پیمان عباسی نویسنده تازهترین سریال سیروس مقدم که از 27 مهر از شبکه یک سیما روی آنتن رفت در گفتگو با خبرنگار مهر درباره جرقه اولیه "بچههای نسبتا بد" بیان کرد: ایده اصلی این سریال از جایی آمدکه ایده آثار قبلیام آمده بود؛ از مغزم! در واقع اساس داستان با ایدئولوژی تجربه کردن نخستین موقعیتها برای افراد شکل گرفت، وقتی برای اولین بار عاشق میشوند، اولین خطایشان را مرتکب میشوند یا کاری را به شکل درست انجام میدهند و... تمام تجربهها در این سریال برای نخستین بار برای آدمها اتفاق میافتد. چند جوان به خاطر مشکلات مالیشان به خودشان حق میدهند دزدی کلانی انجام دهند و این سرآغاز مشکلاتشان است.
"بچههای نسبتا بد" بهترین تجربه کاری من بود
وی در پاسخ به اینکه آیا فیلمنامه زمان کلید خوردن سریال کامل بود یا خیر؟ اظهار کرد: خیر. متن سریال همزمان با تصویربرداری نوشته میشد و زمان فشردهای برای کار داشتیم. در کمتر از دو ماه باید پروژه کامل میشد و ما خودمان را با شرایط وفق داده بودیم.
این نویسنده درباره همکاری با سیروس مقدم توضیح داد: همکاری بی نظیری بود. او یک یک سوپرمن واقعی است که کار کردن با او بی نظیر است. مقدم به فیلمنامهنویس اهمیت میدهد و بدون اجازه او متن را جابجا نمیکند. وی بدون اینکه مدعی باشد کاری میکند تا از همکاری با او لذت ببری. این همکاری بهترین تجربه کاری من در این سالها بود که تاکنون با بسیاری از بزرگان سینما کار کردهام.
جوانها باید دنبال مقدم بدوند تا به گرد پایش برسند
عباسی درباره انرژی فراوان مقدم و سرعت عمل او نیز تصریح کرد: او انرژی باورنکردنی دارد و میتواند در این سن 48 ساعت مداوم کار کند. جوانها باید بدوند تا به گرد پای او برسند. واقعا فوقالعاده است. خود من اگر قرار بود یک تلهفیلم برای عید فطر بنویسم فرار میکردم اما راضی شدم برای ماه رمضان سریال بنویسم. از این شبها هم خواهید دید که این اثر با چه کیفیتی کار شده است.
فیلمنامهنویس آثاری چون "شیطان شلوارلی میپوشد" و "مسیر انحرافی" درباره تغییر تهیهکننده ثابت آثار مقدم و تاثیر کمبود بودجه صدا و سیما بر روند تولید سریال گفت: سیروس مقدم آنقدر آدم حرفهای است که شرایط مدنظر خود را میطلبد و اگر ابزار و شرایط مهیا نباشد اصلا سراغ کاری نمیرود. او برای این سریال هم مجموعهای از درخواستهای حرفهای داشت و طباطبایی هم بستر انجام آنها را مهیا کرد.
100 لوکیشن در زمان فشرده تصویربرداری
وی در این خصوص که آیا متن او به خاطر مسائل مختلف دچار تغییر شده یا طبق اتفاقات معمول پیش آمده برای تسریع در کار چند لوکیشن به یک لوکیشن تبدیل و صحنههایی حذف شد؟ اذعان کرد: واقعیت این است که یک فیلمنامهنویس حرفهای قابها را میشناسد و میداند چه سکانسهایی قابلیت تولید دارد و کدام گفتگوها و فضاها را میتوان در کار آورد و خطوط ممنوعه کدام هستند. ما هم در این قاب آزادانه حرکت کردیم. یادم میآید در توضیح یک صحنه، میزانسن پیشنهادی من هلی شات بود و بعدها دیدم اتفاقا هلی کوپتر آمد و آن سکانس همانطور که نوشته بودم تصویربرداری شد. ما در آن زمان فشرده 100 لوکیشن داشتیم.
عباسی یادآور شد: ما استاندارها و خطوط قرمز را هل دادیم، جلو رفتیم و سعی کردیم دیوارها را عریضتر کنیم.
در هم تنیدگی طنز و درام در سریال
نویسنده "بچههای نسبتا بد" در این زمینه که آیا قهرمانان این سریال هم مثل آثار اخیر مقدم آدمهای معمولی هستند یا خیر؟ گفت: این قصه عینِ عین زندگی است. مثلا ممکن است ما در زندگی عزیزی را از دست بدهیم و زمان حضور در مراسم ختمش کسی کار احمقانهای انجام دهد که خندهمان بگیرد. در زندگی غم و شادی و خوبی و بدی در کنار هم به شکل بانمکی تنیده شده اند و لحظات طنز و دراماتیک در زندگی کنار هم هستند.
وی تصریح کرد: اخیرا سریالی پخش میشد که من پلیس او را نمیشناختم و با من غریبه بود، شاید آنها زیاد خوشتیپ بودند. نقشهای منفی هم خیلی باهوش بودند اما اینجا همه چیز معمولی است و شخصیتها به پلیس 110 که زنگ میزنند مدتی بعد با موتورش از راه میرسد. در این سریال همه چیز خیلی معمولی و از جنس زندگی است.
"بچههای نسبتا بد" سری دوم هم دارد
عباسی با اعلام این موضوع که امکان ساخت سری دوم این سریال وجود دارد، ادامه داد: از ابتدا این قصه در ذهن من ادامه داشت و دنباله آن داستان جذاب و پرتنشی است که با چند خطی که از آن گفتم، ذهن تهیه کننده و کارگردان درگیر شد.
این فیلمنامهنویس در این باره که مقدم با "پایتخت" تجربه موفقی از سریسازی از خود به یادگار گذاشته و آیا او فکر میکند جمع کردن دوباره عوامل امکان پذیر است یا خیر، افزود: خوشبختانه تیم یکدست و خوبی بودیم و گروه صمیمی و خوبی داشتیم. "بچههای نسبتا بد" از آن پروژههایی بود که کوچکترین تنشی در آن وجود نداشت. چهار شخصیت اصلی سریال یعنی حمید گودرزی، علی طباطبایی، میلاد کیمرام و اشکان خطیبی هم دوستان صمیمی من هستند که به آنها حق نمیدهم در دنباله کار حاضر نباشند. گرچه بعید میدانم خودشان نسبت به این موضوع بی تمایل باشند.
یک پایان بندی هالیوودی برای پایهریزی مقدمات سری بعد
وی در پاسخ به اینکه پس با توجه به امکان ساخت سری دوم سریال پایان قصه را نوشته است؟ گفت: ما یک پایانبندی هالیوودی داریم. یعنی در عین حال که سریال تمام میشود، شاهد پایهریزی مقدمات سری بعد آن هستیم و ریشههایی از ادامه کار را میبینیم.
عباسی در این زمینه که آیا این بار زمان بیشتری برای نگارش اختصاص میدهید یا خیر؟ تصریح کرد: این بار باید طراحی و نگارش کار را را زودتر آغاز کنیم. به ویژه که این قصه فقط به سمت جلو حرکت نمیکند و گاه به سمت عقب میرود؛ چرا که افراد رازهایی در دلشان دارند که حتی صمیمیترین دوستانشان هم از آنها با خبر نیستند. بنابراین سریال به طراحی ویژهای نیازمند است و برای شکل دادن به ساختار، و ایدئولوژی و داستانپردازی سری دوم آن باید زمان گذاشت.