به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی رمان «افرا» نوشته حسینعلی جعفری عصر روز یکشنبه 24 آذر با حضور کامران پارسی نژاد در تالار سلمان هراتی حوزه هنری برگزار شد.
در این نشست، پارسی نژاد با ابراز خشنودی مبنی بر اینکه نویسندگان شهرستانهای ایران در حال ایجاد یک جریان ادبی بر مبنای فعالیتهای خود هستند، گفت: «افرا» داستانی بینقص و خوش ساخت است که خواننده را به پای خود نگه میدارد؛ به ویژه اینکه عناصر بومی در آن به خوبی استفاده شده است و به همین خاطر من نمیتوانم از آن ایراد اصولی و بنیادی بگیریم.
وی افزود: در نویسندگی خیلی از بار کار بر دوش نویسنده است. به نظر من تا حمایتهای دولتی بر پایه نخبهگرایی از نویسنده صورت نپذیرد، نمیتوان انتظار تولید اثر شایسته داشته باشیم. اگر در غرب ادبیات تبدیل به یک قدرت بزرگ شده که میتواند تحول ایجاد کند، بخاطر سرمایهگذاری روی آن است و حتی پیش از حمله به بخشی از جهان، دیده میشود که رمانی در مورد آن نوشته میشود.
پارسی نژاد ادامه داد: داستاننویسی تجربه است، نویسنده باید این کسب تجربه را در کار خود نشان دهد. به شکلی که مخاطب بتواند با او همذاتپنداری کند و در پایان داستان حس کند چیزی به او اضافه شده است. یک رمان ایده آل خوانندهاش را انسانشناس میکند و به او هویت میبخشد. البته موضوع خودشناسی هم نباید فراموش شود و به نظر من خودشناسی هم نباید فراموش شود چراکه میتواند زمینه خوبی برای همذاتپنداری ایجاد کند. در این زمینه به نظر من رمان «افرا» محیطی سنگین دارد که البته ناشی از حس و حال درونی و تفکر نویسنده است، ولی خب مشخص نیست که آیا مخاطب هم بتواند با این فضا همراه شود.
این منتقد افزود: نمیتوان از نویسنده انتظار داشت به مصاف پدیدهها در رمانش برود؛ بدون آنکه از روانشناسی و علوم اجتماعی اطلاعی داشته باشد. داستان «افرا» به نظر من داستانی مردمی و بومی است که نویسنده توانسته با تکیه بر اطلاعات جامعهشناختی خود ساختار داستان را شکل دهد. این اثر هم در ژانر ادبیات سیاسی میگنجد؛ هم ادبیات بومی، اقلیمی و اجتماعی، ولی خاصترین بخشی که این داستان در آن جای میگیرد، ادبیات انقلاب اسلامی است.
پارسینژاد ادامه داد: معتقدم «افرا» رمان نیست، بلکه داستان نیمهبلندی است که ظرفیت تبدیل شدن به رمان را داشته است. به عبارت دیگر میشد با حجم بیشتری نوشته شود و ظرفیتهای بیشتری را در خودش ایجاد کند. به نظر من «افرا» در مرز میان داستان بلند و داستان کوتاه بودن معلق است و اگر به هر کدام از این دو تبدیل میشد، اثر موفقتری بود.
این نویسنده و منتقد در ادامه با تجلیل از بازی نویسنده با کلمات و تصویرسازی قابل توجه اش در رمان گفت: ما امروزه کمتر به المانهای بومی در داستان نویسی توجه میکنیم اساسا بومی گرایی را خیلیها امری در تضاد با مدرنیزم میدانند و حس میکنم روشنفکر کسی است که از آن خودداری میکند و در بهترین حالت سعی میکنم با برخی حرکتهای فرمی بومی گرایی را نشان دهند. در ایران خیلیها فکر میکنند بومی گرایی، یک نحله ادبی است در حال که بومی گرایی عنصری ادبی است که در لحن گفتاری، توصیف اشیاء یا شرح افسانهها خودش را نشان میدهد و نباید آن را نحله ادبی دانست و اظهار کرد که اگر داستانی بجای روایت در شهر، در روستا روایت شود، بومی است.
به باور پارسی نژاد مدرنیزم موجود در زندگی شهری نیز امروزه به یک المان بومی در زندگی انسانی تبدیل شده که معرفی آن در داستان به معنای نوعی بومی گرایی در نویسنده است.
این منتقد همچنین از استفاده مناسب و بجای دیالوگ در این رمان و نیز بکارگیری صحیح نمایش اصوات در این اثر تجلیل کرد.
در ادامه این نشست، حسینعلی جعفری نویسنده این رمان در سخنانی اظهار کرد: کمبودهایی که در «افرا» وجود دارد به بضاعت و کار علمی من باز میگردد. به هر حال زمان کمی برای نوشتن این کار داشتم و خودم هم میدانم که میشد بهتر این نوشت.
وی افزود: من این کتاب را به صورت یک پنج گانه طراحی کرده بودم که نگاهی هم به شاهنامه خواهد داشت و امیدوارم مجلدات بعدی آن را هم بنویسم که اگر این اتفاق بیافتد بسیاری از ابهامات موجود در کتاب اول رمزگشایی خواهد شد.
این نویسنده تاکید کرد: اگر قرار بود نویسنده بهترین رمانش همان آخرین رمانش باشد، باید بعد از نوشتن آن اثر قلمش را زمین میگذاشت. من هم معتقدم این اثر بهترین اثر من نیست، اما باورم این است که فضاهای بومی را خوب میشناسم و خیلی از اتفاقات و شخصیت پردازیهایی را که در این رمان رخ داده است را با چشمان خود دیده ام و حس کرده ام و در قالب این داستان آورده ام، ضمن اینکه خیلی از عبارات و اصطلاحات بومی بکار رفته در این داستان حاصل زیست و تجربه زیستی من در فضای رخداد رمانی است.