خبرگزاری مهر - گروه ورزشی: خیل عظیم علاقمندان به ورزش، این خواسته را در نزد برنامه‌سازان سازمان صدا و سیما الزامی می کند که شبکه‌ای اختصاصی برای دوستداران امر ورزش در نظر بگیرند اما گویا هدف مسئولان سازمان صدا و سیما صرفا راه‌اندازی این شبکه بوده و به چگونگی تولید و پخش این شبکه اهمیتی نمی‌دهند.

به گزارش خبرنگار مهر، مردم ایران را باید جزو پر و پا قرص ترین طرفداران ورزش در جهان برشمرد. به عنوان مثال وقتی پای یک نظرسنجی به میان می‌آید علی کریمی بالاتر از رونالدینیو و کریستیانو رونالدو به عنوان بخت نخست آقای گلی جام جهانی 2006 معرفی می‌شود و مهدوی کیا تا سرحد محبوب‌ترین ورزشکار جهان بالا می‌رود. تنها بدین خاطر که ایرانی‌ها ورزش را دنبال می‌کنند و قهرمانان ورزشی کشورشان برایشان اهمیت دارد؛ خواه فوتبال، خواه والیبال، خواه بسکتبال و خواه کشتی. ایرانی‌ها ورزشی هستند و اگر نتوان گفت اطلاعات خیلی بالا و فنی دارند اما بی تردید کم اطلاع هم نیستند.

نسل جدید که دسترسی به شبکه های اینترنتی و اخبار روز دنیای ورزش  برایش سهل الوصول تر است، کار برنامه سازان ورزشی را حساس‌تر و البته دشوار تر می‌کند. در همین راستا بوده که نیاز شبکه‌ای که به طور اختصاصی به مقوله ورزش بپردازد الزامی به نظر می‌رسیده است.

اکنون سوال اینجاست که آیا شبکه ورزش منطبق با شعور مخاطب ایرانی است؟ البته این شبکه در مواردی موفق بوده و به عنوان مثال برنامه ای تحت عنوان "فوتبال 120" بر روی آنتن می‌رود که بسیار جالب است و مخاطب را از اتفاقات فوتبالی آگاه و سرشار از اطلاعات می‌کند. چنانچه بخواهیم نگاهی نسبی داشته باشیم باید بگوییم این برنامه برای مخاطب روز جامعه ایرانی، سودمند و اثربخش است.

اما برپایی شبکه‌ای که اتفاقا با هدف پوشش تصویری رقابتهای زنده ورزشی راه اندازی شده، حساسیت‌ها و دقت نظر بیشتری می‌طلبد. مردم ایران را باید جزو فوتبالدوست ترین ملت‌ها به حساب آورد. رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا هم برای کسی که علاقمند واقعی فوتبال است نهایت حساسیت و لذت به شمار می‌آید. متعاقبا این نیاز الزامی است که گزارشگر مسابقات هم به گونه‌ای انتخاب شود که این حس علاقمندی و پیگیری را در مخاطب خود تقویت کند و در واقع به آن بها بدهد. اما آیا به درستی چنین است؟

هفته گذشته به عنوان نمونه در شبکه ورزش اتفاقی رخ داد که نشان می‌دهد چنین حساسیت‌هایی در نزد برنامه سازان وجود ندارد. روز چهارشنبه دیدارهای حساسی در گروه F رقابتهای لیگ قهرمانان برگزار شد. جایی که سه تیم دورتموند، آرسنال و ناپولی در پایان روز با 12 امتیاز به کار خود پایان دادند. آنچه در گزارش بازی ناپولی - آرسنال واضح و مبرهن بود کسب نتیجه ای بود که می توانست تکلیف این گروه را مشخص کند. در واقع اگر دورتموند مقابل مارسی به برتری می‌رسید (این اتفاق در دقیقه 87 آن بازی رخ داد)، ناپولی تنها با برتری با سه گل اختلاف مقابل آرسنال می توانست رهسپار دور یک هشتم شود.

گزارشگر این بازی که اتفاقا ساعت 16:30 همان روز بازی تیم‌های گالاتاسرای - یوونتوس را هم گزارش کرده بود، از وضعیت جدول بی اطلاع بود و حتی در حالی که ناپولی از دور رقابتها حذف شده بود، وی نمی‌دانست تکلیف تیم‌های صعودکننده چیست. به واقع ساده ترین کار ممکن نگاهی به جدول گروه F و بررسی تفاضل گل و بازی‌های رو در رو بود که این گزارشگر موفق به انجام آن نشده است. گویا صدا و سیما به درد بی گزارشگری مبتلا شده که مجبور شده دو بازی مهم و سرنوشت ساز را ظرف شش ساعت به این گزارشگر واگذار کند.

جالب اینکه مجری حاضر در استودیو هم در پایان بازی نتوانست با نگاهی به جدول، بلافاصله وضعیت گروه را مشخص کند و اطلاعات صحیح به مخاطب بدهد. آنها که اطلاعات بیشتری از فوتبال دارند، چهارشنبه شب فهمیدند که با پیروزی دورتموند مقابل مارسی و با شکست دو بر صفر و حتی یک بر صفر آرسنال مقابل ناپولی، این نماینده آلمان بوده که صدرنشین می شده و نماینده لیگ برتر دوم. با این حال و در حالی که تصاویر پایانی بازی از غم آشکار چهره بازیکنان ناپولی حکایت می‌کرد، با این حال باز هم گزارشگر به این موضوع پی نبرد که نماینده ایتالیا حتی با وجود 12 امتیاز از دور رقابتها حذف شده است.

ای کاش مسئولان صدا و سیما از خیل عظیم علاقمندان به فوتبال و به ویژه فوتبال خارجی و در واقع استعدادهای حاضر در سطح جامعه، بهتر بهره ببرند تا مجبور نباشند دو بازی مهم را به یک گزارشگر واگذار کنند. ضمن اینکه گزارشگر دیدارهای خارجی حتما باید به زبان انگلیسی مسلط بوده و اطلاعات ذیقیمتی که بر روی سایت‌های بی شمار فوتبال جهان قرار دارد را به مخاطب منتقل کند. در واقع اگر این شبکه قرار است شبکه‌ای حرفه‌ای و اختصاصی در امر ورزش باشد، افراد حاضر در این شبکه هم باید به فراخور رشته مورد نظر، حرفه‌ای و کاردان باشند. شاید هم شرایط اقتصادی تلویزیون و برنامه های که ارائه می شود یادآور این ضرب المثل باشد که ؛ با جیب خالی نمی‌توان پز عالی داد.