حمیدرضا شکارسری در نشست کارگاه شعر کوتاه گفت: قالب شعری سه‌گانی از ته‌مانده‌های تمایل‌های شعری دهه 70 شکل گرفته است؛ یعنی از تمایل به جداشدن و تئوریزه کردن آن‌چه خیلی نیاز به تئوری ندارد.

به گزارش خبرنگار مهر، چهاردهمین نشست کارگاه شعر کوتاه در نقد و بررسی قالب سه‌گانی پنج‌شنبه شب 19 دی با حضور علیرضا فولادی شاعر این قالب شعری، حمیدرضا شکارسری و دیگر سه‌گانی سرایان کشور در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.

شکارسری در این برنامه گفت: آن‌چه بر فردیت و شخصیت سه‌گانی تاکید دارد، شکل بیرونی آن است یعنی اگر می‌خواهیم درباره سه‌گانی بحث کنیم، باید درباره قالب آن صحبت کنیم. آن‌چه به عنوان مشخصه اصلی سه‌گانی یعنی تلاقی عاطفه و تفکر مطرح می‌شود، عنصری کاملا آشناست که در اکثر قریب به اتفاق جریان‌های شعر که امروز می‌شناسیم، بروز و ظهور داشته و دارد. به نظرم نکته‌ای که آقای فولادی درباره شعر بلند گفتند، زیر سوال بردن کل ادبیات معاصر فارسی به غیر از 15 سال اخیر است که جرقه تولد سه‌گانی در ذهنشان زده شده است.

وی افزود: اگر بوطیقای این جریان را براساس آثار سروده شده نوشته‌اند، باید مهم‌ترین بنیاد سه‌گانی‌ یعنی تلاقی عاطفه و تفکر را در همه سه‌گانی‌های سروده شده ببینیم حال آن‌که بسیاری از سه‌گانی‌های سروده شده در این سال‌ها، صرفا تصویر بوده و تلاقی اندیشه و عاطفه در آن‌ها دیده نمی‌شود. البته سه‌گانی‌هایی که این شرط این قالب را دارند، سروده شده‌اند اما همه سه‌گانی‌ها این‌گونه نبوده‌اند. در ضمن در حال حاضر، تعریف مشخصی از عاطفه نداریم. عاطفه صرفا نمادهای اشک‌انگیز و آه و ناله نیست و طبعا بسیار از این مفاهیم عمیق‌تر است.

این شاعر ادامه داد: توجه عمیق به مفهوم عاطفه می‌گوید که این مفهوم، عکس‌العمل‌های انسانی به محرک‌های بیرونی است. تحرکات عاطفی می‌تواند کاملا عصبی یا کاملا برآمده از اندیشه باشد. به نظرم بنیان‌های بحث درباره سه‌گانی هنوز چندان محکم نیست. شاید باید صبر کنیم تا ببینیم در آینده چه بر سر این جریان و بنیان‌هایش می‌آید. درباره سه‌گانی به کشف شاعرانه اشاره می‌شود اما کدام یک از شعرهای معاصر ماست که نخواهد بر کشف شاعرانه تاکید کند؟ در این زمینه ان‌قلتی را که آقای کاکایی وارد کرده، مبنی بر گذشتن از پدیده‌ها داریم. رعایت ایجاز عملا خصوصیت ذاتی قالب سه‌گانی است. یعنی وقتی تنها سه مصراع یا سه سطر می‌سرایی، طبیعی است که یک شعر کوتاه گفته‌ای.

شکارسری گفت: آقای فولادی در تبیین قالب سه‌گانی، از بهره‌بردای از کاریکلماتور گفته‌اند. طبیعی است که وقتی عوامل را کنار یکدیگر می‌چنیم از هم تاثیر می‌گیرند. یک نکته دیگر این که زبان ساده، ویژگی شعر دوران ماست. در اشعار دهه 40، جریان‌های دشوارگو را داریم و در دهه 50 این روند واژگونه و عکس می‌شود. یعنی آثار پاسخگوی نیازهای انسانی دوره خودشان هستند. بنابراین کاربرد زبان ساده هم که در حال حاضر رایج و نهادینه شده، عوامل مختلف دارد که ساده‌ترینش، عکس‌العمل نسبت به معلق‌گویی‌های شعر دهه 70 است.

شاعر مجموعه شعر «عاشقانه‌های تاریکروشنا» گفت:‌ به نظرم جریان سه‌گانی از ته‌مانده‌ تمایل‌های شعری دهه هفتاد شکل گرفته است؛ تمایل به جداشدن و تئوریزه کردن آن‌چه خیلی نیاز به تئوری ندارد. اما به هر حال ادبیات است. کسی هم نمی‌تواند بگوید چرا این‌گونه شعر گفتی! من بحثی درباره قالب بیرونی سه‌گانی ندارم و با خیلی از شعرهایی که از این قالب در وبلاگ‌ها خواندم و برایم فرستاده بودند، صفا کردم اما سوالم این‌جاست که این قالب می‌خواهد چه کند؟ امیدوارم اگر این جریان محکم سر حرفش ایستاده و معتقد است که چیز خاصی نسبت به شعر امروز دارد، برایش بوطیقا بنویسند چون من بوطیقایی برای سه‌گانی ندیده‌ام.