به گزارش خبرنگار مهر، دومین دوره شبهای داستان برج میلاد تهران که از 26 آبان به مناسبت هفته کتاب آغاز شده بود، جمعه اول آذر با حضور هوشنگ مرادی کرمانی، محمدرضا صفدری، مهشید نونهالی و شهرام اقبالزاده ادامه یافت.
شهرام اقبالزاده اولین داستانخوان این روز بود که در پاسخ به جواد عاطفه - مجری برنامه - درباره رونق ادبیات ترجمه نسبت به تالیف گفت: چه چیزی در ایران رونق دارد كه ادبیات كودك و نوجوان رونق داشته باشد؟ هرچند كه رونق، امری نسبی است اما وقتی تیراژ رمان بزرگسال در ایران به 500 نسخه رسیده است كه این یعنی فاجعه، نمیتوانیم انتظار رونق از حوزه کودک و نوجوان داشته باشیم.
اقبالزاده ادامه داد: توسعه فرهنگی باید نشانههایی داشته باشد و خودش را در یك یا چند فاكتور نشان بدهد و اینكه كتاب در ایران با جمعیتی 70 میلیونی، 500 نسخه تیراژ داشته باشد، نشانه هر چیزی هست به غیر از توسعه فرهنگی. البته ادبیات كودك ایران از نظر كیفی در حال شكوفایی است اما به لحاظ كمی، وضعیت خوبی ندارد.
مترجم كتاب «گاندی» درباره پیشی گرفتن ترجمه از تالیف در حوزه ادبیات كودك و نوجوان تاکید کرد: ما مترجمان بسیار خوبی داریم كه اتفاقاً بیش از 70 درصد آنها خانمها هستند و انتخابهای خوبی میكنند. آنها شناخت خوبی از ادبیات كودك دارند و جوایز دنیا و ویژگیهای ساختاری کتاب را هم خوب میشناسند، بنابراین طبیعی است كه آثار خوبی را ترجمه میكنند و اقبال عمومی هم به كتابهای ترجمه بیشتر میشود.
اقبالزاده با بیان اینكه وجود خانه ترجمه، باعث هدفمند شدن ترجمه ادبیات كودك است، اضافه كرد: در بخش تالیف آثار كودك و نوجوان باید بگویم كه كانون پرورش فكری در حوزه رمان نوجوان كار خوبی انجام داده و با همت آقای حمیدرضا شاهآبادی، 50-40 رمان نوشته شد كه از لحاظ کمیت، یك اتفاق در این حوزه بود.
عضو كمیته معرفی نامزدهای ایرانی به جایزه هانس كریستین اندرسون همچنین گفت: اگرچه پیشبینی كسب جایزه از میان جوایز ادبی بسیار سخت است اما من معتقدم که آقای مرادی كرمانی امسال، شانس بسیار زیادی برای برنده شدن دارد.
اقبالزاده در ادامه، یكی از داستانهای مجموعه «عشق زن خوب» نوشته آلیس مونرو ر برای حضار خواند.
محمدرضا صفدری، از دیگر مهمانان این برنامه، داستان بلندی را با نام «شب یكشنبه» خواند كه به ابراهیم گلستان تقدیم شده بود. او درباره وقفه در انتشار آثارش گفت: در مدت بیش از 10 سالی که کتابی از من منتشر نشده، کار کرده و داستان نوشتهام ولی چیزی از آنها منتشر نشده است. کتابی در دست ناشر دارم که به تازگی قرار شده مواردی را روی آن اعمال کنم تا به چاپ برسد.
صفدری درحالی که یک مداد در دست داشت و با احساس و تمرکز خاصی، دستنویس داستان «شب یكشنبه» را میخواند، خوانش اثر را در جایی متوقف کرد، بغضش ترکید و در لحظاتی که پشت کاغذهایش اشک میریخت، مورد تشویق مخاطبان قرار گرفت.
هوشنگ مرادی كرمانی، دیگر مهمان ششمین شب از شبهای داستان برج میلاد بود که پس از تمجید داستان محمدرضا صفدری، در سخنانی گفت: من برای نوشتن، قشر یا صنف خاصی را انتخاب نمیكنم؛ به جایزه گرفتن و اینكه از داستانم، فیلمی ساخته شود یا خوب نقد شود هم اهمیتی نمیدهم. ساده مینویسم چون نگاهم به زندگی ساده و بچگانه است بنابراین بچهها هم بیشتر كتابهایم را دوست دارند ولی به نظر خودم، داستانهایم Free size است و اگر بخواهم به واژههای فرهنگستان ادبیات احترام بگذارم، باید بگویم «اندازه آزاد» است و همه آن را میخوانند.
وی افزود: اگر فکر می کنید که من حسابگرانه و با نگاه به تمام این جوانب، داستان می نویسم تا یک مخاطب خاص، یک جایزه ادبی و یا رده سنی خاص را راضی کنم، اشتباه میکنید. من اصولاً آدم كندذهنی هستم و حتی روی هر كدام از كلیدهای خانه، چسبی رنگی چسبانده ام كه كلیدها را با هم اشتباه نكنم! به همین دلیل هم هست كه سادهنویسی را در داستانهایم انتخاب كردهام؛ برای اینكه باید اول، خودم یك موضوع را به خوبی بفهمم، بعد آن را داستان كنم و بنویسم.
نویسنده «شما که غریبه نیستید» در پایان، دو داستان كوتاه با نامهای «بهار» و «گوجه فرنگی و گیتار» را خواند كه اولی، آخرین داستان ترجمه شده از او به زبان انگلیسی است و دومی، تازهترین داستان مرادی كرمانی است كه در مجله همشهری داستان منتشر شده است.
مهشید نونهالی، مترجم آثار ناتالی ساروت نیز با حضور در برنامه شبهای داستان برج میلاد گفت: من تاكنون داستان كوتاه ترجمه نكردهام و داستانی كه امشب میخواهم بخوانم، «جملههای كوتاه عزیزم» نوشته پیرت فلوتیو است. این كتاب، زمانی نوشته شده كه این بانوی فرانسوی رماننویسی را كنار گذاشت و این اثر به نوعی، اتوبیوگرافی اوست.
وی ادامه داد: او در این كتاب، زندگیاش را در 26 روایت تصویر كرده و روایتی را كه طی آن، مادرش را به خانه سالمندان میبرد، به شكلی عاطفی نقل كرده است اما تا مدتها نتوانست این كتاب را منتشر كند.
نونهالی ادامه داد: خود پیرت فلوتیو در جایی نوشته که انتشار این كتاب به خاطر دو واقعه كه هر كدام هفت سال طول كشید، به تعویق افتاد؛ هفت سال برای همراهی با ورود كودكم به زندگی و هفت سال برای همراهی مادرم برای ترك زندگی.
مترجم «تارتوف» سپس، روایت ماندولی را از كتاب «جملههای كوتاه عزیزم» برای حضار قرائت كرد.
دوره دوم شبهای داستان، شنبه دوم آذر با داستانخوانی محمد محمدعلی، محمد حسینی، فرشته احمدی و محسن حکیم معانی به پایان میرسد. این برنامه ساعت 18 در مرکز همایشهای برج میلاد تهران برگزار میشود.