به گزارش خبرنگار مهر، میگویند همواره تاریکترین لحظات پیش از طلوع خورشید فرا میرسد. شاید به همین دلیل دوران زندگی پیامبر اسلام(ص) سیاهترین روزهای تاریخ بشر بود. محمد امین در همان روزهای سیاهی و جهالت پنجرهای بود تا انسانیت در هیاهوی رسوم جاهلی گم نشود. چشمه زلالی برای شستن پلشتیهایی که بر چهره روزگار نشسته بود و هنگامی که در معراج گاه حراء دعوت معشوقش را لبیک گفت، این چشمه به دریایی مبدل شد تا بر سیاهیها بغرد.
این نه برق شمشیر که غرش موج سهمگین اندیشه پیامبر(ص) بود که در مدت کوتاهی جهان پیرامونش را تغییر داد. آن دری که از سوی آخرین فرستاده خدا به باغ بینش بشر گشوده شد، هزاران بار سنگینتر از خیبر بود و سنگلاخ سرزمین جهل مردمان هزار بار بیش از سنگهای مشرکان مکه و طائف پای اراده رسول خدا را زخمی کرد اما رسول حق در این مسیر دشوار هیچ گاه خسته نشد و تا آخرین لحظات عمرش مشغول به ترسیم الگویی بزرگ برای تمام دورانها و سرزمینها بود.
شاهکاری که تنها بنده محبوب خدا میتواند با گفتار و رفتارش بیافریند و تا آخر زمان اسوه بشر باشد. اینک این شاهکار عظیم خداوند در پیش چشمان ماست. راهی برای بهتر زیستن و خداگونه بودن. این صراط مستقیم نه در زمان پیامبر و نه اکنون، در عبادات فردی و مسایل شخصی خلاصه نشده. زندگی پیامبر سراسر درس است. درسهایی برای حکومت، قضاوت، سیاست، عدالت، جنگ، صلح و ...
نباید تنها در زمان ولادت و رحلت به دنبال تبیین سیره پیامبر باشیم
مدیر گروه سیره اهل بیت(ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر، در تبیین الگوی حکومتی پیامبر(ص) گفت: امت رسول الله(ص) نباید تنها در زمان ولادت و رحلت به دنبال تبیین سیره پیامبر و رهبرش باشد. دریای معارف سیره پیامبر(ص) به صیادان تیز چشم نیاز دارد تا مرواریدهای حکمت را از آن بربایند و در عرصه عمل به کار گیرند.
حجتالاسلام حمیدرضا مطهری در پاسخ به این سئوال که شاخصترین حقایق سیره حکومتی پیامبر(ص) در جریان تشکیل حکومت در مدینه را چطور تبیین میکنید، گفت: رفتار ایشان از همان ابتدا که وارد مدینه شد، برای تمام مسلمانان درس است. پیامبر رحمت در لحظه ورود به مدینه و در حالی که بزرگ هر قبیلهای تلاش میکرد تا او را به خانه خود دعوت کند، بر تمام سنتهای غلط و تفاخرهای قبیلهای خط بطلان کشید. ایشان با این بیان که «این شتر مأمور است» سنگ بنای یک حکومت توحیدی و عادلانه را گذاشت. ایشان از همان ابتدا نشان داد ملاحظات سیاسی را فدای عدالت نخواهد کرد و گروه خاصی را بر دیگری ترجیح نخواهد داد.
وی افزود: بعد از آن پیامبر(ص) در شرایطی که مهاجران در مدینه در شرایط سختی به سر میبرند و عرب تفکرات قبیلهای خود را بر همه چیز ترجیح میداد، با جاری کردن عهد اخوت میان مهاجرین و انصار به بسیاری از مشکلات پایان داد و شرایطی ایجاد کرد تا انصار مهاجرین را در اموال و زندگی خود شریک بدانند. این وحدت آفرینی و ایجاد رابطه دوستانه میان مردم نقطه عطف حکمرانی پیامبر اسلام(ص) از همان روزهای اول بود.
مهمترین خطراتی که حکومت پیامبر(ص) را تهدید میکرد
این استاد حوزه و دانشگاه در مورد مهمترین خطراتی که حکومت نوپای پیامبر را تهدید میکرد، گفت: پیامبر(ص) شیوه جدیدی از حکومت را در جزیرةالعرب پایهریزی کرده بود. تا آن روز تمام روابط و سیاستها بر اساس ارتباطات خونی و قبیلهای شکل میگرفت اما پیامبر(ص) یک نظام توحیدی را در مدینه بنیان نهاد. از این رو مشرکان مکه هیچگاه نمیتوانستند ایشان را به عنوان یک پیامبر پذیرفته و حکومت مدینه را به رسمیت بشناسند. یهودیانی هم که در اطراف مدینه ساکن بودند و منافقین که نمیتوانستند خود را زیر پرچم پیامبر(ص) ببینند، سعی داشتند به هر صورتی در مسیر حکومت نوپای اسلام کارشکنی کنند.
وی در پاسخ به این سوال که پیامبر(ص) پس از هجرت به مدینه چگونه توانست مهاجرین و انصار که از قبایل و گروههای مختلف در یک شهر زندگی میکردند را زیر یک پرچم بیاورد، گفت: یکی از مهمترین اقدامات پیامبر(ص) در این دوره تبیین قوانین مشخص برای زندگی اجتماعی بود. نکته مهم این است که این قوانین بر اساس تعالیم الهی نوشته شده بود نه بر اساس باورهای قومی. حقوق تمام گروهها در این قانون اساسی محترم شمرده شده بود. پیامبر(ص) هیچگاه طوری حکومت نکرد که غیر مسلمان در قلمرو حکمرانی ایشان احساس ناامنی کند.
حجتالاسلام مطهری افزود: نکته مهم دیگر شایسته سالاری بود. پیامبر اسلام(ص) در سیاست حکومتی خود روشهای قبیلهای را که پسر جای پدر مینشست را به کنار گذاشت و افراد شایسته را برای امور مختلف انتخاب کرد. همینطور است که میبینیم از میان کسانی که ایشان برای اموری مانند حکومت، قضاوت و یا فرماندهی جنگ انتخاب میکرد، پیر، جوان، قبایل و گروههای مختلف حضور داشتند.
سیره پیامبر(ص) در سیاست خارجی
وی همچنین در مورد سیره پیامبر(ص) در سیاست خارجی گفت: در سیاست خارجی ایشان اصل را بر دفع خصومت و توسعه روابط دوستانه گذاشته بود. این مهمترین اصل در سیره ایشان بود که نمیخواست هیچ گونه درگیری آغاز شود و طالب جنگ نبود. حتی در شرایطی که مکه به قحطی دچار شد، پیامبر(ص) برای مشرکان آذوقه فرستاد تا قلوبشان نسبت به مسلمانان نرم شود.
مدیر گروه سیره اهل بیت(ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: حتی کسانی که تلاش میکردند به پیامبر(ص) ضربه بزنند از رحمت و بخشش ایشان محروم نبودند.
وی با بیان اینکه اصل مهم دیگر رسول الله در سیاست خارجی، دعوت بود، گفت: تبلیغ اسلام در روابط با گروههای غیر مسلمان و حتی در خلال جنگ مهمترین موضوعی بود که پیامبر اکرم دنبال میکرد و نگاهی به نامههایی که ایشان به سران کشورهای مختلف و ابرقدرتهای آن زمان نوشتهاند، نشان میدهد مهمترین نکتهای که در روابط خارجی خود دنبال میکردند، تلاش برای دعوت به توحید و نفی شرک بود.
حجتالاسلام مطهری افزود: نکته بعدی که از نامههای پیامبر اکرم به ابرقدرتها میشود برداشت کرد این است که اگر حکومتی در مسیر هدایت مردمش کوتاهی کند، گناه گمراهی خلق بر دوش آن حاکم خواهد بود.
وی گفت: نکته دیگر تاکید پیامبر اسلام(ص) بر همزیستی مسالمتآمیز در عین تکیه بر اصل نفی سبیل بود. این اصل که از تصریح قرآن استخراج شده است. در این آیه تاکید شده که خداوند هیچ راهی برای سلطه کافر به مؤمن قرار نداده است. بر این اساس هیچ مؤمنی حق ندارد خود را در معرض ذلت قرار داده و سلطه کافران را بپذیرد.
صلح حدیبیه
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به صلح حدیبیه که یکی از نقاط طلایی تاریخ اسلام است، گفت: این صلح در راستای سیاست همیشگی پیامبر(ص) در دوری از جنگ و خونریزی بود. وقتی پیامبر(ص) بر اساس وحی خداوند با یاران خود به زیارت کعبه رفت، هیچ تصمیمی برای جنگ نداشت اما هنگامی که با واکنش مشرکان مواجه شد، خود را با بیعت شجره برای جنگ احتمالی آماده کرده بود اما در همین زمان فرستادهای از سوی مشرکان آمد که از پیامبر خواست آن سال را از زیارت کعبه صرف نظر کرده و پیمانی با مشرکان امضا کند. آن پیمان امضا شد و همان زمان نیز برخی مسلمانان دچار شبهه شده بودند که اگر ما بر حق هستیم، چرا باید با مشرکان توافقنامه امضا کنیم. با این حال صلح حدیبیه مقدمهای شد برای فتح مکه و پیروزیهای بزرگتر مسلمانان.