بندرعباس - خبرگزاری مهر: گروه "بادگیر" گروه مستعد هرمزگانی که نزدیک به هشت سال از تأسیس آن می گذرد، یکم آبان ماه برای نخستین بار کنسرت مستقلی را با عنوان " درمحله خاموشان" در فرهنگسرای طوبا در بندرعباس اجرا خواهد کرد .کنسرتی که به لحاظ فرم اجرا با کنسرت های این روزهای بندرعباس متفاوت است.

به گزارش خبرنگار مهر، مرتضی اولی بندری، حسن رزمگه و مصطفی عابدی در سال 84  گرد هم آمده و هسته مرکزی یک گروه موسیقی را تشکیل می دهند، گروهی که امروز آن را با نام بادگیر می شناسیم. در ابتدا این گروهِ سه نفره اقدام به کاور کردن قطعات بلوز می کند و رفته رفته ، ارائه یک موسیقی که با تلفیق  سبک های راک ، بلوز و موسیقی بومی ساخته شود به هدف گروه تبدیل می شود. از سال 86 و با اضافه شدن محمد قلندری به عنوان خواننده به این جمع نقطه عطفی در روند فعالیت های بادگیر شکل می گیرد.

قلندری که تا پیش از این به عنوان بازیگر تئاتر شناخته می شد و با ابراهیم پشتکوهی در گروه تی تووک همکاری داشت اکنون با اکت هایی که اجرای آن تنها از یک بازیگر ساخته است به عنوان خواننده بادگیر فعالیتش را آغاز کرد. اعضای این گروه به چهار نفر رسیده بود و دارای دو نوازنده گیتار ( حسن رزمگه و مصطفی عابدی ) ، یک نوازنده درام و خواننده ( مرتضی اولی بندری ) و یک خواننده ( محمد قلندری ) بود . از ابتدا سیاست گروه در بستن کار ها با نظر جمعی پایه گذاری شده و در نهایت یک نفر به عنوان لیدر و رهبر وظیفه تنظیم را بر عهده می گیرد.

بادگیر با حضور قلندری رفته رفته پا می گرفت؛ حال بادگیر از یک گروه اصطلاحا کاور بند خارج شده بود و به سمت آفرینش و تنظیم سوق میگرفت. اما نبود گیتار باس در این گروه، به عنوان یکی از سازهای کلیدی بسیار محسوس بود. پس در زمستان 89 محمد علی ذاکری به عنوان باسیست به گروه اضافه می شود.

گروه بادگیر جلسات تمرینش را در فرهنگسرای طوبی به منظور هماهنگی و آمادگی جهت اجرای کنسرتی با عنوان " در محله خاموشان " برگزار می کند. زمان این کنسرت اول آبانماه و مکان اجرا فرهنگسرای طوبی است. به همراه دو دوست دیگر محمد سایبانی (بازیگر تئاتر) و مرتضی صفا(روزنامه نگار و وب لاگ نویس) به عنوان هنرمند و صاحب نظر سر زده به محل تمرین گروه رفتم. تا علاوه بر گفتگو یی دو سویه، گزارشی از این گروه خوب هرمزگانی نیز تهیه کنم.

محمد علی ذاکری در خصوص سابقه نوازندگیش می گوید: از سال 80 موسیقی را آغاز کردم و بیشتر ترانه های خودم را را با گیتار کلاسیک می نواختم که جنبه کاملاً شخصی داشت. از اسفند 89 با پیوستن به بادگیر فعالیت حرفه ای خود را آغاز کردم.

با اضافه شدن گیتار باس، گروه شروع به تنظیم ترانه هایی از خیام، ابراهیم منصفی و صالح سنگبر کرد ( خیام، یادتن، کاشکه یدفعه جوون مبو ) کردند. تا اینکه تورج حاجی پور که در این سالها به عنوان گیتاریست با بادگیر همکاری جسته گریخته ای داشت در سال 89 با پیشنهادی برای اجرا در فستیوال سیم هفتم به گروه باز می گشت و به شکل مستمر با بادگیر همکاری خود را آغاز کرد.

تورج حاجی پور در مورد سابقه نوازندگیش می گوید: نوازندگی را از سال 86 با گیتار شروع کردم و فعالیت حرفه ای و مداوم را از سال 89 با گروه بادگیر آغاز کردم.

بعد از سالها فعالیت نخستین اجرا با ارائه سه اثر در فستیوال سیم هفتم اتفاق می افتد، سه کاری که بعد از تمام شدنشان تماشاچیان به احترام ایستادند و یک صدا این گروه را تشویق کردند.

مرتضی اولی بندری گفت: از اجرای سال 89 به بعد بود که کم کم فضا سازی نیز به عنوان یک امکان به روند آهنگ سازی و تنظیم موسیقی گروه اضافه شد. رفته رفته دیگر اعضای گروه نیز به ما اضافه شدند تا این جمعی که می بینید شکل گرفت.

محمد سایبانی در مورد این گروه می گوید: این گروه پیش ازهر چیز یک امتیاز دارد و اعضا قبل از فعالیت در قالب این گروه آرتیست هستند و یکی از مهمترین جنبه های هنر راهیابی به اندیشه است و این گروه تلاش می کند با موسیقی وارد حیطه ی اندیشه شود و مهمترین تفاوت آنها با دیگر گروه ها همین موضوع است.

مرتضی صفا در مورد بادگیر می گوید: ما بعداز مدت ها شاهد ظهور یک گروه خوب هرمزگانی هستیم که قابلیت جهانی شدن را دارد  ودر این راه استفاده از المانهای موسیقی بومی می تواند به رسیدن به آن هدف کمک کند. تشخُص دادن با المان های موسیقی بومی به آثار میتواند بسیار تاثیر گذار باشد.

سکوت در تئاتر به فریادی در موسیقی تبدیل می شود

در آن تمرین آنچه توجه مرا به خود جلب کرد وجود یک گروه کارگردانی شامل سه بازیگر، (کمبوجیه پشتگل، امیر بخشی زاده و سروش پاکدامن) بود که تنها کمبوجیه بازیگر حرفه ایست. علاوه بر این سه، آدا محمدی و امین الله تیماس نیز به عنوان تیم نور و تصویر نیز حضور داشتند. که در کنار موسیقی همزمان به اجرا های صحنه ای و پخش تصاویر ویدیو یی می پرداختند. این اولین باریست که می بینم در بندرعباس یک تیم کارگردانی اجرا را هدایت می کند.

البته باید در نظر داشت که حضور اسماعیل پاکدامن، در این گروه به عنوان نوازنده کلاینت در طراحی و پیاده کردن چنین اجرایی در کنار موسیقی چندان بی تاثیر نیست، اسماعیل یکی از موفق ترین کارگردانان تئاتر در کمتر از یک دهه پیش در هرمزگان بود او و گروهش بود که برای نخستین بار به کوزوو دعوت شد و. .. او به عنوان کارگردان کارنامه ی خوبی از خود بجا گذاشته. حال پاکدامن بعد از سال ها سکوت علاوه بر نوازندگی، کارگردانی اجراهایی صحنه ای را نیز بر عهده دارد.

مهر: چطور سکوت اسماعیل پاکدامن در تئاتر به فریاد او در موسیقی تبدیل می شود؟ از سابقه نوازندگی و همکاری با بادگیر بگو ، ما اسماعیل پاکدامن را به عنوان کارگردان تئاتر می شناسیم.

اسماعیل پاکدامن: من کار موسیقی را قبل از تئاتر شروع کرده بودم ، منتها در آن زمان با گیتار ، ترانه هایی را که خودم نوشته بودم را آهنگسازی می کردم و آنقدر برایم جنبه حرفه ای و جدی نداشت اما الان که در گروه بادگیر هستم روند با گذشته تفاوت می کند و کار موسیقی را در کنار تئاتر حرفه ای تر دنبال می کنم.

مهر: با دیدن این اجرا در کنار موسیقی، ناخودآگاه فراز سوم "آجر دیگری در دیوار"،  راجر واترز و آن اجرای صحنه ای در کنار موسیقی برایم تداعی شد.

شاید تداعی کننده آن باشد اما بدون تردید با آن فرق می کند و این دلیل نمی شود که اگر گروه "پینک فلوید" پیشتر مشابه این طرح را انجام داده ، هر ایده ای را که به دلیل فرم و محتوا به آن اجرا نزدیک باشد را بد بدانیم . هرچند این اجرا با ایده ی من فاصله ی بسیاری دارد چون محدودیت و امکاناتی که در اختیار داریم اندک بوده پس باعث تغییر در شکل ارائه به این نحو شده.

مهر: نحوه انتخاب عناصر بصری دخیل در اجرای صحنه ای چگونه بوده است؟

پاکدامن: سعی شده که ساده ترین، دم دست ترین و کاربردی ترین عناصر را انتخاب کنیم.

گروه بادگیر رفته رفته گسترش پیدا کرده و حالا امین باصره را به عنوان نوازنده عود را در جمع خود دارد، او نیز چون دیگر اعضای گروه با تئاتر ارتباط هایی دارد و پیش از اینکه نوازنده ی بادگیر بشود با موسیقی تئاتر به دنیای حرفه ای پا گذاشته است.

امین باصره می گوید: موسیقی را از سال 86 آغاز و از همان ابتدا با عود آغاز و سپس باهمین موسیقی بود که به تئاتر راه پیدا و در زمینه موسیقی تئاتر فعالیت خود را دنبال کردم و از سال 90 به عنوان نوازنده عود با بادگیر همکاری می کنم ضمن اینکه موسیقی تئاتر نیز همچنان بخشی از فعالیت هنری من را  تشکیل می دهد.

اما در بین اعضای گروه که اکثرشان را ا نزدیک می شناسم دو چهره جوان و مستعد وجود دارد که نام هیچکدام را نمیدانم؛ اولی بهنام بهمنی است که به عنوان نوازنده پرکاشن با گروه همکاری می کند؛ او نیز با موسیقی تئاتر شروع  کرده و در سال 90 با حضور در تمرینات، رفته رفته به یکی از اعضای بادگیر تبدیل شد. در این کنسرت حسن رزمگه که سال ها به عنوان نوازنده گیتار الکتریک با گروه همکاری داشت و از هسته های اصلی تشکیل گروه است به عنوان بک وکال حضور دارد. او نوازندگی را از سال 79 آغاز و از ابتدای فعالیت حرفه ایش تا کنون تنها با بادگیر همکاری داشته است.

مهر: چرا یک نوازنده گیتار در این کنسرت به عنوان بک ووکال با گروه همکاری دارد؟

حسن رزمگه: چه فرقی می کند، مهم پیش بردن کار است و هرجا که نیاز و در توانم باشد همکاری می کنم و برایم تفاوتی ندارد.

اما چهره جوان و نا آشنای بعدی، میلاد میری است او در کنار حاجی پور یکی از دو نوازنده ی گیتار الکتریک بادگیر در این کنسرت است او که تنها 23 سال دارد و از یازده سالگی موسیقی را آغاز کرده، درباره سابقه فعالیت و نوازندگیش می گوید: بین سال های 79  تا 80 بود که موسیقی را با نواختن گیتار کلاسیک آغاز کردم و با علاقه ای که در ادامه به سبک راک در من ایجاد شد، گیتار الکتریک را به عنوان ساز تخصصی انتخاب کردم و از سال 90 با بادگیر همکاری دارم ، هر چند که در این میان خدمت سربازی وقفه ای در این همکاری ایجاد کرد.

بادگیر با ترکیبی که به آن اشاره شد در کنسرت یکم آبان به روی استیج می رود این گروه علاوه بر اجرا در فستیوال سیم هفتم سه شب اجرا به شکل آن پلاگ در شیراز را نیز در کارنامه دارد .

یکی از موارد دیگری که این گروه را منحصر به فرد و از دیگر گروه ها جدا می کند ، نحوه چیدمانی است که در سازها دیده می شود .که به هیچ عنوان روند معمولِ بین گروه های موسیقی در بندرعباس را دنبال نمی کند.

اولی بندری در این باره می گوید: البته معمول بودن دلیل بر درست بودن نیست ، مثلا معمول است که خیلی از گروه های راک در هرمزگان برای جلب رضایت طیف های مختلف مخاطب ، حداقل یکی از کارها را با ریتم های شاد و عامه پسند تنظیم و اجرا می کنند . و این معمول بودن از نظر ما عیب محسوب می شود . در خصوص سازبندی نیز ما اعتقادی به کیبرد و سینتی سایزر نداریم . و ترجیح می دهیم زیر و بم هایی که با کیبرد ایجاد می شود را با سازهای دیگری مثل گیتار جبران کنیم .حتا پرکاشن نیز در ابتدا وجود نداشت و بعد اضافه شد . باید بگویم این چیدمان ساز بیشتر شخصی بوده و به سلیقه ی اعضای گروه باز می گردد.

مهر: از مشکلاتی که گروه در برگزاری کنسرت و ارائه کار با آن روبروهستند می پرسم ، ایا این مشکلات بوده که در این سال ها مانع از برگزاری کنسرت شده است ؟

اولی بندری به عنوان نماینده گروه می گوید: تنها و یا شاید بزرگترین  عامل بازدارنده پیش روی برگزاری کنسرت ، خود ما بودیم ، اعضای این گروه آنچنان شناخته شده نبودند و کسی جرأت این را نداشت که به عنوان اسپانسر ازما حمایت کند تا بتوانیم مقدمات اجرای کنسرت را فراهم کنیم.

مهر: از او می خواهم به عنوان نماینده ی گروه از  "محله ی خاموشان " و کنسرت یکم آبان گروه بادگیر بگوید؟

اولی بندری: در این کنسرت سعی ما بر این بوده که یک موسیقی تلفیقی که در آن موسیقی هرمزگان و سبکهای راک و بلوز با هم در آمیخته اند را به همراه چیدمان و تصاویر ویدیویی به مردم ارائه کنیم که شاید بتوانیم بگویم یک جور نمایش هم در آن وجود دارد باید اضافه کنم که صدا بردار این کنسرت نیز علیرضا عنایتیست که از شیراز برای همکاری با گروه به بندرعباس خواهد آمد.

از سایبانی و صفا خواستم از این پس در گفتگوها وارد شوند تا بحث را از معرفی این گروه و کنسرت پیش رو به مسایل تکنیکی تری ببریم.

مهر: در تمام دنیا رسم بر این است که گروه های موسیقی پیش از اجرای کنسرت، آلبوم یا تک آهنگ هایی برای شناخت و جذب مخاطب ارائه می کنند. اما شما این خطر را کرده اید وبدون ارائه اثر اقدام به برگزاری کنسرت کردید؟

اولی بندری: قبول دارم و این انتقاد کاملاً وارد است اما ما تا کنون افکارمان را برای موسیقی صحنه گذاشته بودیم، اما با پیشرفت کارو کسب تجربه فهمیدیم که به نوع استودیویی و ضبط شده نیز نیاز است . اما تا کنون این امر انجام نشده ، ما خود را بیشتر نوازندگانی برای اجرای صحنه می دانیم. اما از این کنسرت نهایت استفاده را جهت فیلم برداری ، ضبط و ارائه آثارمان استفاده خواهیم کرد.

سایبانی: من فکر می کنم شرایط گروه بادگیر به مراتب شرایط متفاوت تری است این گروه از تعدادی هنرمند تشکیل شده که پیش از اینکه نوازنده و خواننده باشند به عنوان یک آرتیست شناخته شده اند و مردم نیز به اندازه کافی از هرکدام شناخت دارند . شاید بادگیر به شکل کلی آنچنان که باید معرفی و شناخته نشده . اما این گروه ناشناخته از  افراد شناخته شده ای تشکیل شده.

مهر: آنچه ما از اجرای صحنه ای دیدیم به شکل کلی بود اما در مورد تصاویر ویدیوئی و اجرا ، با کلام وموسیقی  تضاد وجود داشت؟

پاکدامن: ما از چند فرم موازی در کنار هم استفاده کرده ایم که در هارمونی کلی مفهومی را می رساند، حتی جایی تضاد وجود دارد چون هر یک به شکل مستقل ارائه می شود و این سه فرم (موسیقی، تصاویر ویدیوئی و اجرای صحنه) تنها در فرم کلی و رساندن معناست که با هم ارتباط پیدا می کنند. تضاد وجود دارد چون هرفرم به شکلی مستقل ارائه می شوند

سایبانی: باتوجه به تصاویر و اجرا، فضای کار به سمت ملودرام می رود که چندان با موسیقی هم خوانی ندارد.

پاکدامن: البته بسیاری از این موارد به شکل کاملا تعمدی بوده و همانگونه که گفتم در ساختار کلی به هم مربوط می شوند ، در نظر بگیرید آنچه را که شما دیدید هنوز نیمه ای از کل کار نیست ، با توجه به مشکلات، امشب اولین شبی بود که توانستیم مقداری از تصاویر را داشته باشیم و شما نیز این تصاویر را به شکل کامل ندیدید.

مهر: بله حق با شماست این بخش از گفتگورا بایدبه بعد از اجرا موکول کنیم.

صفا: در صحبت ها به موسیقی تلفیقی و تلفیق موسیقی بومی با سبک های جهانی مطرح شد. نمود موسیقی بومی در آثار شما کجاست.

ذاکری: ریتمها کاملا بومی و برگرفته از موسیقی هرمزگان است، اگر به سکوت ها و لنگی ها در ریتم دقت کنید می توانید آن رگه های موسیقی بومی را بیابید.

اولی بندری: در ابتدا و مهمترین اولویت ما بستن کار با شاکله ای استاندارد بوده و در آن رگه هایی از تلفیق در ریتم و آوا صورت پذیرفته، در واقع اجرای موسیقی راک یا بلوز با لحنی بومی شده انجام می گیرد.

پاکدامن: تلفیق در واقع برای ما، برداشت گروه از موسیقی محل زیست و موسیقی ملل مختلف بوده و با درک و دانشی که از هر دو دو نوع موسیقی داریم این تلفیق صورت گرفته. بیشتر برداشت های گروه از روند دو نوع موسیقی است.

اولی بندری: ببنید مسئله تنها گذاشتن دو نوع موسیقی در کنار هم نیست، این موضوع بسیار پیچیده و مشکل است، برای استفاده از این امکان باید هماهنگی در هارمونی و فرم را در نظر گرفت تا بتوان به تلفیق این دو نوع از موسیقی رسید و به هیچ عنوان کار ساده ای نیست و هر چیزی را نمی توان در کنار هم قرار داد.

صفا: وقتی قالبی برای ما مشکل ایجاد می کند و مانع از انجام کار می شود چرا از آن بیرون نمی زنیم و آن قالب دست و پا گیر را نمی شکنیم.

اولی بندری: بحث مانع بودن یا نبودن نیست، اینجا تنها بحث هماهنگی ، هم گونی و اصطلاحاً نشستن در ساختار کلی مطرح است ، دقیقن مثل پیوند کلیه که نمی توان هر کلیه ای را به هر بندی پیوند زد .

مهر: در اجرای کار ها نوعی تکرار در آوا هایی دیده می شد  مثل ( هه . . . هه یا هو  . . . هو)  استفاده از این آوا ها  برای مخاطب به نوعی تکرار می رسد.

اولی بندری: تنها در دو کار پشت سر هم به این شکل است که هر دو نیز به هم مرتبط هستند و برای وصل شدن دو کار به هم ما از این تکنیک استفاده کرده ایم.

سایبانی: کار بادگیر یک کار اکسپریمنتال و تجربیست. شما که به دنبال ایجاد تنوع هستید در حالی که در آوا دچار یکنواختی می شوید .

اولی بندری: من این را قبول ندارم ، بسیاری از شباهت ها تعمدی است ، سعی کردیم که تنوع و تفاوت را بکار بگیریم. آن شباهت ها نیز به دلیل نوع ارائه بوده، تریب وچیدمان کارها بر اساس یک اصول و حساب شده بوده و اگر در دو کار پشت سر هم شباهت هایی وجود دارد تنها به دلیل ارتباط دو کار باهم و نشان دادن این ارتباط بوده.