به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه داستانهای «شب هزار و دوم» نوشته حامد حبیبی و مهدی فاتحی، عصر یکشنبه، 19 آبان ماه در انجمن نویسندگان کودک و نوجوان رونمایی شد. این مجموعه که با تصاویر علیرضا اسدی و از سوی نشر چکه منتشر شده، به بازآفرینی داستانهای هزار و یکشب برای بچهها و در قالب طنز پرداخته است.
در مراسم رونمایی از مجموعه «شب هزار و دوم»، هیچ حرف پیچیده و عجیب و غریبی به میان نیامد؛ هیچکس دانش خود را به رخ دیگران نکشید. همه چیز ساده و بهگونهای متفاوت اجرا شد. پیش از همه بچهها، مجموعه را نقد کردند و از خوبیها و بدیهای ان گفتند. برای مثال یکی از دانشآموزان به نام نیلا گفت: خیلی خوب بود که داستانهای «هزار و یکشب» به زبان طنز نوشته شده بود. من از داستان «ازدواج فامیلی» و «غولچهها» خیلی خوشم آمد.
کیمیا، یکی دیگر از دانشآموزان حاضر در مراسم بود. او گفت که شخصیت نور و شمس را خیلی دوست داشته و ابتکار خوبی بوده که جملههای خندهدار در پاورقی آورده شده است. کیمیا حتی به نمونهای اشاره کرد: «در روزگاران گذشته و در سرزمینی دور، سلطانی بود که وزیری داشت زیرک» و بعد در پاورقی آورده شده: «این موضوع گفتن نداشت چون این سلاطین، هیچی هیچی نداشتند، وزیر داشتند.»
فرزین طاهری، داستان «اسب چوبی» از مجموعه «شب هزار و دوم» را برای حاضران اجرا کرد. او برای این کار از شیوه نقالی بهره برد. حاضران گاهی با او همراه و نام شخصیتها و اسم مکانها را یادآور میشدند. چه خوب است که در مراسم رونمایی، بخشی از داستان خوانده و بهتر از آن اجرا شود. هم مخاطبان به یک ذهنیت کلی از فضای داستان میرسند، هم قالب فراموش شده نقالی با تمام ظرفیتهایش زنده میشود و جان میگیرد.
شرمین نادری، قصهگو و نویسنده کودک و نوجوان هم یکی از حاضران در این مراسم خودمانی بود. به باور او داستانها و قصههای قدیمی ما، اندوختههای ارزشمندی هستند که باید از ته صندوق مادربزرگها بیرون کشیده شوند.
نادری، یکی از ویژگیهای خوب مجموعه «شب هزار و دوم» را درآمیختن فضای امروز و دیروز دانست و افزود: ما شهرزاد را میشناسیم. خود من با شنیدن نام «هزار و یکشب»، شهرزاد را به خاطرمیآورم و دیوها را. نویسندگان این مجموعه توانستهاند قصههای دیروز را با زبان و فضای امروز بازنویسی کنند.
حامد حبیبی، یکی از دو نویسنده این مجموعه هم، گوشهای نشسته بود و با دقت، سخن حاضران را میشنید. نویسندهای که در پایان، سکوت خود را شکست و گفت: نوشتن داستانهای هزار و یکشب برای بچهها کار دشواری است. داستانها را نمیتوان به همان شکل و شیوه و با همان محتوا برای بچهها نوشت. به همین خاطر تصمیم گرفتیم از شهرزادی بگوییم که مادر شده و میخواهد برای فرزندانش قصه بگوید و ناچار است، مواردی را سانسور کند و یا تغییر دهد تا مناسب با حال و هوای بچههایش باشد.
به گفته او، هزار و یکشب، این قابلیت را دارد که بارها و بارها بازنویسی شود و حامد حبیبی و مهدی فاتحی در مجموعه «شب هزار و دوم»، از پایان باز برای داستانهایشان استفاده کردهاند و در عین حال که استخوانبندی، همان استخوانبندی هزار و یکشب است، فضا را با شرایط و روحیات کودک امروز هماهنگ کردهاند.