به همت مؤسسه "پرسش" درسگفتار رئالیزم انتقادی با تدریس دکتر عماد افروغ از امروز 29 مهرماه آغاز می شود.

به گزارش خبرگزاری مهر، به همت مؤسسه "پرسش" درس گفتار رئالیزم انتقادی با تدریس دکتر عماد افروغ برگزار می شود، جلسه اول آن از امروز دوشنبه 29 مهرماه از ساعت 17 تا 19 آغاز می شود و جلسات بعدی دوشنبه ها در همین ساعت برگزار می شود.

رئالیسم انتقادی، جریانی به طور عمده شناخت شناسی است که در مواجهه با رئالیسم تجربی( به طور غالب رویکرد هیومی) و ایده آلیسم استعلایی( به طور غالب رویکرد کانتی) در حوزه مطالعات طبیعی و عینیت گرایی خام و نسبی گرایی رادیکال در حوزه مطالعات اجتماعی و به مثابه نحله ای ای نوظهور از دهه هفتاد میلادی مطرح شد و هم اکنون به مانند یک پارادایم و جریان منبسط شناخت شناسی، حوزه های مختلف علوم طبیعی و علوم انسانی ـ اجتماعی را درنوردیده و به یک جریان رقیب مبدل شده است.

مهم ترین مطلب مورد تأکید رئالیست ها، قائل بودن به جهان مستقل از معرفت ما از آن است. جهان وجود دارد، چه ما باشیم و چه نباشیم، چه آن را بشناسیم و چه نشناسیم. این جهان ساخت یافته و مستقل از معرفت، در واقع بخش ناگذرای علم را تشکیل می دهد و برخوردار از لایه ای از واقعیت است که بر پایه آن بخشهای دیگر واقعیت و معرفت علمی توجیه پذیر می شود. در واقع از دیدگاه رئالیستها، واقعیت برخوردار از سه لایه تجربی، بالفعل و واقعی است. آنچه در آزمایشگاه تجربه می شود، آن روابطی که وقوع پذیرفته، مشاهده شده یا می تواند مشاهده شود و یا به وقوع بپیوندد، همه ناشی از سطحی از واقعیت است که سطح زیرین واقعیت محسوب می شود و برخوردار از ساز و کار علّی بوده و به هیچ وجه قابل مشاهده نیست.

به عبارت دیگر تمام آزمایش های تجربی و روابطی که در محیط های بسته آزمایشگاهی و به اصطلاح " نظام بسته" و با به کارگیری مفاهیم و تکنیک ها، روش ها، نظریه ها و الگوهای مختلف، ایجاد و مشاهده می شود، در واقع مبتنی بر مفروض گرفتن همان سطح از واقعیت است که در به اصطلاح "نظام باز عالم"، وجود و توان ایجاد حوادث بالفعل را دارد. توانی که تحت شرایطی، عوامل انضمامی ناشی از سازو کارها و توان سایر اشیا و موضوعات و عدم مانع، می تواند فعلیت یابد و یا به سطح قابل مشاهده برسد. مشاهده نشدن این سطح از واقعیت و یا عدم فعلیت یافتگی آن، دلیلی بر عدم آن نیست، طبعاً بر پایه این دیدگاه با دو تقلیل گرایی مقابله می شود، یکی تقلیل واقعیت به سطح تجربی و قابل مشاهده و دیگری تقلیل علّیت به روابط بیرونی، منتظم و متعاقب فعلیت یافته و قابل مشاهده.

چگونه می توان به راه حل و یا راه حلهای بدیلی اندیشید تا هم اسیر مغالطات معرفت شناختی و وجودی یا متافیزیک حضور نشویم و هم در دام ذهن گرایی و تاریخی گرایی و در واقع قدرت گرایی گرفتار نیاییم؟ این پرسشی است که رئالیسم انتقادی، ضمن توجه ویژه و پیوسته به ابعاد و گستره آن، کوشیده است تا پاسخی در خور برای آن به دست دهد. پاسخی که کماکان در دستور کار است و عناوین مختلفی نیز برای این پاسخ پیشنهاد شده است. برای نمونه، «آندرو سایر»، ضمن تأکید بر جدایی آن از ابزارگرایی، عنوان کفایت عملی را پیشنهاد می کند. او با مبنای مفهوم محوری مشاهدات و با تکیه بر رابطه متقابل حس و مرجع و در بستری از مفروضات رئالیسم هستی شناختی، به نقش شبکه های مفهومی در فهم صفات و ویژگی های واقعی موضوعات طبیعی و اجتماعی اشاره کرده و در نهایت ملاک کفایت عملی معرفت های علمی را در انتقال این صفات، توصیه می کند.

مؤسسه پرسش در خیابان ولیعصر، ضلع شمالی پارک ساعی، کوچه ساعی یکم، شماره 7 واقع است.