سفر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به کرمانشاه به بهانه یک بزرگداشت بود؛ بزرگداشت شهید اشرفی اصفهانی که قرار بود هاشمی فقط سخنران ویژه این مراسم باشد، اما این سخنران آنقدر ویژه بود که اصل ماجرا تحت‌الشعاع حواشی این سفر قرار گرفت.

به گزارش خبرنگار مهر در کرمانشاه، شاید بتوان گفت حاشیه‌های سفر هاشمی رفسنجانی به کرمانشاه از دو ماه قبل از آمدنش با اظهار بی‌اطلاعی محسن هاشمی، فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و البته برخی از نزدیکان به او شروع شد. بی اطلاعی‌هایی که بعد از نشست خبری محمد اشرفی اصفهانی معلوم شد کمی هم سیاسی بوده است.

محمد اشرفی اصفهانی نشست خبری خود را برگزار و جزئیات برنامه‌های سفر هاشمی را تشریح کرد، برنامه هایی که البته نصفه و نیمه برگزار شد.

هاشمی رفسنجانی که رئیس ستاد استقبال از او به دلیل به مصلحت ندانستن سفر هاشمی در این زمان و البته به دلیل آنچه که به گفته یکی از اعضای همین ستاد "رفتار برخی گروه‌ها و افراد" اعلام شد، از سمت خود استعفا داده بود، شاید فکرش را نمی‌کرد که پیش‌بینی این عضو ستاد استقبال در اولین سخنرانی هاشمی به واقعیت تبدیل شود.

هاشمی رفسنجانی بارها هنگام سخنرانی از مردم خواست که اجازه بدهند صحبت‌هایش را ادامه بدهد اما عده‌ای شعار "درود بر خاتمی و سلام بر هاشمی" سر می‌دادند و جمعیت دیگری هم که معلوم بود دل خوشی از اظهارات اخیر هاشمی ندارند با شعار "مرگ بر آمریکا" حرف های او را قطع می‌کردند.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم که گویی دیگر صبوری ایام جوانیش را نداشت گفت: "به دلیل فشردگی مراسم حرف‌هایم را تمام می‌کنم."

این آغاز خوبی برای سفر پرماجرای آیت‌الله نبود. گرچه با دیدن مهدی هاشمی رو به روی مسجد می‌شد حدس زد کسانی ممکن است شعارهایی سر بدهند.

اتومبیل حامل هاشمی رفسنجانی همانطور که به راحتی و در خیابان نسبتا خالی روبه روی مسجد وارد شده بود به همان راحتی هم از مسجد رفت اما با این تفاوت که دلخوش آمده بود و دلخور رفت.

دلخوری که در شب همان روز و در سخنرانی خود برای تعدادی از طلاب به عنوان آخرین جمله‌های سخنرانیش آن را به زبان آورد: "امروز خودمان را کشتیم که بگذارند چند کلام صحبت کنیم اما نشد..."

به هر حال روز اول سفر هاشمی به کرمانشاه خیلی به کام آیت الله خوش تمام نشد.

قرار بود طبق برنامه‌ای که اعلام شده در روز دوم سفر (سه‌شنبه) سفر به قصرشیرین در دستور کار باشد اما ظاهرا برنامه‌ریزان سفر حساب دعای عرفه را نکرده بودند.

به هر حال سفر قصرشیرین لغو و روز دوم سفر با سرکشی به دانشگاه آزاد شروع شد، رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد برای سرکشی به دانشکده‌های واحد کرمانشاه به همراه سرپرست جدید به مراسمی رفت که در تالار علامه امینی دانشگاه آزاد کرمانشاه برپا شده بود.

شاید تا پیش از دیدن افرادی که در سالن آمفی تئاتر دانشگاه آزاد حاضر بودند انتظار دیدن دانشجویانی را داشتیم که تا چند روز پیش نام آنها را برای دیدن رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام لیست می‌کردند، اما خبری از دیدار با دانشجویان نبود یا به عبارت بهتر خبری از دانشجوها نبود.

اینگونه می‌توان دیدار با دانشجویان را هم جزو برنامه‌های لغو شده هاشمی رفسنجانی در سفر به کرمانشاه به حساب آورد.

هاشمی رفسنجانی در دیدار با صنعتگران و فعالان اقتصادی که بعضی از آنها جزو همان ستاد استقبال از وی بودند سخنرانی کرد و باز هم گوشه و کنایه به کسانی زد که آنها را افراطی خواند و از اینکه نمی‌گذارند با دنیا ارتباط داشته باشیم گلایه کرد.

گرچه هاشمی رفسنجانی در هیچ یک از سخنانش نگفت این افراطیون چه کسانی هستند اما در آخر سخنرانیش و بعد از درد دل تعدادی از فعالان اقتصادی گفت: "من در دولت کاره‌ای نیستم اما حرف‌های شما را انتقال خواهم داد."

دیدار با عشایر نیز با حاشیه جالبی همراه بود. یکی از مهندسان طرح‌هایی که هاشمی رفسنجانی در سخنرانی قبلیش از او یاد کرده بود در جمع حاضر بود و هاشمی به او گفت: یادم هست که به شما یک پیکان جایزه دادم اما دیگر از "سبیل سفیدهای" جمع شده‌اید.

هاشمی رفسنجانی با جمعی از نخبگان کرمانشاه که البته بیشتر اعضای ستاد رئیس جمهور منتخب در ایام انتخابات نیز بودند هم دیدار داشت. این را تقریبا هرکس که در جمع حاضر بود اذعان می کرد که اعضای ستاد رئیس جمهور در ایام انتخابات واژه بهتری برای عنوان این دیدار بود.

شاید یکی از مهمترین نکات سفر هاشمی عدم همراهی هر هشت نماینده مردم استان کرمانشاه با هاشمی رفسنجانی در این سفر بود.

به هر حال سفر دو روزه هاشمی رفسنجانی به کرمانشاه به پایان رسید با همه انتقادهایی که وجود داشت. با سوت و کف‌هایی که در مسجد جامع کرمانشاه و در بزرگداشت شهید اشرفی اصفهانی و شهادت حضرت مسلم بن عقیل(ع) شنیده شد، با همه شعارها و سخنرانی‌ها... تمام شد.