد. از طرف كودك هم ممكن است با لجبازي و غرور موجب بروز اين تنش شود. براي شناسايي اين وضعيت پدر و مادر بايد هميشه رفتارهاي خود را بازنگري نموده و اشتباهات خود را شناسايي و اصلاح نمايند. در صورت لزوم حداقل براي مدت كوتاه و موقت شخص ديگري را پيدا كنيد كه كودك بتواند به او اعتماد كند و مشكلات خود را به او بگويد. اين شخص مي توان خواهر يا برادر بزرگتر يا يك دوست خانوادگي باشد.

تشابه موضوع هاي درسي هم مي تواند يك مانع يادگيري باشد. اين مشكل هنگامي پيش مي آيد كه دو موضوع مشابه پشت سر هم به كودك آموزش داده شوند و كودك محتوا و مطالب اين دو موضوع را با هم قاطي كند يا به اصطلاح مطالب دروس با هم تداخل پيدا كنند. براي مثال دانش آموزان كلاس اول ابتدايي هنگام ياد گرفتن حروف الفبا ممكن است حروف ج،چ،ح،خ را با هم اشتباه كنند، در درس رياضي هم ممكن است علامت جمع و تفريق را با هم اشتباه كنند، زيرا اين علايم از نظر كودك با هم شبيه هستند. گرچه قواعد عمل آنها با هم كاملا متفاوت است، بنابراين در شروع كار نبايد تمرين هاي جمع و تفريق را با هم و در كنار هم به كودك داد.

فعاليت هاي كودك هنگام استراحت در بين درس خواندن بسيار حائز اهميت است. اگر استراحت كوتاه با تفريح خيلي سر گرم كننده و لذت بخش همراه باشد اين خطر و جود دارد كه كودك نتواند بعد از استراحت به موقع تمركز لازم را براي ادامه ياد گيري به دست آورد. كمك در كارهاي خانه مي تواند فعاليت مناسب و مفيدي براي استراحت هاي كوتاه بين آموزش باشد، زيرا ضمن ايجاد تغيير ذائقه لازم، آن قدر جذابيت ندارد كه مانع تمركز دوباره فكر كودك براي يادگيري باشد.

استرس ناشي از كم آوردن وقت شوق يادگيري را از بين مي برد به كودك فرصت كافي براي فكر كردن بدهيد. موفقيت در حل هر مسئله انگيزه يادگيري را تقويت مي كند. زياد عجله نكنيد و مدام راه حل تمرينات را به كودك نگوييد در صورت لزوم با طرح سوالات ماهرانه سعي كنيد كودك را به سمت راه حل مسئله هدايت كنيد.

فرآيند يادگيري يك جريان يكپارچه و منسجم است. حفظ آمادگي جسمي و رواني لازم مي باشد مغز بايد مانند جسم آماده و سرحال باشد. آمادگي و نشاط مغز تنها از راه تمرينات فكري و رواني به دست نمي آيد بلكه تمرينات بدني نيز ضروري است.