سرویس سیاست خارجی مهر- توافق نامه هسته ای ایران با نظرات گوناگونی از سوی کارشناسان بین المللی مورد بررسی قرار گرفته است. گرث پورتر -تاریخ دان و متخصص امنیت ملی آمریکا-در مطلبی به جنبههایی از آن پرداخته است.
مقامات آمریکایی از توافق نهایی هستهای با اگر و اما صحبت میکنند
گرث پورتر*
توافق "گام اول" میان ایران و آمریکا که در تعطیلات آخر هفته در ژنو به امضا رسید، بر اساس رسیدن به مذکراتی برای یک "راه حل جامع" بحث هستهای در شش ماه آینده است. اما بخش دوم مورد توجه چندانی قرار نگرفته است.
هنوز چند ساعت از توافق نگذشته بود که نشانههایی از سوی مقامات ارشد آمریکایی ملاحظه شد که دولت اوباما خود را به طور کامل ملزم به رسیدن به معاهده نهایی که بر اساس آن تحریمهای اقتصادی بصورت کامل برداشته میشود، نمیداند.
ظاهراً با وجود تمام امتیازات داده شده توسط دولتِ رئیس جمهوری حسن روحانی که تا چند ماه قبل قابل تصور نبود، دولت ]آمریکا[ در مورد چنین توافقِ "وضعیت پایانی" با احتیاط موضعگیری میکند.
در واقع به نظر می رسد اقدامِ دولت روحانی برای ایجاد اطمینان در غرب، ممکن است این امید را در بخشی از مقامات ارشد دولت اوباما ایجاد کرده باشد که بدون دادن برگهای برنده –یعنی تحریمهای شدید بر صادرات نفت و بخش بانکی- به هدف حداقلیِِ کاهش ظرفیت ایران دست یابد.
نشانههایی مبنی بر نامشخص بودن تعهد آمریکا در زمینه توافق "وضعیت نهایی" در جلسه توجیهی مقامات ارشد مجهول الهویه آمریکایی از ژنو که از طریق تله-کنفرانس در شنبه شب صورت گرفت، هویدا شد.
یکی از مقامات گفت: "آنچه قرار است با ایرانیان و شرکای 5+1 در طی شش ماه آینده مورد بررسی قرار گیرد، این است که احتمال دارد به راه حل جامع مورد توافقی دست یابیم که اطمینان دهد برنامه ایران صلح آمیز است."
همین مقام پیش از این نکته بیان داشت: "در زمینه وضعیت نهایی، ما حق غنی سازی اورانیوم را برای ایران به رسمیت نمی شناسیم."
در ادامه جلسه توجیهی، یک مقام ارشد همین نکته را با کلماتی که کمی تفاوت داشتند تکرار کرد: "آنچه شش ماه آینده مشخص خواهد کرد، این است که آیا ممکن است توافقی وجود داشته باشد که... به ما این اطمینان را میدهد که برنامه هستهای ایران صلح آمیز است."
سه بار دیگر در طی جلسه توجیهی، مقامات مجهول الهویه از مذاکراتی که با عنوان "راه حل جامع" در توافق یکشنبه صبح آمده است، به عنوان یک مساله ای یاد کرد و نه یک هدف برای سیاست آمریکا.
یکی از مقامات گفت: "خواهیم دید که آیا میتوانیم به شرایط نهاییای دست یابیم که به ایران امکان داشتن انرژی هستهای صلح آمیز هستهای را بدهد یا نه."
این صحبتهایی که با دقت زیادی برای جلسه توجیهی محرمانه تنظیم شده است، از این جهت نیست که برای حصول اطمینان در زمینه صلح آمیز بودن برنامه هستهای، اقدامات دشواری باید صورت گیرد. جان کری –وزیر خارجه- در مصاحبه مطبوعاتی در ژنو گفت: "اگر به دنبال این هستید که اثبات کنید اهداف صلح آمیز دارید، کار دشواری نیست."
از جلسه توجیهی محرمانه این طور میتوان برداشت کرد که در شش ماه آینده، ایران باید همچنان به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل –که خواستار تعلیق تمام غنی سازی و تمام فعالیتهای رآکتور سنگین اراک است- مقابله کند.
همچنین مقامات ناشناس گفتند ایران "باید الزامات خود را بر اساس تعهدات در NPT و IAEA برآورده سازند."
از این صحبتها به نظر میرسد که دولت بر تعلیق کامل غنی سازی –حداقل به صورت موقتی- و پایان تمام فعالیتهای اراک تاکید خواهد کرد.
اما در متن کنونی قرارداد روز یکشنبه، آمده هم شش قدرت 5+1 و هم ایران "مسئول به نتیجه رساندن و اعمال اقدامات کوتاه مدت دوجانبه هستند." ظاهراً اشارهای به اقدامات لازم برای در نظر گرفتنِ ملاحظات شورای امنیت درباره بحث هستهای ایران است تا ختم شود، است.
ایران، مصمم بودنِ خود را برای رسیدن به تفاهم با تعلیق قابل توجه و حتی بازگشت به عقب برنامه هسته ای خود و در عین حال دادن دسترسی روزانه سایتهای غنی سازی ایران به IAEA، نشان داده است.
مطلب روز یکشنبه واشنگتن پست با استناد به مقامات غربی در ژنو مینویسد امتیازات داده شده توسط ایران "نه تنها پیشرفت هستهای ایران را متوقف میکند بلکه عملاً برای تهران ساخت مخفیانه سلاح هستهای را غیرممکن میکند."
اما از زمان تماسهای محرمانه با ایران در اوت و سپتامبر، دولت اوباما با توجه به اشتیاق ایران به دستیابی به یک تفاهم، محاسبات خود را در مذاکرات مورد بازبینی قرار داده است.
اواسط اکتبر، جفری گلدبرگ از بلومبرگ گزارش داده بود که کاخ سفید و وزارت خزانهداری موافق طرحی هستند که اوایل اکتبر توسط مارک دویوویتز –مدیر اجرائی "بنیاد دفاع از دموکراسی" FDD- داده شده بود. وی موفق شده بود با لابی خود در دولت اوباما تحریمهایی برای کاهش درآمد صادرات نفت ایران دست یابد.
بر اساس پیشنهاد دوبوویتز، به ایران دسترسی به قسمتی از پول خودش که در بانکهای خارج بلوکه شده بود، داده میشد و در مقابل "امتیازات قابل ارزیابی" که باعث کاهش قابلیت هستهای ایران میشد، گرفته میشد.
گولدبرگ نوشته بود که در همین حال، آمریکا و دیگر قدرتها ساختار کامل رژیم تحریمها را تقریباً –لااقل برای مدت انتقالی- دست نخورده باقی میگذاشتند.
در این نقشه رویایی، بر اساس گزارش گولدبرگ، اگر ایران تقریباً تمام سانتریفوژهای خود را بدهد ارزش زیادی خواهد داشت. اگر از ایران ذخیره اورانیوم غنی سازی شده اش گرفته شود، ارزش آن کمتر از تعلیق کامل غنی سازی خواهد بود و اگر ایران نپذیرد، بر اساس این طرح تحریمهای شدیدتری این بار در بخش گاز طبیعی ایران اعمل میشود.
این اساسِ سیاستی بود که دولت اوباما در مذاکرات ژنو پی گرفت. در گام اول توافق، ایران توقف کامل غنی سازی 20 درصد، کاهش ذخیره غنی شده 20 درصدی موجود، تبدیل تمام اورانیوم با غنای پایین به حالتی که دیگر به درصد بالاتر قابل غنی شدن نیست و دادن مجوز به بازرسان IAEA برای دسترسی روزانه به سایتهای غنی سازی را پذیرفته است.
بر اساس تخمین رسمی آمریکا، در مقابل این امتیازات که بسیاری از اهرمهای کلیدی برای مذاکرات محسوب میشد، ایران از تحریمها رهایی نیافت و کمتر از 7 میلیارد دلار بدست میآورد.
اما امتیازات ایران تنها برای شش ماه معتبر خواهد بود و ایران در مرحله مذاکرات مقدماتی امتیازات زیادی داده است تا به تفاهمی جامع دست یابد. اگر این امر محقق نشود، ایران مانند دفعه قبل، فعالیتهای خود را از سر خواهد گرفت.
در توافق پاریس در 15 نوامبر 2004، وزرای خارجه انگلیس، آلمان، فرانسه و ایران توافق کردند "بر پایه ]اقدام[ داوطلبانه، به تعلیق غنی سازی ادامه داده شود و به تمام فعالیتهای غنی سازی و بازفرآوری گسترش داده شود."
به این معنا که ایران تمام فعالیتها در زمینه ساخت، مونتاژ، نصب و تست سانتریفوژها و اجزای آن پایان دهد. آیت الله خامنهای با این برداشت که تعلیق نامحدود ]از نظر زمانی[ است با کلیت آن مخالفت کردند.
بر اساس خاطرات هستهای سفیر حسین موسویان، رهبر معظم تنها زمانی به آن رضایت داد که حسن روحانی –مسئول وقت پرونده هستهای که هم اکنون رئیس جمهور است- به همراه دیگر مقامات به وی اطمینان دادند که اقدام موقتی است و تنها تا زمانی تحمل خواهد شد که به توافقی برای پذیرش غنی سازی ایران صورت گیرد.
پس از آنکه اروپاییها، مذاکره در زمینه پیشنهاد ایران برای حل جامع را در مارس 2005 که اطمینانهایی را در زمینه عدم غنی سازی به میزان نظامی را میداد، نپذیرفتند؛ ایران مذاکرات را قطع کرد و به تعلیق فعالیتها مربوط به غنی سازی پایان داد.
سالهاست که آمریکا برای اعمال "دیپلماسی اجبار" خود متکی بر قدرت نظامی برتر خود بود و به عنوان برگ برنده ایران را تهدید به حمله میکردند. اما در زمان دولت جورج دبلیو بوش، با مشخص شدنِ این که ارتش آمریکا با جنگ با ایران به دلیل برنامه هستهای، مخالف است؛ کم کم تهدید اعتبار خود را از دست داد.
در حال حاضر مقامات دولت اوباما طوری برخورد میکنند که انگار باور دارند تحریمها، برگ برنده دیپلماتیکی محسوب میشود که بسیار از "گزینه نظامی" که دیگر اعتبار ندارد، موثرتر است.
برخی از اخباری که درباره توافق "گام اول" منتشر شده است، از امکان این که مذاکرات درباره توافق نهایی به بن بست بخورد و شرایط کنونی ادامه یابد، صحبت کردهاند. اما از اظهارات مقامات ارشد آمریکا این طور بر میآید که دولت دقیقاً امیدوار است که چنین چیزی رخ دهد.
* گرث پورتر تاریخ دان و متخصص مسائل امنیت ملی آمریکا
گفتگو از: حامد نعمت اللهی