در هفتمین روز از جشنواره سراسری تئاتر سوره ماه نمایش های "نقل رستم و سهراب"، "سایه سکوت"، "خنکای ختم خاطره" و "تار شیشه‌ای" روی صحنه رفت.

به گزارش خبرنگار مهر، نمایش "نقل رستم و سهراب" اولین نمایش آخرین روز بیست و دومین جشنواره تئاتر سوره ماه بود که در تالار سوره به روایت و بازی ابوالفضل امامی‌زاده اجرا شد.

نقالی رستم و سهراب با نوای تار و دف

این نقالی که با نوازندگی تار و دف به صورت زنده همراه بود به شیوه مرشد ترابی و بازی در بازی، رزم رستم و سهراب را با استفاده از اشعار شاهنامه روایت می کرد. شیوه ای که شاید با این مدل از نقل بیشتر خاطر زنده‌یاد مرشد ولی الله ترابی را به یاد می آورد البته با تفاوت در پختگی و جذابیت در نقل روایت‌ها.

امامی‌زاده که برای اولین بار در این جشنواره در بخش استعدادهای جوان شرکت کرده است درباره کار خود بیان کرد: من کار خود را تازه شروع کرده‌ام با این حال در این کار موسیقی زنده داشتیم و از بحر طویل استفاده کردیم که در این نوع نقالی‌ها استفاده نمی شود و همچنین بازیگری در آن از روایت بیشتر بود.

وی در ادامه با بیان اینکه امیدوارم حوزه هنری حمایت های خود را در بخش اجرای عمومی بیشتر کند، گفت: من نقالی را خیلی دوست دارم و فکر می کنم ما جوانان ایرانی باید برای نمایش های اصیل ایرانی تلاش کنیم.

رازهای جنگ فاش می‌شود

نمایش بعدی "سایه سکوت" بود که به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا عطایی‌فر ساعت 17 عصر در سالن بلک باکس تماشاخانه ماه روی صحنه رفت. "سایه سکوت"  زنی را نشان می داد که در پی فهمیدن سوالی به سراغ همرزم همسر خود در خارج از کشور می رود. هاجر که حتی نمی داند همسرش شهید شده است یا خیر به سراغ محرم که حالا به ادعای خود برای فراموشی مسایل جنگ در خارج از ایران زندگی می کند، می رود تا از او سوالاتی را بپرسد و این میان رازهایی کشف می شود...

نگاه متفاوتی که این نمایش به رزمنده ساکن در خارج از ایران دارد و مسایلی که در جنگ بوجود می آید مثل عملیات هایی که لو می روند و عده ای از این طریق شهید می شوند دستمایه اصلی این نمایش قرار می گیرد و پا را از کلیشه ها فراتر می گذارد.

کارگردان "سایه سکوت" در توضیح خود از این نمایشنامه به خبرنگار مهر گفت: این نمایشنامه را در سال 83 نوشتم. زمانی خواستم آن را اجرا کنم که نشد و حالا با یک بازنویسی دوباره اجرا کردم و برام جالب بود که حالا بعد از 10 سال مورد توجه قرار می گیرد. من این نمایش را با نگاهی به آدم های اطرافم نوشتم کسانیکه روی تخت های بیمارستان هستند. کسانیکه اگر شما نیم ساعت آنها را روی تخت و در حال سرفه می بینید این افراد همیشه به حالت شیمیایی با یک دست یا پا در وضعیتی که به راحتی قابل تحمل نیست روزها و ماه ها تخت های بیمارستان را تحمل می‌کنند. 

عطایی فر با طرح این سوال ها که چه کسی به این افراد فکر می کند و چه کسی جواب خواهد داد که اینها به خاطر چه کسانی رفته اند و یا اگر نبودند چه اتفاقی می افتاد؟ افزود: عموی خود من شهید شده است و مادربزرگم در 50 سالگی به خاطر اینکه فکر می کرد بهترین پسرش را از دست داده است، دق کرد. چرا ما عقبه این افراد را بررسی نمی کنیم. من دوست دارم این نمایش را برای همان آدم ها هم نشان دهم تا بفهمند که ما به آنها فکر می کنیم.

اگر با مردم روراست باشیم از دفاع مقدس دلزده نمی‌شوند

وی در واکنش به اینکه چرا با وجود نمایش های خلاقانه ای که در حوزه دفاع مقدس ساخه می شود اما بعضی‌ها با همان نگاه ابتدایی در برابر آن موضع می گیرند، بیان کرد: چون متاسفانه گاهی در این حوزه شعار داده ایم. پیامبر در جنگ احد شکست خورد اما چرا از این ها  و دلایل آن سخن نمی گوییم. ما هم در این جنگ شکست ها و پیروزی هایی داشتیم که البته خیلی بیشتر از شکست ها بود. اگر همه این واقعیت ها در کنار هم بیان شوند دیگر کسی از قبل موضع نمی گیرد. اگر با تماشاچی و با مردم روراست باشیم آنها به راحتی همه چیز را خواهند پذیرفت و از دفاع مقدس دل زده نخواهند شد.

این کارگردان در واکنش به اینکه نمایش در ابتدا با نوعی افتادن در ریتم نمایش همراه شد و بعد با ورود کاراکتر سوم توانست اوج بگیرد، گفت: اگر در ابتدا این مشکل را احساس کردید طبیعی است چون در ابتدا به نوعی به مخاطب بیوگرافی می دهیم و تخلیه اطلاعاتی نمایش است اما روند نمایش بعدا به تدریج شکل خود را پیدا می کند.

"سایه سکوت" از نمایش هایی بود که کمتر سعی داشت با طنزپردازی مخاطب را با خود همراه کند و در واقع موقعیت‌های دراماتیک و روند پیش روی نمایش و اینکه مخاطب نمی توانست ادامه این روند را حدس بزند، از مواردی بود که باعث جذابیت نمایش از میانه آن شد. همچنین دنبال کردن خط داستانی اصلی نمایش که لو رفتن یک عملیات را طرح می کند و این وسط کسی نمی فهمد که از میان دو کاراکتر اصلی نمایش کدام یک خیانت کرده اند از نقاط قوت کار بود.

عطایی‌فر در پایان درباره روند جشنواره تئاتر سوره ماه بیان کرد: حوزه هنری می تواند جشنواره تئاتر ماه را به دومین جشنواره برند بعد از جشنواره تئاتر فجر تبدیل کند؛ در صورتیکه نگاهش مثل فجر باشد یعنی کمک مالی و معنوی خوبی از نمایش ها داشته باشد.

"خنگای ختم خاطره" به روایت لرستانی‌ها

ساعت 18:30 روز گذشته نمایش "خنکای ختم خاطره" با اجرای گروهی از لرستان در تماشاخانه مهر روی صحنه رفت. این نمایشنامه که متن آن پیش از این توسط حمیدرضا آذرنگ نوشته شده و در سال 88 توسط نیما دهقان اجرا شد، باز هم در این اجرا با استقبال مخاطبان همراه شد و شاید بتوان گفت از نمایش هایی بود که با توجه به ظرفیت خوب تماشاخانه مهر همچنان تعداد زیادی از تماشاگران ایستاده نظاره گر آن بودند.

"خنکای ختم خاطره" روایت شهیدی است به نام یوسف که اجازه پیدا می‌کند پس از ۲۵ سال به زمین و نزد زندگان بازگردد به شرط آنکه بر کره خاکی سخنی نگوید. با زنده ‌شدن شهید خانواده‌های زیادی مدعی می‌شوند که این شهید زنده شده متعلق به آنان است و نمایش، نقبی به زندگی این خانواده‌ها و مشکلات آنان می‌زند. خانواده هایی از اقوام مختلف که دغدغه های خود را از یوسفی که به انتظارش هستند یا حتی نمی خواهند بازگردد، بیان می کنند.

ابراهیمی درباره تغییرات "خنکای ختم خاطره" به خبرنگار مهر عنوان کرد: ما در این نمایشنامه تغییری ندادیم و من به متن حمیدرضا آذرنگ وفادار بودم و آن را به همان شکل دوست داشتم. تنها مجبور شدم یک اپیزود را حذف کنم که آن هم به دلیل مشکلاتی بود که برای اجرای نمایش و محدودیت در بازیگر برای ما بوجود آمد.

وی ادامه داد: من برای اجرای این متن از خود آذرنگ اجازه گرفتم و امیدوارم توانسته باشم حق مطلب را در اجرای خود ادا کرده باشم. من معتقدم حتی هر اتفاقی که در این نمایش افتاده است به متن مربوط می شود چون این متن از لحاظ احساسی، تکنیکی و موضوعی و حتی دیالوگ بی نظیر است.

ابراهیمی که برای اولین بار به عنوان کارگردان در جشنواره تئاتر سوره ماه شرکت کرده با اشاره به اینکه کارها قابل قبول بوده است، افزود: البته جشنواره ها همیشه دچار نوعی نسبت گرایی است و عده ای از نمایش ها لذت می برند و عده ای هم ممکن است نمایش ها را در حد جشنواره ندانند.

پایان بخش مسابقه با یک اثر قرآنی

آخرین نمایشی که در بخش مسابقه بیست و دومین جشنواره سراسری تئاتر ماه در تالار اندیشه روی صحنه رفت "تار شیشه ای" نمایشی به نویسندگی و کارگردانی کیوان صباغ و کاری از مشهد بود که با روایتی مدرن به یک داستان قرآنی پرداخته بود. در "تار شیشه ای" داستان هجرت پیامبر (ص) که در نمایش از او با عنوان آخرین نماینده ارباب شهر یاد شده بود به صحنه اجرا و نمایش درآمد و کارگردان فضای متفاوتی را به مدد موسیقی مدرن و دیالوگ ها و بازی سازان ساخته بود.

کیوان صباغ کارگردان "تار شیشه ای" در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه این نمایش از زاویه دیگری به این داستان قرآنی پرداخته است، اضافه کرد: ما در این نمایش شخصیت انسانی نداریم و اصلا شخصیت ها فانتزی هستند یعنی ما داستان را به روایت کبوتر و عنکبوتی که این تار را می سازند و شیطان و موجودات دیگر می شنویم و می بینیم. بنابراین چون شخصیت ها رئال نیستند اجرای آن را هم به سمت کاری مدرن بردیم.

وی درباره ویژگی هایی که در یک نمایش برایش اهمیت دارد، عنوان کرد: در وهله اول برای من این مهم است که مخاطبم با نمایش ارتباط برقرار کند و سپس اندیشه ای که مد نظر من است بپذیرد و سپس موسیقی، بازیگری، قصه و دکور همسو با هدف نمایش هستند.

صباغ در پایان گفت: این جشنواره جزو جشنواره های معتبر ایران است و حوزه هنری به کارهای محتوایی توجه بیشتری دارد. این دوره یک ویژگی داشت و آن کم بودن تعداد کارها بود و باعث شد به کیفیت نمایش ها توجه بیشتری شود اما از طرفی باعث شد از شور و حال جشنواره کاسته شود.