به گزارش خبرنگار مهر، در تاریخ از هلال بن نافع نقل شده است: من در نزدیکی حسین ایستاده بودم که او جان میداد؛ سوگند به خدا که من در تمام مدت عمرم هیچ کشتهای ندیدم که تمام پیکرش بهخون آلوده باشد و چون حسین صورتش نیکو و چهرهاش نورانی باشد. به خدا سوگند «لَمَعات» نور چهره او مرا از تفکر در کشتن او باز میداشت.
کتاب «لمعات الحسین» اثری از علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی است که در آن بخشی از تاریخ عاشورا و خطبههای امام حسین (ع) از پیش از عاشورا تا زمان شهادت را شامل میشود.
علامه طهرانی در مقدمه کتاب اشاره کرده است که: این کتاب عین برخی از کلمات حضرت سیدالشهداء علیهالسلام است که این حقیر با ذکر مدارک، از کتب معتبره نقل کرده؛ و فقط به ترجمه آن اکتفا شده است، و از شرح و بسط خودداری شده؛ تا آنکه به واسطه ایجاز و اختصار، قابل آن باشد که بر روی پردهها و تابلوها نوشته شده و در مجالس و محافل، در مرآی و منظر حاضرین قرار گیرد، و در عین حال به واسطه سادگی قابل استفاده عموم برادران دینی بوده باشد.
عناوین بخشهای مختلف این کتاب عبارتاند از:
خطبه سیدالشهداء راجع به اصلاح مردم، در علت قیام حضرت سیدالشهداء، وصیت حضرت به محمد بن حنفیه، مواعظ حضرت سیدالشهداء، نافسو فی المکارم و سارعوا فی المغانم، تحریض و تشویق بر کارهای پسندیده، نامه حضرت درباره خیر دنیا و آخرت، پند و اندرزهای حضرت امام حسین، جمع نمودن حضرت اصحاب را در منا، خطبه حضرت در منا در زمان معاویه، دعوت حضرت اصحاب را برای تبلیغ ولایت، فقرات مُناشده حضرت با اصحاب و تابعین، خطبه آن حضرت در وقت خروج از مکه، خیّر لی مصرع انا لاقیه، اشعار حضرت در جواب فرزدق، مذمّت حضرت از اهل دنیا، خطبه حضرت در وقت ممانعت حر، گفتار حضرت در پاسخ تهدید حر، گفتار حضرت در آمادگی برای شهادت، الموت خیرٌ من رکوب العار، خطبه حضرت در بیضة، خطبه حضرت برای اصحاب خود و اصحاب حر، خطبه حضرت در شب عاشورا در جمع اصحاب، دعای حضرت در صبح عاشورا، خطبه حضرت در صبح عاشورا، بیان حضرت فضائل خود را، و لا اقرّ لکم قرار العبید، خطبه غرای حضرت در روز عاشورا، تمثل حضرت به ابیات فروة، مذمت حضرت اهل کوفه را، تبرّی جستن آن حضرت از مذلت، لعن فرمودن حضرت بر لشکر کوفه، اشعار رجزیّه حضرت در روز عاشورا، ترجمه اشعار رجزیه حضرت سیدالشهدا، ذکر حضرت فضائل خود را در اشعار رجزیه، ندای حضرت به پیروان آل ابیسفیان، مبارزه حضرت سیدالشهدا علیهالسلام، شهادت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام، حالات آن حضرت در هنگام شهادت، اشعار مرحوم نیّر تبریزی، اشعار مرحوم آیةالله شعرانی، اشعار مولف در مدح حضرت سیدالشهدا، فهرست تالیفات و فهارس عامّه.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
روایت شده است که مردی به نزد حضرت حسین بن علی علیهماالسلام آمد و گفت: من مردی هستم اهل گناه، و توانائی شکیبایی گذشت از معصیت را ندارم؛ پس شما مرا موعظهای بنمائید! حضرت در پاسخ او فرمودند: پنج کار بجای بیاور، و سپس هر گناهی که بخواهی بکن! اول آنکه: از روزی خدا مخور، و هر گناهی که بخواهی بکن! دوم آنکه: از تحت قیّومیت و ولایت خدا خارج شو، و هر گناهی بخواهی بکن! سوم آنکه: برای گناه جائی را بطلب که خدا در آن ترا نبیند، و هر گناهی که بخواهی بکن! چهارم آنکه: چون ملک الموت برای گرفتن جان تو آید او را از خود دور گردان، و هر گناهی بخواهی بکن! پنجم آنکه: چون فرشته پاسدار دوزخ بخواهد ترا در آتش بیفکند تو در آتش داخل مشو، و هر گناهی که بخواهی بکن!
در قسمت دیگری از این کتاب میخوانیم:
... در این حال، از کثرت زخمها و جراحات وارده، ضعف بر آن حضرت آنقدر شدید بود که ایستاد تا بیارامد؛ که مردی سنگ به پیشانیش زد و خون بر صورتش جاری شد. و با لباس خود خواست تا خون را از دو چشمش پاک کند که مرد دیگری به تیر سهشعبه قلب مبارکش را هدف ساخت. پسر رسول خدا، به خدا عرض کرد: «به نام خدا، و به خود خدا، و بر ملت و آئین رسول خدا ( این شهادت روزی من میگردد). و سرش را به طرف آسمان بلند نموده و گفت: خدای من! تو میدانی که این قوم میکشند مردی را که در روی زمین پسر پیغمبری جز او نیست!»
دست برد و تیر را از پشت خود خارج کرد؛ و خون مانند ناودان فوران میکرد. حضرت دست خود را زیر آن خون گرفت، و چون پر شد به آسمان پاشید و گفت: این حادثه بر من نازل شده است چون در مقابل دیدگان خداست، بسیار سهل و ناچیز است. و یک قطره از آن خون بر زمین نریخت. و برای بار دوم دست خود را زیر خون گرفت؛ و چون پر شد، با آن سر و صورت و محاسن شریف را متلطّخ و خونآلوده نموده و گفت: با همین حال باقی خواهم بود تا خدا و جدّم رسول خدا را دیدار کنم...
این کتاب با 152 صفحه، شمارگان 4 هزار نسخه و قیمت 2 هزار و 700 تومان منتشر شده است.