خبرگزاری مهر ـ گروه دین و اندیشه: در ميان اعمال عبادي دعا از اهميت ويژه‌اي برخوردار است چرا كه بهترين و والاترين كارها نزد خداوند است. دعا نشان‌ دهنده‌ شناخت و معرفت خالق است. دعا بيانگر عجز و ضعف انسان در برابر خداوند است.

امام علی(ع) در خطبه هفتاد و هشت نهج البلاغه می فرمایند: بار خدايا آنچه را كه تو از من به آن آگاه‏ترى بر من ببخشاى! و اگر بار ديگر به سوى‏ آن باز گردم، تو هم مغفرت خود را باز گردان! خداوندا آنچه را از كارهاى نيك كه تصميم گرفته‏ ام و انجام نداده‏ ام ببخش. خداوندا آنچه را با زبان به تو تقرب مى‏ جويم و قلبم با آن هماهنگ نيست مورد مغفرت‏ خويش قرار ده! الهى! نگاههاى اشارت آميز، سخنان بى فايده و خواسته‏ هاى نابه جاى دل و لغزشهاى‏ زبان را بر من ببخش!»

دعا داراى آثار روانى، اجتماعى، تربيتى و معنوى فراوانى دارد، چه اينكه انسان براى تقويت اراده‏ و بر طرف كردن ناراحتیها به تكيه‏ گاهى نيازمند است و دعا چراغ اميد را در انسان روشن مى‏ سازد. ناگفته نماند كه بسيارى از دعاهاى معصومين براى تعاليم چگونگى دعا به ديگران است و اگر در مورد خودشان باشد اشاره به ترك اولی ‏ها و حسنات‏ الابرار سيئات المقربين‏ است.

از جمله عوامل مؤثر در تهذيب نفس، صفاي باطن و رسيدن به کمال و قرب حق، دعا و نيايش به درگاه خداي سبحان است. دعا و نيايش، پيوند انسان را با خداي يکتا، برقرار نموده و موجب پرواز روح به سوي ملکوت و فضاي معطر معنوي و عرفاني مي شود، لذا در فرهنگ اسلامي، از جايگاه و منزلت خاصي برخوردار و مورد تأکيد و سفارش قرارگرفته است

خداي سبحان مي فرمايد: «قل ما يعبؤا بکم ربي لو لا دعاؤکم: بگو اگر دعاي شما نباشد، پروردگارم هيچ اعتنايي به شما نمي کند.»(فرقان/77) مفهوم آيه، اين است که اگر خداوند به شما عنايت و توجه داشته است به خاطر دعاهاي شما بوده است نه چيز ديگر و در آيه ديگري مي فرمايد: «و قال ربکم ادعوني استجب لکم ان الذين يستکبرون عن عبادتي سيد خلون جهنم داخرين: پروردگارتان گفت:بخوانيد مرا تا شما را پاسخ دهم، آن هايي که از پرستش من، سرکشي مي کنند، زود است که با خواري به جهنم در آيند.»(غافر60)

پيامبر خاتم(ص) مي فرمايد: «دعا سلاح مؤمن، ستون دين و نور آسمانها و زمين است.» در جاي ديگر مي فرمايد: «برترين عبادتها، دعاست، هرگاه خداوند به بنده اي، اذن و توفيق دعا دهد، در رحمت را به روي او بگشايد. بي گمان هيچ کس با دعا کردن، هلاک نمي شود.» امام علي(ع) در وصيتي به امام حسن(ع) مي فرمايد: «بدان که کسي که ملکوت و خزائن دنيا و آخرت در دست اوست، به تو اجازه داده است تا او را بخواني و اجابت دعاي تو را ضمانت کرده است و به تو فرمان داده است که از او بخواهي تا به تو عطا کند و او مهربان و بخشنده است، ميان تو و خودش، حجابي ننهاده و تو را به آوردن واسطه و ميانجي، وادار نکرده است... سپس کليد خزائن و گنجينه هايش را که همان دعا و خواستن از اوست، در اختيار تو نهاده است پس هرگاه تو بخواهي، با دعا کردن، در همان گنجينه هاي او را مي گشايي.

امام باقر(ع) در باره اينکه، بهترين عمل چيست؟ مي فرمايد: «چيزي نزد خدا افضل از اين نيست که از او تقاضا کنند و از آنچه نزد اوست. بخواهند، و هيچ کس مبغوض تر و منفورتر، نزد خداوند از کساني که از عبادت او، تکبر ورزند و از مواهب او، تقاضا نمي کنند، نيست.» امام راحل(ره) پيرامون اهميت دعا مي فرمايد: «همه خيرات و برکات از همان دعاخوانهاست حتي آنها که به طور ضعيف دعا مي خوانند و ذکر الله مي گويند به همان اندازه که طوطي وار در آنها تأثير کرده بهتر از آنهايي هستند که ترک دعا کرده اند. نمازخوان و لو اينکه مرتبه نازله اي داشته باشد از تارک الصلاة بهتر است، آري همين دعا خوانها و همين کساني که به ظواهر اسلام، عمل مي کنند. يا پرونده جنايت ندارند يا پرونده جنايتشان، نسبت به ديگران کمتر است، همين دعا خوانها در نظم اين عالم دخالت دارند، دعا را نبايد از بين اين جمعيت، بيرون برد جوانهاي ما را نبايد از دعا منصرف کرد.

 

در ميان اعمال عبادي دعا از اهميت ويژه‌اي برخوردار است چرا كه بهترين و والاترين كارها نزد خداوند است. دعا نشان‌ دهنده‌ شناخت و معرفت خالق است. دعا بيانگر عجز و ضعف انسان در برابر خداوند است. دعا يعني پاسخ و نياز روحي خود و لذاست كه روزانه 10 بار واجب است دعا كنيم و بگوييم اهدانا الصراط‌ المستقيم.

 دعا وسيله‌ جذب اعتنا و زمينه جلب رحمت الهي است

«قُل ما يَعْبَوا بِكُمْ رَبّي لَولا دُعاءَ كم»(فرقان/77) اي پيامبر! به مردم بگو: اگر دعاي شما نباشد، پروردگارم هيچ اعتنا و توجه و نظري به شما نكند. دعا مغز و ريشه‌ و افضل تمام عبادتهاست. پيامبر اكرم(ص) مي‌فرمايد: «الدُّعا مُخُّ الْعِبادة» و همان‌ گونه كه ابر قرارگاه باران است و باران در نهاد ابر تعبيه شده، اجابت در درون دعاست و دعا قرارگاه اجابت است. «الدّعا كَهْفُ الأجابة كما اَنَّ السَّحاب كهْفُ الْمَطر» با اينكه انسان مالكيت حقيقي هيچ چيز را ندارد، خداوند دعا را تمليك انسان كرده يعني انسان به جز دعا و تضرع در پيشگاه خداوند مالك هيچ چيز نيست. «اغفِر لِمَنْ لايَمْلكُ الا الدُّعا» با دقت در آيات قرآن، نكته‌اي بسيار زيبا در اين مورد به دست مي‌آيد و آن اينكه هر گاه كسي از پيامبران سؤالي نموده خداوند جواب آن سؤال را توسط همان پيامبر به او اطلاع داده است.

مثلا از روح «يَسْئلونك عن الروح» يا انفال «يسلونك عن الانفال» يا اهله «يسئلونك عن الاهله» يا قيامت «يسئلونك عن الساعة» يا مسائل اختصاصي «يسئلونك عن المحيض» سئوال مي‌شد و .... در تمام اين موارد پيامبر(ص) واسطه‌ در جواب قرار گرفته آن سئوالات را پاسخ مي‌فرمود اما در يك مورد هيچ واسطه‌اي دركار نيست و رسول خدا(ص) هم با آن همه عظمت واسطه نيست و آن هنگامي است كه بنده دعا مي‌كند: اذا سَئلَكَ عبادي عنّي فَانّي قريب اُجيْبُ دَعْوَةَ الدّاع اذا دعان: هرگاه بندگانم راجع به من از تو سئوال مي‌كنند و سراغ مرا مي‌گيرند و مرا مي‌خوانند «فَانّي» (بدون اينكه به پيامبر(ص) بفرماييد تو بگو. مي‌فرمايد) پس من نزديكم دعاي دعا‌كننده را پاسخ مي‌دهم.

ادب دعا را امیرالمؤمنین(ع) به ما آموخت. فرمود: اَلدّاعِی بِلا عَمَلْ کَالرّامِی بِلا وَتَرْ. فرمود: آنکه دعا می کند و عمل ندارد، مثل تیراندازی است که تیر دارد، ولی وَتر ندارد.(وَتر) آن کمان مُنهنی است که جلوی این تیر تند تیز را می گیرد و او را راهنمائی می کند. فرمود: اگر کسی تیرانداز است، یک کمان ای لازم دارد که این کمان منهنی این تیر تیز را تعدیل کند، راهنمائی کند. اگر کسی بی عمل دعا می کند، مثل تیرانداز بی کمان است.

دعا بهترین عمل صفای دل است. بهترین راه برای صفای دل این است که هم در مسئله توحید برای غیرخدا راه باز نکنیم، هم در مسائل اجتماعی کینه احدی را در دل راه ندهیم. مطمئن باشیم اگر کسی این دو رکن را فراهم کرد؛ یعنی در کار خدا اَحدی را شریک قرار نداد، در مسائل اجتماعی کینه هیچ مسلمانی را در دل نداشت، این دو رکن را که فراهم کرد، این دعوت کننده، این داعی یک تیرانداز ماهری است که هم تیر تیز دارد و هم کمان مُنهنی..."
 
دعاهای حضرت در نهج البلاغه را که تحلیل می کنید، می بینید یا سعادت می خواهد، یا شهادت می خواهد، یا رفاقت با انبیاء می خواهد، یا کرامت می خواهد، یا عافیت می خواهد، یا سلامت می خواهد، یا فتوّت و رادمردی و مردانگی می خواهد و یا عزّت! دعاهای حضرت از این عناصر محوری بیرون نمی رود. در آن عهدنامه معروف که برای مالک اشتر نوشت، در پایان عهدنامه دعا کرد‌، فرمود: أنْ یَختِمَ لِی وَ لَکَ السَّعادَهَ وَ الشَّهادَه إنّا للهِ وَ إنّا إلِیهِ الرّاجِعُونْ. من سعادت را، شهادت را برای خود و برای تو مسئلت می کنم.
 
در آن دعاهای عمومی می گوید: نَسأَلُ اللهُ مَنازِلَ الشُّهَداء وَ مَعایِشَهَ السُّعَداء وَ مُفارَقَهَ الأنبیاء. ما برای همگان سعادت و منزله شهدا و رفاقت با انبیاء را می خواهیم. به خدا عرض می کند: وَاجْمَعْ بِینَنَا وَ بِینَهُ- نوع این دعاها به صیغه جمع است - می گوید: خدایا! بین ما و بین رسول ات، وَاجْمَعْ بِینَنَا وَ بِینَهُ فِی بَرْدِ العِیشْ وَ قَرارِ النِّعْمَه وَ‌ مُنتَهَی الطُمَأنِینَهِ وَ تُحَفِ الکِرامَه. خدایا ! بین همة ما ونبی ات در آن قرارگاه عیش و زندگی جمع بکن، و در آن آرامش و خنکی سعادت و زندگی جمع بکن! در کمال طمأنینه ما را با او سهیم بکن! آن کرامتها را که تحفه پیغمبر می کنی، ما را بهره مند بکن! مُنتَهَی الطُمَأنِینِه وَ تُحَفِ الکِرامَه.