خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: مستند "ابراهیم در آتش" ساخته امید بنکدار و کیوان علیمحمدی به تهیهکنندگی ناهید دل آگاه است. این مستند 43 دقیقهای که به تازگی جایزه پرتره شهید آوینی را دریافت کرده است از مجموعه "یک فیلم، یک حقیقت" است که قرار است از شبکه مستند تلویزیون هم پخش شود.
امید بنکدار و کیوان علیمحمدی پیش از این نیز در کارنامه خود ساخت مستندهای پرترهای همچون "چشماندازهای سیاوشآباد" و "چه شگفت است عشق، که هم زخم است و هم مرهم" را دارند. "ابراهیم در آتش" هم مستندی درباره شهید ابراهیم اصغرزاده است که البته نگاهی متفاوت و تازه به زندگی این مستندساز و هنرمند شهید ارائه میکند.
شهید اصغرزاده یکی از همکاران نزدیک ابراهیم حاتمیکیا بود که در بیشتر آثار او از جمله مهاجر، موج مرده، روبان قرمز، بوی پیراهن یوسف، از کرخه تا راین و خاکستر سبز حضور داشت. وی در سال 77 مستندهای وقایع نگاری یک فیلمنامه ناتمام و سکوت طولانی را در فرانسه و همچنین در سال 80 مستند هزوله را در افغانستان کارگردانی کرد. آخرین کار او فیلم تلویزیونی کاغذهای بیجواب مادران شهید بود که در زمان تولید آن بر اثر سقوط هواپیما در ارتفاعات سفید کوه به شهادت رسید.
به گفته کارگردانان "ابراهیم در آتش" ساخت این مستند حدود 2 سال طول کشیده است و یکی از دلایلی که آنها ساخت آن را برعهده گرفتهاند، ادای دین به شهید اصغرزاده است.
به بهانه جایزه ای که این کارگردانان جوان دریافت کردهاند، با آنها و گروه تولید فیلم نشستی داشتهایم که در این نشست نوشین خدامی همسر شهید اصغرزاده هم حضور دارد که نقش پررنگی در ساخت این فیلم داشته است.
در این نشست نوشین خدامی همسر شهید اصغرزاده، سحر دولتشاهی بازیگر، امید بنکدار و کیوان علیمحمدی کارگردانان، ناهید دلآگاه تهیهکننده و سیاوش پورخلیلی تدوینگر مستند "ابراهیم در آتش" حضور داشتند و سحر عصرآزاد به عنوان منتقد اداره این نشست و طرح بخشی از سوالات را برعهده داشت.
بخش نخست نشست را از نظر میگذرانید:
* سحر عصرآزاد منتقد سینما: قبل از ساخت مستند "ابراهیم در آتش" مستندهای دیگری هم درباره شهید اصغرزاده ساخته شده است که هر کدام از آنها نگاه خودشان را داشتند. شما چه وجهی از شخصیت این شهید را مدنظر قرار دادید که متفاوت از دیگر آثار باشد؟ با توجه به اینکه کار شما مستند است و نمیتوانستید خیلی دخل و تصرفی در موضوع داشته باشید.
بنکدار: از زمانی که ما ساخت این فیلم را برعهده گرفتیم تا زمانی که فکر کنیم باید به چه شکلی سراغ موضوع برویم زمان طولانیای گذشت. البته اگر حمایت و لطف خانم نوشین خدامی نبود شاید هرگز این مستند ساخته نمی شد.
پیش از ما علیمحمد قاسمی که از مستندسازان سینما است و همچنین چند نفر دیگر درباره شهید اصغرزاده فیلم ساخته بودند و به همین دلیل با وجود اینکه خیلی دوست داشتیم این فیلم را بسازیم اما برایمان مهم بود با نگاهی جلو برویم و ابعادی از شخصیت وی را نشان دهیم که کمتر دیده و به آن پرداخته شده است.
زمان زیادی برای رسیدن به نقطه مطلوب پشت سر گذاشته شد و ناهید دلآگاه تهیهکننده نیز صبوری زیادی کرد. اما اتفاق زمانی افتاد که قرار بود من با یکی از دوستانم به مشهد بروم. قبل از سفر به خانم خدامی زنگ زدم تا بتوانم آدرس مزار شهید اصغرزاده را بگیرم تا در این سفر به دیدار وی نیز بروم. در همان تماس وی به من اعلام کرد که تعدادی نامه در اختیار دارد و حاضر است که آنها را در اختیار ما بگذارد تا استفاده کنیم. با کیوان علیمحمدی تماس گرفتم و ماجرا را بیان کردم. به نوعی با یک حال خوب مضاعفی به این سفر رفتم. سر مزار نیز از وی اجازه گرفتم تا سراغ ساخت فیلمی مستند درباره وی برویم.
حدود 75 درصد این مستند آرشیوی بود و وقتی از سفر برگشتم به همراه علیمحمدی به دنبال جمع کردن اطالاعات اولیه رفتیم. از طرفی این اطالاعات مدیوم های مختلفی داشت. اما سیاوش پورخلیلی تدوینگر فیلم سر یکدست کردن این متریالها خیلی به ما کمک کرد. با جمع کردن این کلیت و بر اساس آنها فیلمنامه اولیه را نوشتیم و تصاویری را با کمک سحر دولتشاهی گرفتیم و پروسه دوم تدوین آغاز شد. البته ما یک مرحله تدوین را قبلا انجام داده بودیم.
- علیمحمدی: من و امید بنکدار در جشنواره مستند کیش فیلمی را که علیمحمد قاسمی درباره شهید اصغرزاده ساخته بود دیده بودیم. در این فیلم خانم خدامی در سکانسی حضور داشت که بسیار صحنه درخشانی بود. من و بنکدار به وی همان زمان عنوان کردیم که چقدر نگاهش پشت دوربین در این صحنه نجیب بوده است چرا که روی چهره خانم خدامی متمرکز نمیشد و مدام دوربین حرکت میکرد. زمانی که خواستیم مستند "ابراهیم در آتش" را بسازیم فقط یک دقیقه از آن صحنه را از فیلم علیمحمد قاسمی گرفتیم.
اما از همان اول تصمیم داشتیم این مستند خیلی شخصی با حس و حالی که ما نسبت به اصغرزاده داشتیم، ساخته شود . این موضوع هم به دلیل تعلق خاطر و دینی است که وی به گردن ما داشت. چیزی که هم اکنون در این فیلم بسیار دوست دارم، همین جهان شخصی است که حس و حال من و بنکدار نیز در آن وجود دارد. فکر میکنم اگر این فیلم برای مخاطب امروز جذاب است بدین دلیل است که زمانی گذشته و با فاصله درباره آدمی صحبت می کنیم که اگر در حال حاضر در جامعه تعداد این افراد بیشتر بود، قطعا حال و روز بهتری داشتیم. اما متاسفانه در جامعه امروزی ادمهای کمی داریم که کمک می کنند حال ما خوب باشد.
- عصر آزاد: شما به عنوان تهیهکننده دنبال چه نگاه تازهای در ساخت این فیلم بودید؟ البته شما برای این مستند سراغ کارگردانانی رفتید که صاحب سبک هستند و قطعا با همین شناخت برای ساخت این فیلم با آنها همکاری کردید.
-دلآگاه: من پیشنهاد ساخت این فیلم را به آنها ندادم بلکه آنها خودشان از بین چند شخصیتی که قرار بود درباره آنها مستند ساخته شود، سراغ ابراهیم اصغرزاده رفتند.
من همیشه معتقدم فیلمهایی که درباره شخصیتهای مذهبی و یا انقلابی ساخته می شود، بهتر است توسط کسانی صورت بگیرد که نگاه شناختشناسانهای دارند و از هر گونه تعصب پرهیز می کنند. نگاه بنکدار و علیمحمدی به اطرافشان نگاهی متفاوت و آگاهانه است به همین دلیل ممکن است همین نگاه را برخی نپسندند؛ چراکه متفاوت است ولی من آن را میپسندم.
من چون همین نگاه را در ساخت فیلمها دنبال میکنم وقتی خودشان پیشنهاد ساخت این مستند را دادند خیلی خوشحال شدم. حتی من ساخت فیلم شهید آوینی را هم به آنها پیشنهاد دادم.
عمدتا مستندهای پرتره درباره پوسته بیرونی شخصیت افراد است و کمتر به درون آدمها و زندگیهای هنرمندانهای که دارند، پرداخته میشود اما این دو کارگردان به این بعد شخصیتی شهید اصغرزاده بیشتر پرداختهاند و دقیقا به همین دلیل حتی زمانی که نسخه تدوین اولیه فیلم را دیدم به خوبی با آن ارتباط برقرار کردم و حدود پنج بار آن را دیدم.
من مستندهای پرتره زیادی تولید کردهام اما در "ابراهیم در آتش" نگاه این دو برایم بسیار جالب بود. آنها با شجاعت تمام این صحنهها را به تصویر کشیدند و هیچ واهمه ای نداشتند. شاید اگر قرار باشد این مستند از تلویزیون پخش شود، ایرادهایی به فیلم گرفته شود که چرا تا این اندازه حیطه شخصی و خلوت شهید را نشان دادهاند.
البته به تازگی نسخهای از این فیلم را به شبکه مستند دادم که خوشبختانه بسیار از دیدن آن لذت بردند و ما منتظر جواب قطعی برای پخش هستیم. از سویی فکر میکنم حتی اگر این مستند از تلویزیون پخش نشود به اندازه ای این کار دلنشین و قابل دفاع شده است که دیگر این مسایل حاشیهای خیلی مهم نیست ولی مطمئن هستم که "ابراهیم در آتش" از شبکههای دیجیتالی پخش خواهد شد.
با ساخت چنین فیلمهایی مستندسازان به این باور میرسند که میتوان یک شکل دیگری هم به کارهای پرتره نگاه کرد. به عقیده من این فیلم به نوعی ساختارشکنی نسبت به فیلمهایی است که تاکنون درباره شهدا ساخته شده است.
"ابراهیم در آتش" به نوعی از آن سازها است که بعدها صدایش شنیده میشود. مطمئنم بعد از این فیلم، نگاههای تازهای وارد عرصه مستند خواهد شد و نگاههای قدیمی و کلیشه ای کمرنگ میشود.
باز هم تاکید می کنم که این فیلم تحولی در ساخت مستندهایی از این دست به وجود می آورد. اما حالا که نتیجه "ابراهیم در آتش" را دیدم، فکر می کنم ای کاش به زور هم که شد ساخت مستند شهید آوینی را هم به آنها می سپردم و از این که این اتفاق نیفتاد، پشیمانم.
البته من می خواهم یک مجموعه درباره بچه هایی که از پرورشگاه به جنگ رفتند و شهید شدند بسازم که از کمک این دو کارگردان هم بهره می برم. حتی اگر نخواستند فیلمی در این ارتباط بسازند، قطعا از مشاوره آنها استفاده میکنم.
* این جسارتی که خانم دل آگاه به آن اشاره می کند، چگونه به وجود آمد؟
- علیمحمدی: ما در ساخت این مستند فقط یک واهمه داشتیم، آن هم نظر خانم خدامی همسر شهید اصغرزاده بود. وقتی فیلم تمام شد، من به بنکدار گفتم وقتی قرار است خانم خدامی فیلم را ببیند، من نمی آیم. واقعا می ترسیدم.
این مستند از آنگونه فیلم هایی است که میتوانست از آن تعبیر خیانت در امانت شود چراکه همسر شهید بدون غل و غش با ما رفتار کرده بود و خیلی راحت می توانست بگوید که اصلا قرار نبوده فیلم این شکلی شود. البته قبل از خانم خدامی فیلم را تدوینگر کار دید. من تا به حال ندیده بودم فیلمی که ما به همراه پورخلیلی روی آن کارکرده بودیم تا این اندازه وی را احساساتی کند. وقتی این واکنشها را دیدم کمی دلگرم تر شدم. وقتی هم که خانم خدامی دید و عنوان کردد که میخواهد دوباره فیلم را ببینند دیگر خیالم راحت شد.
دل آگاه: البته اگر غیر از این هم ساخته می شد، باید تعجب می کردیم.
- علیمحمدی: البته بعضی از دوستان در سینما به خانم دلآگاه هم پیغام داده بودند که چرا میخواهید با این دو کارگردان کار کنید.
- دل آگاه:به عقیده من نباید وارد این مباحث شویم. مهم این است که ما باید درباره یکسری از آدمها به باور برسیم. اینگونه کارها حتی احتیاجی به دفاع کردن ندارند.
* سینمای ایران قائل به یکسری دستهبندیها است مثلا در یک قاعده نانوشته این مساله جا افتاده که فقط تعدادی از فیلمسازان میتوانند فیلم دینی یا دفاع مقدسی بسازند. شما به عنوان تهیهکننده نگران برخی جبههگیریها نبودید که چرا ساخت مستند یک شهید را به این گروه سپردید؟
- دل آگاه: فکر نمی کنم قرار باشد من جوابگوd چنین تفکری در سینما باشم. وقتی که مطمئنی فردی به اعتمادت خیانت نمی کند، تو هم باید تا آخرین لحظه کنارش بایستی.
اگر فردی صادق و هوشمند این مستند را ببیند، متوجه می شود که این بچه ها خالصانه در شناخت شخصیت شهید اصغرزاده و همسرش تلاش کردند. به همین دلیل مطمئنم هر شخصی این فیلم را ببیند، لذت ببرد. همان افرادی که شما معتقدید در باره این مستند موضع می گیرند هم از دیدن فیلم راضی خواهند بود چون عشق یک زبان مشترک است و اصغرزاده هم در تمام مدت عمرش عاشقانه زندگی کرده است. قطعا با دیدن این فیلم هر مخاطبی می تواند لذت ببرد و اگر در دفاع از آن قرار نگیرد به این دلیل است که میترسد.
* آیا با حضور یک بازیگر به عنوان راوی در فیلم مشکلی نداشتید؟
-دل آگاه: من همیشه دوست دارم در کارهایم بازیگران سینما یا تئاتر حضور داشته باشند و فکر میکنم اتفاقا این دوستان انتخاب خیلی خوبی برای حضور یک بازیگر در فیلم کردند. حضور سحر دولتشاهی در "ابراهیم در آتش" بسیار برای من جذاب بود.
- علیمحمدی: ما با حبیب احمدزاده سر این کار از نزدیک آشنا شدیم. من فیلم "آخرین تیر آرش" را دیده بودم اما زیرنویس داشت و نمی شد از آن استفاده کرد. با خانم خدامی در میان گذاشتیم و وی ما را به حبیب احمدزاده نویسنده و پژوهشگر معرفی کرد. شاید باورتان نشود خود احمدزاده به همراه دو فیلم دیگر سراغ ما آمد. بعد ما فیلمها را نگاه کردیم و چقدر هم احساس کردیم به درد کار ما می خورد.
یکسری از آدمها مثبتاند و انرژی آنها این امکان را به تو میدهد که مسائلی را با هم پیش ببرید. وقتی ما میخواستیم سحر دولتشاهی را برای این کار دعوت کنیم یک فیلمنامه مشخص سینمایی نداشتیم که بازیگر بداند قرار است چه اتفاقی بیفتد. اما این اعتماد باید شکل میگرفت که خوشبختانه درباره ما و دولتشاهی این امکان فراهم شد.
ادامه دارد....