به گزارش خبرنگار مهر، رهبر معظم انقلاب اسلامی اخیرا در دیدار با دهها هزار نفر از فرماندهان بسیج سراسر كشور در بخشی از بیاناتشان به شاخصههای استعمار و استكبار پرداختند. ایشان یكی از این شاخصهها را اینگونه معرفی نمودند: «يكى از شاخصهاى ديگر استعمار و استكبار اين است كه جنايت را نسبت به ملتها و نسبت به آحاد بشر مجاز میشمرند و اهميت نمیدهند. اين يكى از بلاياى بزرگ استكبار در دوران جديد است.» بعد یك مثال روشن و مصداق معین هم بیان كردند كه برخورد مستكبرین با بومیان آمریكا بود و برای دومینبار در سه ماه اخیر از یك كتاب خارجی اسم بردند و خواندن آنرا مغتنم دانستند: رمان «ریشهها» نوشته آلكس هیلی.
پروفسور چارلز تالیافرو استاد کالج سنت اولاف مینهسوتای آمریکا و فیلسوف دین معاصر در خصوص کتاب "ریشه ها" و دلایل اصلی تبعیض نژادی در آمریکا به خبرنگار مهر گفت: این کتاب به بررسی برده داری در کشوری می پردازد که امروزه آمریکا نام دارد. این کتاب ظلم و ستم ظالمانه ای که به برده ها وارد می شد را مورد بررسی قرار داده است.
وی در ادامه تصریح کرد: از روی کتاب "ریشه ها" یک مجموعه تلویزیونی نیز ساخته شد. این کتاب و مجموعه تلویزیونی آن به طور جدی موضوع برده داری و تجارت برده را زیر ذره بین قرار داد و آنرا بررسی کرد.
وی افزود: این کتاب، رمانی قوی و منسجم است. یکی از دلایل این موضوع این است که تأکید خاصی بر روی یک فرد مشخص دارد. این فرد که "کونتا کینته" نام دارد فردی است که از آفریقا او را به عنوان یک مال و یا به عنوان یک برده می دزدند.
مؤلف "راهنمای آکسفورد درباره الهیات" تأکید کرد: زندگی این برده به ما نشان می دهد که چگونه تجارت برده باعث می شد افرادی از یک قاره و سرزمین دیگر به سرزمینهای دیگر برده شوند. ناملایمات و سختی های ناشی از این قضیه در این کتاب به تصویر کشیده شده است.
وی تصریح کرد: برخی در آمریکا تجارت برده از آفریقا به آمریکای شمالی را ناچیز می دانند و میزان آنرا چندان زیاد نمی دانند. این عده معتقد هستند که 6 تا 10 درصد از برده های آفریقایی به آمریکای شمالی آورده شده است.
استاد پیشین دانشگاه آکسفورد در ادامه تأکید کرد: به اعتقاد این گروه بیشتر برده های افریقایی به برزیل و کارائیب برده شدند. اگرچه برده های افریقایی در ابتدا به جاهای دیگر قاره آمریکا رفتند ولی با آغاز جنگهای داخلی در آمریکا در سال 1860 میلادی، دو سوم از برده ها در قاره آمریکا در جنوب ایالات متحده آمریکا بودند.
وی در ادامه یادآور شد: سه واقعیت درباره بردگی در آمریکا وجود دارد که شرایطی را فراهم ساختند تا نژادپرستی را در قرن بیستم نهادینه سازند. عامل اول این است که رد برده داری به معنای رد نژادپرستی تلقی نمی شود. متأسفانه بخش عمده ای از طرفداران لغو بردگی معتقد نیستند که سیاه پوستان و سفید پوستان برابر هستند.
این فیلسوف دین معاصر در ادامه افزود: نکته دوم این است که قتل "لینکلن" باعث شد تا جریانی که برابری نژادی را بعد از برده داری دنبال می کردند از حرکت باز ایستد و متوقف شود.
تالیافرو تصریح کرد: نکته سوم این است که من تردید دارم که خیلی از آمریکایی ها بدانند که چرا ایالتهای جنوبی در آمریکا از جمله "مریلند" نظام بردگی را حفظ کردند و بعد از اینکه 850 هزار آمریکایی کشته شدند آنرا لغو کردند.
وی تأکید کرد: بعد از جنگهای داخلی در آمریکا برخی در جنوب آمریکا دیدگاه کنفدراسیونی را پذیرفتند. باید بدانیم که ایالتهای جنوبی در آمریکا تحت سلطه نیروهای ایالتهای شمالی آمریکا که صنعتی و امپریالیستی بودند قرار داشت.
وی یادآور شد: در واقع در آمریکا درباره این موضوع که چرا ایالتهای جنوبی تحت سیطره ایالتهای شمالی قرار گرفتند و برای آن دلیلی کنفدراسیونی اقامه شد، آگاهی وجود ندارد.
عضو انجمن فیلسوفان امریکا افزود: من به عنوان یک آمریکایی در چنین فضایی رشد کردم و بزرگ شدم. خانوده پدری من اهل ویرجینیا بودند و من تشویق می شدم که احساس افتخار داشته باشم که پدر پدر پدربزرگ من در ارتش کنفدرال خدمت می کرده است.
تالیافرو در خصوص نسبت میان سرمایه داری و تبعیض نیز گفت: این پرسش سختی است و مثل اینکه بخواهیم جواب دهیم که چه چیزی است که مرا با ارزانترین قیمت به منزلم برساند؟!
وی افزود: در عین سخت بودن این پرسش خوبی است. تبعیض نژادی مانند برده داری پیش از ظهور و بروز سرمایه داری وجود داشته است. اما باید توجه داشت که استراتژی اقتصادی آمریکا به سود ثروتمندان این کشور و نهادینه ساختن قدرت نخبگان است؛ نخبگان و ثروتمندانی که بر گروهی اکثریت که فاقد ثروت هستند حکومت می کنند و آنها را تحت سلطه دارند.
فیلسوف دین معاصر در پایان افزود: در حالیکه دولت و قوه مجریه و به ویژه جمهوریخواهان بر ریاضت اقتصادی و عدم افزایش مالیتها به جای افزایش آن تأکید دارند ولی هیچ کاری برای کاهش رفع تبعیض نژادی در ایالات متحده آمریکا صورت نمی گیرد.
چارلز تالیافرو استاد دانشگاههای آکسفورد، کلمبیا، پرینستون، کلمبیا و نتردام آمریکا بوده است. تالیافرو در حال حاضر استاد فلسفه کالج سنت اولاف در مینهسوتای آمریکاست. راهنمای آکسفورد درباره الهیات، راهنمایی مقدماتی بر زیبایی شناسی، تصویر در ذهن، فرهنگ فلسفه دین، تاریخ مختصر روح، راهنمای راتلج درباره خداشناسی و راهنمای مقدماتی فلسفه دین از جمله آثار وی به شمار میروند. او از فیلسوفان برجسته معاصر به شمار میرود که در این حوزه صاحب آثار ارزشمندی است. وی دانش آموخته دانشگاه براون و هاروارد است. وی عضو انجمن فیلسوفان امریکاست.