سید جواد روشن، کارگردان تئاتر در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد نمایش "کوپن" که در فهرست آثار پذیرفتهشده بخش چشمانداز سی و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر قرار گرفته است، توضیح داد: این نمایش بر اساس نوشته سپیده خمسهنژاد است که وی این نمایشنامه را بر پایه داستانی از "مارسل امه" نگاشته است.
وی افزود: قصه این اثر نمایشی داستان یک شهر است که به مشکلاتی همچون آلودگی هوا، جمعیت زیاد و ترافیک دچار شده و مسئولان شهر تصمیم میگیرند که زندگی را کوپنی کنند. قرار بر این میشود که در این شهر بر اساس شغل و مرتبه اجتماعی افراد تعداد مشخصی کوپن برای زندگی به مردم داده شود که در این میان تنها یک نویسنده معترض میشود و داستان حول اعتراض این نویسنده جوان و مواردی که برایش پیش میآید میگذرد.
وی نمایشنامه "کوپن" را از آن دست آثاری دانست که خواننده را در همان بار اول جذب میکند و خواننده با هر بار خواندنش به نکتهای جدید میرسد و ادامه داد: باید اعتراف کنم در این روزها کمتر نمایشنامهای به دستم میرسد که در هر بار خواندنش نگاه جدیدی در آن دریابم و همچنان برایم تازگی داشته باشد.
روشن در مورد تفاوت نوشته نمایشنامهنویس ایرانی با متن اصلی توضیح داد: هرچند ایده اصلی و مطرح کردن زندگی کوپنی و نگاه دقیق و ظریف به این موضوع را مدیون ذهن خلاق مارسل امه هستیم، اما خمسهنژاد نیز به خوبی توانسته است با الهام از این داستان و ایده جذاب آن اثری مستقل خلق کند.
وی در مورد بازیگران این اثر بیان کرد: فهمیه امننژاد، سوسن مقصودلو، خیام بهارکاشانی و مسعود بهارکاشانی اعضای تیم بازیگری این اثر را تشکیل میدهند و الهام شعبانی طراحی لباس، ماریا حاجیها طراحی گریم و محمد فرشتهنژاد نیز طراحی موسیقی این اثر را برعهده دارند.
این کارگردان تئاتر اظهار کرد: این اولین اجرای این اثر است ولی پیش از این و در تالار حافظ یک بار نمایشنامهخوانی این اثر را انجام دادیم و بعد از آن چهار ماه تمرین برای حضور در جشنواره فجر را پشت سرگذاشتهایم.
وی در مورد تبدیل این داستان به یک اثر نمایشی توضیح داد: بخش اول کار توسط نویسندهای که در داستان قرار دارد پیش میرود و تبادل یک بحث داستانی و یک بحث نمایشی را به پیش میبرد ولی بعد از آن خانم خمسهنژاد شکل نمایشی بیشتری به کار میدهد و تغییراتی جزئی در آن میدهد.
روشن در پایان سخنان خود گفت: نکته مهم اثر نمایشی "کوپن" این است که با برداشتی که من از جامعه داشتم به این نتیجه رسیدم که باید در کار کمی طنز را نیز داخل کنم زیرا یک اثر نمایشی وقتی دستمایههای طنز را نداشته باشد نمیتواند حرفها و رگههای جدی و فلسفی خود را به مخاطب انتقال دهد.