به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی رمان «سوئیت فرانسوی» ایرن نمیروفسکی سهشنبه شب 3 دی با حضور بلقیس سلیمانی، مژده دقیقی و بهناز علیپور گسکری در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
بلقیس سلیمانی در این برنامه گفت: اضمحلال روحیه ملی به خوبی در کتاب «سوئیت فرانسوی» دیده میشود. وقتی آلمانها وارد فرانسه میشوند و امکان دارد که زنان فرانسوی به دست آلمانها بیافتند، مردان بیشتر نگران ملافهها و اسباب خانهها هستند و این نهایت بیمعنایی را نشان میدهد. اما جنگ در این کتاب، به دو نوع وجود دارد؛ یک نوعش یک عالم انتزاعی است و نوع دومش این است که آلمانها بدون خشونت در آن حضور دارند. جالب است که خشنترین صحنه این رمان توسط آلمانها شکل نمیگیرد بلکه توسط بچهیتیمهایی رقم میخورد که از آنها جز معصومیت انتظار دیگری نمیرود و آنها کشیشی که آنها را پناه داده به بدترین وجه میکشند و به خاک و خون میکشند. به این ترتیب آلمانها در این رمان به گونهای تطهیر میشوند. چون قابلیت عاشق شدن دارند و سر بزهایی که به آنها شاخ میزنند را ناز میکنند.
وی افزود: ما این همه رمان درباره جنگ جهانی دوم خواندهایم اما من نویسندهای یهودی ندیدهام که مجبورش کرده باشند ستاره زرد به لباسش بدوزد و در آستانه ورود به اردوگاه آشوویس باشد اما چنین تصویری از آلمانیها ارائه کند و در اثر دیگرش هم نقادی تندی علیه یهودیها داشته باشد. آیا نمیروفسکی که از طرف فرانسویها به تابعیت این کشور پذیرفته نشد، اینگونه غرور ملی آنها را زیر سوال برده است؟ در این کتاب، عشق، نجاتبخش است؛ عشق زندگیبخش است. در کتاب «سوئیت فرانسوی» زندگی، بر فراز خشونت و تبعید شکل میگیرد. آدمهای که اساسشان را برداشته و فرار کردهاند، به سرعت درصدد این هستند که زندگیشان را دوباره برپا کنند.
نویسنده رمان «به هادس خوش آمدید» ادامه داد: به نظرم این کتاب در ستایش زندگی است و جنگ را به عنوان یک عامل انتزاعی محکوم میکند. یکی از منتقدان خارجی عشقی را که در این رمان شکل میگیرد، دروغ خوانده و گفته بود سرباز آلمانی قصد دارد دختر داستان را تصاحب کند اما به نظر من اینگونه نیست. لوسیل وقتی سرباز آلمانی وارد داستان میشود، نمیتواند او را محکوم کند. جالب است که موسیقی به عنوان یک عامل مشترک، نقطه اشتراک آنهاست و روح آنها را به یکدیگر نزدیک میکند. وقتی که شوروی وارد جنگ میشود و سرباز آلمانی مجبور است برود، لوسیل به او میگوید که مواظب خود باشد و سرباز در جواب میگوید برای چه کسی، چه فرقی میکند که چه بلایی سرش بیاید! لوسیل هم میگوید حتما برای یک نفر فرق میکند.
سلیمانی گفت: رمان «سوئیت فرانسوی» اضمحلال و شکست روحیه ملی را نشان میدهد اما آنچه از همه مهمتر است، این است که خانم نمیروفسکی مانند تولستوی یکی از رئالیستهای بزرگ است و ادبیات را به آینهای برای تصویر کردن اجتماع تبدیل میکند. در آثار نویسندگانی مانند نمیروفسکی، برونزادهایی مانند جنگ، برای دکور نیستند بلکه موقعیتآفرین هستند. برای یکی از شخصیتهای این داستان، جنگ جایی است که میتواند خودش را نشان بدهد و برای یک خانواده هم موجب ثروتاندوزی بیشتر میشود.
این منتقد در ادامه گفت: نمیروفسکی درباره ناممکنها حرف میزند و میگوید فکر نکنید همیشه وقتی از خارج به کشورتان هجوم میآورند، همه میایستند و مقاومت میکنند! یک نکته دیگر در این رمان این است که نمیروفسکی در آن از روحیه «کندو» حرف میزند. روحیه کندو ناظر به رفتار کندویی مردم در زمانهایی مانند جنگ است. یعنی در چنین مواقعی چه غالب و چه مغلوب، به دنبال فردی میروند که جلو افتاده است. او در داستانش میگوید در مواقعی چون رشد چشمگیر قدرت نازیها غالبا ملتها بسیج میشوند بدون این که فکر کنند جایشان کجاست.
وی در پایان گفت: این رمان یک نکته منفی هم دارد و آن این است که نویسنده، خانوادهای را بدون هیچ زمینهای وارد داستان میکند و بعدتر آنها را از داستان خارج میکند. این برای یک نویسنده یک نقص است که چنین کاری کند.