خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و ادب: میشود گفت زمانی که کمونیسم در شوروی روی کار آمد، اریک آرتور بلر نیز در هند متولد شد. کسی که بعدها در دنیا با نام جرج اورول معروف شد.
به نوعی زندگی آرتور، با تولد کمونیسم و تئوری آن شروع شد. زمانی که دنیا در تب و تاب کمونیسم میسوخت و نظام سرمایهداری که بیشتر از هر نظام دیگری از کمونیسم یک نوع ترس مرضی گرفته بود، هنرمندانی را در این فضا پرورش داد که این نوع تفکر را در آثارشان به وضوح میتوان دید. غافل از اینکه کمونیسمی که چنان هراسی در دلها انداخته بود، با آن همه تئوری و عقبه حتی یک قرن هم دوام نیاورد.
رمان 1984 در زمانی نگاشته شده که نه تنها انگلستان، که تمام جهان درگیر یک مسئله تازه و نوخاسته نسبت به پیش از خود بود. البته کشورهایی مانند انگلستان که جزء بلوک غرب بودند بیشتر با تبعات کمونیست دست و پنجه نرم میکردند، نه خود آن.
اریک آرتور بلر یا جرج اورول در سال 1903 در موتیهار ایالت بهار هندوستان متولد شد. او منتقد، روزنامهنگار و شاعر پرکار و چیرهدستی بود که البته امروزه همه او را بیشتر به عنوان داستاننویس میشناسند. هرچند جرج اورول زندگی طولانی مدتی نداشت (1903 ـ 1950) یعنی چیزی حدود 47 سال، اما در همین مدت، آثاری را خلق کرد که ثابت کرد نویسندهای است چیره دست با دید نافذ. او با آثاری مانند رمان 1984 در سال 1949 و مزرعه یا قلعه حیوانات در سال 1945 قوت قلم خود را به دنیای نویسندگی ثابت کرد. دو کتاب مزبور انقلابهای کمونیستی را که به امید خلق یک آرمانشهر ایجاد شده بودند، به چالش کشیده است. او در کتاب 300 صفحهای 1984 همان حرفی را زده که در کتاب مزرعه حیوان با صفحاتی به مراتب کمتر از یک سوم بیان کرده است؛ اما با فرمی متفاوت.
در مزرعه حیوانت ما با یک فابل (fabl) یا رمان حیوانمحور مواجه هستیم. مزرعهای که در آن یک شبه همه چیز به هم میریزد و حیوانات علیه صاحب مزرعه میشورند، همه چیز به دست حیوانات میافتد و الی آخر، اما در 1984 که حجمی بیشتر دارد، داستان با متنی کافکایی یا بوفکوری شروع میشود؛ با ضرباهنگی کند و سنگین که هرچه به پایان آن نزدیک میشویم، تندتر و پرطمطراقتر میشود؛ تاجایی که در پایان ناگهان خواننده با یک سکوت نفسگیر و جانکاه مواجه میشود.
رمان 1984 با واگویهها یا مونولوگ راوی داستان شروع میشود. واگویهای که از وینستون (شخصیت اول و قهرمان داستان) میگوید. و بعد، از مردی میگوید که چهرهای باجذبه و سبیلهایی استالینی دارد. جالب است که داستان با این توصیف شروع میشود و با همین توصیف به پایان میرسد. همان شخصیت مهیب و رعبآوری که از اول داستان تا پایان هرگز علنی نمیشود و تا پایان در محاق میماند، اما سایه سنگین او همهجا حس میشود.
در رمان مزرعه حیوانات، حیوانات را میبینیم که دچار یک انقلاب بلشویکی و کمکم دچار یک دور باطل میشوند. میتوان چنین برداشت کرد که وینستون یکی از همان شخصیتهای سرخورده مزرعه حیوانات اورول است که لباس انسانی پوشیده و وارد 1984 شده است. البته اورول در 1984 از یک بابت هم میخواسته 30 سال آینده را پیشگویی کند که البته از این لحاظ به خطا رفته است. در 1984 شخصیتها همه دُگماندیشِ گیرکرده در چرخدنده کمونیسم موضوعی و فضایی پر از وحشت و شک و تردید هستند تا مبادا دستگاههایی که در دیوار نصب شدهاند، صدا یا تصویرشان را بگیرند و مخابره کنند؛ کسی به کسی اعتماد ندارد و در کل یک فضای پر از وهم و غمآلود مفرط و اغراق آمیز را شاهدیم. به این صورت که دنیا به 3 بلوک تقسیم میشود و هر کس مستعمره خود را آن طور که میخواهد، اداره میکند و هیچکس در هیچجا امنیت ندارد و به نوعی همه مسخ و مقهور یک نفر شدهاند؛ منتهی در مکانهای جغرافیای متفاوت.
این دنیایی است که اورول از هیبت غریب کمونیسم آن روز برای خواننده تصویر میکند؛ در این فضا پلیس حتی عشق را ممنوع میکند؛ شمایلی که باب طبع سرمایهداری آن روز بود. برای ترساندن هرچه بیشتر مردم آن زمان از دیوی که هر لحظه ممکن بود سر برسد و شرق را ببلعد. هیتلر هم با چنین شعار و تفکری متولد شد: مبارزه با دیو کمونیسم. کتاب 1984 در ابتدا به خاطر رابطه خوب انگلستان و شوروی اجازه نشر نیافت، ولی در آمریکا باعث شهرت نویسنده شد.
دنیای اورول در این کتاب یک دنیای تخیلی است. به عنوان یک اثر ادبی بسیار زیبا پرکشش و با تعلیقی عمیق میتوان از آن سخن گفت. از کدها و قرینهها و تشبیهات و توصیفات، اما چنین دنیایی را در عالم واقع نمیتوان یافت. البته اورول کتابهای دیگری نیز نوشت اسامیشان به این ترتیب است:
آس و پاسها در پاریس و لندن (1933)، دختر کشیش (1935)، به آسپیدیستراها رسیدگی کن (1936)، جاده به سوی اسکله ویگان (1937)، درود بر کاتالونیا (1938)، هوای تازه (1939)، روزهای برمه (1943)، قلعه حیوانات (1945) و هزار و نهصد و هشتاد و چهار (1949).
-----------------------
نقد از: ایوب بهرام