خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : حسين كيانپور - نويسنده كودكان و نوجوانان ، گفت : نقش " كتاب " و اصولا هنر ، اين است كه به صورت غير مستقيم به بيان و انتقال هنري مسائل و آموزه ها بپردازد .

اين نويسنده در گفت وگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر،  با بيان اين مطلب افزود : در اوايل انقلاب و پس از انقلاب اين بحث مطرح شده بود كه قصه ديني چيست؟ كه به نظر من در قصه ديني بايد مفاهيم و آموزشهاي ديني طوري منتقل شود كه همراه با شعار نباشد و به صورت مستقيم بيان نشده باشد ،  مثلا در يكي از قصه هاي محمد رضا سرشار با عنوان " جايزه "  يك ساعت جايزه گم مي شود و دو دوست به هم بدبين مي شود و در پايان داستان ، ساعت از لانه يك كلاغ پيدا مي شود و مي فهمند كه كلاغ ساعت را ربوده و دزدي در كار نبوده كه به نظر من يك داستان ديني است ، طبق آيه اي از قرآن كه مي گويد: " اي مردم از گمانهاي بد دوري كنيد و بپرهيزيد كه بسياري از گمانها ، گناه است  " .

حسين كيانپور تصريح كرد : حتما نبايد در يك داستان ديني ازعنوان يك امام يا پيامبراستفاده كرد ،  وقتي مسئله اي ارزشي در داستان بيان مي شود و دزدي در يك داستان محكوم مي گردد ،  خود يك آموزه ديني است ، وقتي يك شخص سخن چين را در داستان ، منفي معرفي مي كنيم ؛ خود يك آموزه ديني است ، نمونه بارزآن ،  داستان " بينوايان" است ، چه كسي بهتراز آن داستان توانسته است نقش مسيحيت را آن طور زيبا جلوه دهد؟  حتي گمان مي كنم كه سخنراني صدها كشيش به اندازه يك نماي كوچك اين داستان نمي تواند اثر گذار باشد .

حسين كيانپور درخصوص آثاري كه رنگ بوي  و شعاردارند ، به مهر گفت : درداستانهايي كه شعار مي دهند نتوانسته اند درست به شخصيت هاي داستان بپردازند و اينكه ما عادت داريم بر هر كاري تاييد كنيم و چندين بار آن را تكرار كنيم ، مثلا وقتي درداستان پيامي توسط  شخصيت داستان به مخاطب مي رسد، لزومي ندارد در پايان داستان نيز نتيجه گيري شود و تكرار موضوع باشد ،  متاسفانه درداستانهاي كودكان با اين قضيه برخورد زيادي داريم وحتي در داستانهاي بزرگسال نيز ديده مي شود كه اينان به اصطلاح نويسنده و يا ناشران نويسنده هستند كه فقط مي خواهند مطلبي را بنويسند . 


اين نويسنده خاطرنشان ساخت :  داستان ،  زبان خاص و فاخري را مي طلبد ، به طوري كه براي داستانهاي تاريخي بايد از زبان خاص خود استفاده شود ، براي شاهنامه زبان زيبا و نگارش خاص خود نياز است و به طور كلي هر داستاني نثر خاص خودش را دارد و مسلما نثر يك داستان با نوشتن يك گزارش  و مقاله فرق دارد ،  بنابراين اگر اين مسائل در داستانها رعايت شود با يك اثر دلنشين و ماندگارمواجه مي شويم و يك اثر ماندگار از نيازهاي دروني يك نويسنده نشات مي گيرد.


كيانپور در پايان گفت وگو با مهر ياد آور شد :  متاسفانه امروزه رسانه اي را پشتوانه كتاب و ادبيات نمي بينم ، مثلا هفته كتاب مي آيد ، چند روزي از كتاب تعريف مي شود و تمام... ! يعني راديو، تلويزيون و ... آن قدر كه بايد به ادبيات و كتاب بپردازند ، نپرداخته اند. ما بايد كاري كنيم كه متوليان امر و مسئولان فرهنگي در اين زمينه ها دغدغه فكري داشته باشند ، بايد كتاب به صورت كالايي  در بيايد كه ضرورت خواندن آن احساس شود، امروزافراد جامعه براي خريد يك بسته سيگارضرورت بيشتري احساس مي كنند تا براي خريد يك كتاب ، كه البته جاي تاسف دارد .