خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: جشنواره بینالمللی تئاتر فجر درواقع مهمترین جشنواره تئاتری ایران است که هر ساله به مناسبت دهه فجر برگزار میشود. این جشنواره اغلب به صورت رقابتی برگزار شده و شامل بخشهای گوناگونی مانند بخش نمایش صحنهای، بینالملل، نمایشهای رادیویی و بخش نمایش خیابانی است.
جشنواره تئاتر فجر در طول سی و دو دوره برگزاری دبیران مختلفی را به خود دیده است که شاید تعدد این دبیران مختلف نتوانست نوعی انسجام و هماهنگی در ساختار و حتی موضوعاتی را که جشنواره دنبال می کند به ارمغان بیاورد. نبود انسجام و برنامه ریزیهای میان و بلندمدت در این جشنواره گاه هنرمندان زیادی را به انتقاد از آن واداشته است.
در این گفتگو به سراغ رحمت امینی دبیر دوره سیام جشنواره تئاتر فجر رفتیم تا درباره آسیب ها و نقاط ضعف 31 دوره گذشته جشنواره تئاتر فجر صحبت کنیم. امینی در قسمت اول این گفتگو بیان کرد که بعد از سی امین دوره جشنواره تئاتر فجر با خود عهد کرده که دیگر مدیریت جشنوارهای با چنین ساز و کاری را قبول نکند که چهار ماه مانده به برگزاری جشنواره آن را تحویل بگیرد. وی همچنین از نهادهایی که باید از این جشنواره حمایت کنند سخن گفت و بر وظیفه دو چندان سازمان هایی چون شهرداری و صداوسیما در این میان تاکید کرد.
در بخش دوم و پایانی این گفتگو امینی بر اینکه طول دوره مدیریتی جشنواره ها باید بیش از سه سال باشد، تاکید کرد. وی همچنین درباره بخش بین الملل این جشنواره گفت که جشنواره فجر اعتبار بین المللی خود را هنوز پیدا نکرده است؛ به دلیل اینکه گروههای خارجی هنوز تکلیفشان با این جشنواره روشن نیست که به چه نوع جشنواره ای دعوت می شوند و آن را برنامه ریزی شده نمی دانند.
با ما همراه میشوید:
*شما در بخشی از صحبتهایتان اشاره کردید که جشنواره تئاتر فجر باید به بخش خصوصی سپرده شود. واقعا چنین امری شدنی است؟
- بله. اگر این جمله کلیشه ای را که تئاتر فجر ویترین تئاتر کشور است، باید قبول کنیم که شیوه برگزاری جشنواره، مضامین تئاترهایی که در جشنواره نمایش پیدا میکند، بینظمیها و بیامکاناتیها و همه مسایلی که چون دیگ در هم جوشی در جشنواره تئاتر فجر وجود دارد، اشلی از تئاتر کشور است که با این شرایط پیشنهاد این است که جشنواره تئاتر فجر اساسا از بدنه دولت جدا شود و با فراغ بال شیوه نامه ای برای برگزاری مستقل خود در بیاورد و مرکز هنرهای نمایشی هم ناظر بر اجرا باشد.
این همان رفتن به سمت خصوصیسازی است و در این صورت هرکسی از جشنواره تئاتر فجر توقع ندارد.
*هم اکنون جشنواره تئاتر فجر تا چه حد استقلال دارد و تا چه میزان معاونت امور هنری وزارت ارشاد ممکن است این استقلال را خدشهدار کند؟
- استقلال جشنواره تئاتر فجر تا حد زیادی مخدوش است. من خاطرم هست زمانیکه دبیر سی امین جشنواره تئاتر فجر بودم با یکی از خطوط هواپیمایی تا آخرین مراحل اسپانسرینگ پیش رفتم اما دخالت های دولتی باعث شد که نتوانیم از این حمایت های خصوصی بهره مند شویم. این دخالت ها گاهی حتی خارج از خود معاونت هنری است ولی همه اینها استقلال این جشنواره را خدشهدار می کند. در آن زمان توجیه این افراد برای بودجه نگرفتن از این خط هواپیمایی این بود که خارج از شان جشنواره است که بخواهد به این شکل حمایت شود از طرف دیگر شاید مبلغ حمایتی حدود یک چهارم بودجه کل جشنواره بود و آنها انتطار داشتند که حداقل نیمی از بودجه را آنها بدهند. بنابراین وقتی جشنواره دولتی باشد انتظارات دولتی هم از آن بیشتر می شود.
*جز این اعمال سلیقه ها دیگر چه تاثیراتی می تواند داشته باشد؟
- ببینید هم اکنون خانه تئاتر در برابر معاونت هنری و مرکز هنرهای نمایشی چنین وضعیتی دارد. خانه تئاتر از یک طرف خصوصی است و باید از منابع مختلف بودجه خود را بپردازد و از طرفی از دولت هم بودجه می گیرد و باید به دولت هم پاسخگو باشد. اگر قرار است دولت به خانه تئاتر بودجه ای بدهد باید به عنوان یکی از حامیان آن را بپردازد و باید از تئاتر حمایت کند.
*باید حمایت کند و انتظاری هم نداشته باشد!
- بله نباید انتظار داشته باشد اما انتظار دارد. هم اکنون هم نهادهای دولتی از خانه تئاتر انتظار دارد و هم خانه تئاتر انتظار دارد که علی رغم گرفتن بودجه دولتی، دولت در کارش دخالتی نکند. هر دو اینها هم اکنون در ارتباط خود دچار مشکل هستند. درحال حاضر بهترین تشکیلاتی که می تواند جشنواره بین المللی تئاتر فجر را برگزار کند همان خانه تئاتر است. به شرط آنکه یکی از بخش های حمایتی خانه تئاتر دولت باشد و از طرفی هم افرادی چون ایرج راد باید به دنبال جذب حمایت های مالی باشند زیرا اینها چهره های تئاتر ایران هستند و قطعا به راحتی می توانند اسپانسرها را به سمت تئاتر جذب و جلب کنند.
*چرا خانه تئاتر تاکنون به سمت جذب این حمایت ها نرفته است تا بتواند جشنواره تئاتر فجر را به طور مستقل تری برگزار کند؟
- نخواسته اند. چون می روند و تلاش خود را انجام می دهند و بعد باید جواب پس دهند که چرا از این نهاد یا شخص حمایت گرفته اند در حالیکه دولت نباید در این زمینه دخالت داشته باشد و این درخواست ها منطقی و صحیح نیست از طرفی این منفعل بودن خانه تئاتر هم درست نیست. علاوه بر اینها خانه تئاتر نمی تواند کاملا هم از زیر حمایت های مالی دولت مستقل شود چون به هرحال در مسایلی باز هم دولت نظر خود را اعمال می کند و هر اتفاقی در نهایت باید با مجوز دولت باشد. زمانی بحث «NGO» ها مطرح بود. دولت باید به عنوان یک حامی و نه یک مداخله گر این نهادها را حمایت کند. البته که خانه تئاتر هم نباید از خط قرمز ها رد شود.
خود رییس جمهور در سخنان اخیر خود معتقد بود که برای خلاقیت باید آزادی وجود داشته باشد زیرا آزادی برای خلاقیت مثل اکسیژن است و ضرورت دارد هنرمندان هم می دانند که در فضای آزاد چطور باید کار کنند چون می دانند در چه نظامی زندگی می کنند.
*بنابراین اگر تئاتر به سمت خصوصی شدن حرکت کند با اینکه این اصول انقلابی حفظ شود منافاتی ندارد؟
- بله آزمونی هم در این چندماه برای حرکت به سمت این خصوصی سازی پیش رفت. آزمونی که برای جداسازی بخشی از تئاتر از دولت در این چند ماه به وقوع پیوست؛ سالن های کوچک خصوصی ایجاد شده اند و کار خود را انجام می دهند. سالن هایی مثل «باران»، «سه نقطه» و «آو» از این نمونه هستند که ببیشترین فعالیت را داشته اند. هنرمندان تئاتر از هزینه اجاره این سالن ها گرفته تا هزینه های مصرفی و کارمندان و ... را خودشان پرداخت می کنند. این شکل کار باعث می شود که خود آنها بیشتر از همه مواظب عمل خود باشند چون حمایتی ندارند و سعی می کنند که خطایی نکنند. می دانند که اگر خطایی کنند با این همه هزینه هایی که پرداخته اند آن خطا به ضرر خودشان است. حتی کارهایی که آنها روی صحنه می برند گاهی بسیار خلاقانه تر از دیگر اجراها در تئاترشهر و ... است.
*اما شاید بیشتر اینها به سمت اجرای نمایش های غربی و غیر بومی برای جذب مخاطب برود؟
- مهم این است که این نمایش ها با تعاریف نظام جمهوری اسلامی ایران هماهنگ باشد و هنرمندانی که در این سالن ها کار می کنند در چارچوب این تعریف وارد شوند و اشکالات کاری آنها در نظر بازبین ها بیشتر از تئاتر شهر نیست. اینها شالودهشکنی غیر عرفی و حتی ضد مذهبی انجام نمی دهند چون خودشان ناظر خودشان هستند و در سرنوشت حرفه ای خود شریکند. البته این نمایش ها شباهتی با تئاتر آزاد ندارند و این افراد آنقدر به تئاتر احترام می گذارند که حاضر نیستند هر نمایش سرگرم کننده و سخیفی را روی صحنه ببرند.
این اتفاق در کشور ما یک بلوغ هنری است. شهرداری باید قدر این کار را بداند و جا دارد که شهرداری اتاق و یا دفتری را برای شیوه دار کردن این توسعه تئاتری ایجاد کند یعنی تشکیلات اداری داشته باشند. بسیاری از این افراد برای داشتن همین نهاد ساده حتی هیچ هزینه ای هم نمی خواهند و تنها یک مجوز نیاز دارند.
* از بحث خصوصی شدن کلیت تئاتر که بگذریم و برگردیم به مساله جشنواره تئاتر فجر، شما از برخی مشکلات و دخالتها در کار جشنواره میگفتید. این مشکلات از کجا ناشی می شود؟ به طور مثال در همان دوره شیام چه شد که آقای حیدری کنارهگیری کرد و کار در دقیقه 90 به شما سپرده شد؟
- بخشی از مشکلات به دلیل عدم سازش بین معاونت مربوطه و دبیر جشنواره بود که سبب شد دبیر جشنواره سی ام یعنی محمد حیدری کنار برود. آقای حیدری یک بار دبیری کرده بود و مدیریتش یک بار جواب داده بود و می توان گفت عدم اعتماد کامل در دومین دفعه برگزاری جشنواره و انتقادهایی که به وی شد باعث بوجود آمدن این مسائل شد. یکی از مشکلات این است که مدیران استحکام و قاطعیت کمی داشته باشند یا بخواهند همه را راضی نگه دارند.
به طور مثال زمانی که مدیری، دبیر جشنواره را انتخاب می کند یا باید با او کنار بیاید یا به او بگوید که عملکردش را تغییر دهد و اگر تغییر ندهد باید کنار رود. در مورد حیدری هم همین اتفاق افتاد. معاونت هنری انتظاراتی از او داشت که او زیر بار این انتظارات نرفت و استعفا داد. من آمدم و جشنواره را از آب و گل در آوردم.
این به همان مبحث اولیه ای که توضیح دادم باز می گردد. در دنیا برای انتخاب مربی یک باشگاه فوتبال جلسات متعددی می گذارند، مشورت می کنند، بررسی می کنند و بعد یک نفر تعیین میشود. ممکن است چند ماه اول عملکرد فرد حتی خارج از انتظار باشد اما همه او را حمایت می کنند مثل کی روش که با اطلاعات انتخاب شد و با تمام قوا هم پای او ایستادند یا قلعه نویی گفته بود تیم را 3 سال می گیریم تا به هدف برسیم.
* آیا مدیران فرهنگی این تعهد را می دهند؟
- شاید کمی قیاس مع الفارق باشد اما شاید اگر یک اتاق فکر قدرتمند فرای دولت ها با ترکیبی از به طور مثال اعضای خانه هنرمندان، خانه تئاتر، وزارت ارشاد و ... باشد که پای یک نفر بایستند و چند سال حکم دبیری به او بدهند و از شخص برنامه بگیرند و بعد ناظری بگذارند که آن دبیر جشنواره از برنامه خود عدول نکند و تذکر دهند، بالاخره بتوان به نقطه مطلوب رسید.
*چقدر در مدیریت تئاتر این برنامه ها را داریم؟
- نداریم. ما نه در مدیریت فرهنگی تئاتر و نه در مدیریت جشنواره تئاتر فجر برنامه ریزی نداریم.
*خود شما چقدر سعی کردید که این برنامه ریزی را در دوره سی ام جشنواره داشته باشید؟
- من تلاشم این بود که فقط برای آن 4 و نیم ماه برنامه بریزم. می توانم بگویم در این کار توفیق هم پیدا کردم. تقریبا 80 درصد هنرمندان و همکاران چندان به برگزاری آبرومندانه جشنواره امیدوار نبودند اما خدا را شکر که آبرومندانه برگزار شد و الان می توان در مورد آن قضاوت کرد. بخش بین الملل هم بسیار قوی بود.
*اما نمایش هایی هم این میان حذف شدند و کارهایی مثل «عشق و عالیجناب» اجرا نشد.
- البته این نمایش در جشنواره اجرا شد و بعد از آن دیگر من مسئولش نبودم چون من از هیات نظارت رفته بودم. این نمایش حتی در خود جشنواره هم قرار نبود اجرا شود و من تمام تلاشم را کردم که حداقل در جشنواره اجرا شود و دلیل تلاشم برای اجرا در فجر این بود که شرایط اجرای عمومی آن فراهم شود که نشد. به هر حال من برای همان چند ماه در چند روز اول از 8 صبح تا 11 شب در حال برنامه ریزی بودم که برای برگزاری بخش های مختلف جشنواره چه باید کرد و برای این منظور با اکثر هنرمندان و کارشناسان حوزه تئاتر هم صحبت کردم و البته در آن دوره به نتایج خوبی هم اساسا برای اینکه چطور باید یک جشنواره تئاتری برگزار کرد، رسیدم حالا با این تجربه اگر قرار باشد دبیری جشنواره را قبول کنم کمتر از 3 سال این کار را نخواهم پذیرفت.
*چرا؟
- زیرا وقتی از چهره های بزرگ تئاتری برای شرکت در جشنواره تئاتر فجر دعوت می کردم می گفتند که برنامه شان تا چند سال بعد پر است و حتی گروههایی که همان زمان آمدند بسیار مردمی و بر اساس رفاقت ها بود. بنابراین به شکلی بین المللی و فراملی به این حوزه نگاه می کنم. از طرف دیگر در سه سال و سه پروسه برنامه ریزی شده کاری می کنم که تلفات تئاتر فجر کمتر شود.
*یعنی حداقل برنامه ریزی برای جشنواره تئاتر فجر به نظر شما سه سال است؟
-بله شما دوره های مدیریتی سلیمی و شریف خدایی را در سال های دبیری آنها بر جشنواره تئاتر فجر نگاه کنید می بینید که آن سال ها ما از موفقیت بیشتری برخوردار بودیم. یعنی جشنواره تئاتر فجر توانسته بود در بعد ملی و حتی بین المللی بیشتر توفیق پیدا کند و جهانی تر شود و همچنین از سطح کیفی بالایی برخوردار بود.
من قول می دهم در این صورت جشنواره تئاتر فجر اعتبار بیشتری پیدا می کند و هنرمندان راضی تر خواهند بود. به طول مثال سال بعد آثار و حتی سطح جشنواره تئاتر سوره ماه حتما از کیفیت بهتری برخوردار خواهند بود.
*شما از سطح کیفی بخش بین امللی در زمان آقای شریف خدایی سخن گفتید. چرا این جشنواره در بخش بین الملل هم اکنون موفقیت چندانی کسب نکرده است و اصلا این بخش در رسانه های بین الملل چقدر بازتاب دارد؟
- این بخش بازتاب چندانی نداشته است چون براساس آن شعر معروف که می گوید هر کرانه تیر دعا کردهام روان/ باشد کز آن میانه یکی کارگر شود، دبیر جشنواره هم به هر سمتی این تیر را می فرستد تا بتواند هنرمندانی را به ایران جذب کند و در واقع این بخش از برنامه ریزی بالایی برخوردار نبوده است.
*چرا این برنامه ریزی نبوده و نتوانسته اعتبار کسب کند؟
- جشنواره فجر هنوز اعتبار بین المللی خود را پیدا نکرده است به دلیل اینکه گروههای خارجی هنوز تکلیف شان با این جشنواره روشن نیست که به چه نوع جشنواره ای دعوت می شوند و آن را برنامه ریزی شده نمی دانند. همچنین خود جشنواره هم همانطور که در ابتدای سخنم گفتم چون از تعریف و رویکرد خاصی پیروی نمی کند، نتوانسته تکلیف خود را روشن کند.
گفتگو از عطیه موذن