به گزارش خبرنگار مهر، یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون زیر گنبد کبود هیچ کس نبود...قصه های مادر بزرگم را هنوز هم خوب به یاد دارم، قصه های شیرین و عامیانه ای که آن روزها قهرمان داستانشان بودم و در رویا در جایگاه شخصیت هایش با سختی ها می جنگیدم.
این قصه های شبانه در دنیای امروز میان فضای مجازی، سی دی و تلویزیون گم شده است و رد پایی هم از آن دیده نمی شود.
قصه هایی که به گفته روانشناسان بر شکل گیری و تقویت رابطه عاطفی با کودک، جزئی از اصول تربیتی بوده و فلسفه آن،نه خواب کودک بلکه آماده ساختن او برای زندگی و رمز و راز های آن و تاثیر بر شخصیت اجتماعی او برای رویارویی با مشکلات و سختی ها بوده است.
انتقام و خشونت به جای دوستی و کمک
در دنیای امروز هیولاهای وحشتناک و انتقام و خشونت جای دوستی و کمک به هم نوع و شخصیت های عبرت آموز قصه های شیرین را گرفته است.
قصه های مادر بزرگ در دنیای هیولاهای وحشتناک اینترنتی گم شده است و فرهنگ قصه گویی قصه هایی که نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شده است دارد به دل تاریخ می پیوندد.
فرخنده پیر نهاد کارشناس ارشد روانشناسی می گوید: قصه گویی در جامعه پرتنش و پرمشغله امروزی کم رنگ شده است و مادران کمتر فرصت پیدا میکنند برای کودک خود پیش از خواب قصه بگویند.
این روانشناس با اشاره به اینکه قصه های شبانه والدین در دنیای امروز جایگزین شده است اظهار می کند: قصه های شبانه والدین فرصتی برای ارتباط نزدیک و رو در روی مادر و فرزند بود تا با نوازش و ابراز محبت نیاز های عاطفی کودک تامین شود.
پیر نهاد ابراز می کند: امروز سی دی های مختلف و برنامه هایی مثل شب به خیر کوچولو جای آن قصه های رو در رو و آغوش مادر را گرفته است.
کارکرد تربیتی قصه
وی تاکید می کند: این سی دی ها و برنامه ها فقط چشم کودک را برای خواب سنگین میکنند غافل از این که نیاز عاطفی و کارکرد تربیتی قصههای شبانه، قابلیت جایگزینی با هیچ شیوه و رسانه ای را ندارد.
پیر نهاد تاکید می کند: فلسفه این قصه ها صرفا برای به خواب رفتن کودک نبوده است بلکه هم در پس آن ارتباط عاطفی والدین با فرزندان تقویت می شده و هم نکات آموزشی و مهارت های زندگی از زبان نزدیک ترین دوست کودک به او القاء می شده است.
این روانشناس بیان می کند: کودکان حق و حقوقی دارند و وقتی مسبب ورودشان به این دنیا می شویم باید وظایف خود را در قبالشان انجام دهیم.
وی می افزاید: وظایفی که والدین در گذشته داشتند امروز خیلی راحت به سازمان های جایگزین سپرده شده است چرا که پدر و مادر به خاطر نیاز های زندگی که شاید خیلی هایش ضروری هم نباشد یکسره در حال کار کردن هستند.
وی ابراز می کند: اگر با والدین کودکی که مرتکب خطایی شده است هم صحبت شوید، می گویند ما که همه چیز برایش فراهم کردیم و تصور می کنند همین که از نظر مادی کودک را تامین کنند وظیفه پدر و مادری خود را به نحو احسن انجام داده اند.
این روانشناس با اشاره به عدم توجه لازم به نیاز های عاطفی کودکان بیان می کند: والدین آنقدر وقت خود را با کار کردن پر کرده اند که دیگر نه فرصت و نه حوصله ای دارند که بخواهند با کودک خود ارتباط عاطفی مناسبی برقرار کنند.
وی با بیان اینکه خلا های عاطفی صدمات جبران ناپذیری بر شخصیت کودک می گذارد تاکید می کند: جایگاه قصه های شبانه که تاثیر زیادی بر شخصیت کودک داشته اند به خاطر همین گرفتاری های کاری والدین خیلی کم رنگ شده است.
احساس امنیت و لذت در پس قصه های شبانه
پیر نهاد عنوان می کند: در این قصهها که در واقع تجربیات سالهای اول زندگی کودک است، احساس امنیت، لذت و واکنشهای عاطفی، شدت میگیرد و کودک احساس شخصیت میکند.
وی اظهار می کند: قصهگویی در رشد عاطفی، فکری و ذهنی کودکان تاثیر بسیاری دارد و باعث میشود مفاهیمی مانند ایثار، دلسوزی، عشق، امیدواری و عدالت که برای کودکان کمتر قابل لمس هستند، به راحتی درک و پذیرفته شوند.
راضیه باباخانی مدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می گوید: قصه گویی مادران برای کودکان در گذشته ارتباط عاطفی خاصی بین آنها ایجاد می کرد.
باباخانی اظهار می کند: امروزه به علت اشتغال مادران و عدم وقت کافی کودکان از حضور مادر هم در کنارشان محروم شده اند.
وی عنوان می کند: قصه یکی از واسطه های تربیتی و اخلاقی بسیار مهم بوده که پدر و مادر مفاهیم دینی و راز و رمز های زندگی را در از طریق آن به کودک انتقال می داده اند.
باباخانی می گوید: این مفاهیم چون که در قالب قصه برای کودک بیان می شود در دل و جان او حک شده و در آینده و زندگی کودک نقش به سزایی دارد.
وی ابراز می کند: قصهها علاوه بر جنبه اخلاقی، نوعی مفهوم فلسفی خاص را هم شامل میشوند که ریشه در واقعیت دارند، اما متاسفانه به این مساله در خانه و مدرسه اهمیتی داده نمیشود.
بازی های یارنه ای جای هویت بومی قصه ها گرفته است
مدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان رضوی می افزاید: مادران تنها کسانی هستند که میتوانند ارتباط عاطفی و قصهخوانی را در کودک برقرار و خلاقیت و ویژگیهای شخصیتی او را پرورش دهند.
وی با ابراز نگرانی از فراموشی قصه هایی که سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده است بیان می کند: جایگاه این قصه ها دارد در جامعه کم رنگ شده و بازیهای یارنه ای و فضاهای خطرناک مجازی دارد جای هویت بومی، تربیتی و اخلاقی قصه ها را می گیرد.
باباخانی می گوید: از آسیب های فضای مجازی که آن را به محیطی خطرناک تبدیل کرده این است که خانواده دیگر برای کودک وقت نگذاشته و او را در این دنیای بی رحم تنها می گذارد و نتیجه اش این می شود که کودک از نظر عاطفی و اعتقادات دینی آسیب پذیر می شود.
وی می افزاید: بازی های یارانه ای خشونت را بین کودکان ترویج می دهد چرا که چیزی جز تخریب و کشتن و انتقام ندارد.
باباخانی ابراز می کند: خشونت این بازی ها در بزرگسالی خود را نشان می دهد زمانی که کودک دیروز در مقابل همسرش و یا عوامل دیگر در اجتماع نمی تواند خشونت خود را کنترل کند و در نتیجه باعث جدایی می شود.
تربیت مربیان قصه گو
باباخانی با اشاره به کارهایی که در زمینه قصه گویی و تربیت مربیان قصه گو و بر پایی جشنواره های قصه گویی انجام شده است می گوید: تنها کار مربیان در مهد ها و مراکز کانون برای این امر کافی نیست بلکه باید والدین به ویژه مادران برای فرهنگ زیبایی قصه های مادر بزرگ تلاش کنند.
قصه های شیرین و عبرت آموزی که همراه با حرکات دست و صورت مادر و مادر بزرگ و پدر بزرگ در عمق وجود کودکان رسوخ کرده و باعث پیوند عاطفی و جلوگیری از آسیب پذیری کودک در دنیای پر تنش بیرون می شود و دارد جای خود را به بازی های رایانه ای که چیزی جز خشونت نصیب کودک نمی کند، می دهد.
پدر بزرگها و مادربزرگها در خانوادههای امروزی لازم است از طریق قصه گویی آداب و رسوم گذشتگان را حفظ و انتقال تجربیات در خانه امکانپذیر کنند امروزه این ارتباطات قشنگ کم شده و ما میخواهیم کودکان خودشان همه چیز را تجربه کنند.
خلا قصه های شیرین مادر بزرگ و شخصیت های دوست داشتنی آن جای خود را با دنیای مجازی در ذهن کودکان پر شده است که باید برای حل آن فرهنگ سازی شود.
--------------------
گزارش : ملیحه زرین پور