قادر آشنا دبیر سی و دومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر با حضور در خبرگزاری مهر درباره مسائل تئاتر ایران، لزوم مستقل شدن جشنواره تئاتر فجر، کم‌توجهی به این هنر از جانب مدیران فرهنگی، آسیب‌هایی که مدیریت فرهنگی و جشنواره تئاتر فجر از نبود ثبات مدیریت می‌بینند، صحبت کرد.

خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و هنر: جشنواره بین المللی تئاتر فجر وارد چهارمین دهه از برگزاری خود شده است و در طول این سی و دو سال اهالی تئاتر و علاقمندان به هنر نمایش هر ساله منتظر هستند تا با آغاز برپایی جشن فجر شاهد آثاری باشند که هر کدام به عنوان نماینده تئاتر کشور حرفی برای گفتن دارند و دغدغه‌های نسلی را به نمایش می‌گذارند. بدون در نظر گرفتن کیفیت برگزاری جشنواره، این رویداد هنری به عنوان جلوه گاه و ویترین تئاتر ایران محسوب می شود که هر ساله هم می توان چشم اندازی از تئاتر سال آینده را در آن دید و هم شاهد آثار جذاب سال قبل بود.

اما نداشتن آیین‌نامه اجرایی مدون و نظام‌نامه‌ای مشخص این رویداد را با برخوردهای فردی و سلیقه‌ای روبرو کرده و هر دبیری که سکان‌دار جشنواره می شود بنا بر تشخیص خود برنامه ریزی هایی را انجام داده و بخش هایی را به جشنواره افزوده و یا کم می کند.

برای مشخص شدن جایگاه مخاطب، هنرمند و مسئولان در این رویداد هنری به سراغ قادر آشنا دبیر این دوره از جشنواره تئاتر فجر و مدیر سابق مرکز هنرهای نمایشی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفتیم و درباره کلیت برگزاری جشنواره و لزوم تدوین اساسنامه ای مدون برای این رویداد صحبت کردیم.

در بخش ابتدایی این گفتگو قادر آشنا با اشاره به تدوین اساسنامه ای مدون و تدوین سند چشم‌انداز چهارساله برای تئاتر ایران و جشنواره تئاتر فجر در دوران مدیریتش، بر لزوم مستقل بودن جشنواره تئاتر فجر و بی توجهی‌ای که مسئولان فرهنگی به تئاتر نسب به سایر رشته ها از جمله سینما دارند و همچنین لزوم ثابت بودن دبیر جشنواره تئاتر فجر برای حداقل 4 سال اشاره کرد.

در این گفتگو با ما همراه شوید:

*  شما به عنوان یک مدیر هنری همیشه بر این نکته اصرار داشته اید که جشنواره تئاتر فجر نیاز به یک بازنگری دارد و این بازنگری باید هم در آیین‌نامه های اجرایی مورد توجه قرار گیرد و هم در حوه اداره جشنواره و افزوده و یا کاسته شدن بخش های مختلف به آن. چون همانطور که می دانید با تغییر هر دبیر برنامه های از قبل مشخص نشده با توجه به سلیقه دبیر وارد برنامه جشنواره می شود بدون اینکه قابلیتهای این برنامه ها مورد بررسی قرار گیرد. به عنوان نمونه در این دوره از جشنواره ما سه بخش مسابقه مختلف داریم که در دوره قبل وجود نداشت. همه این مسائل باعث می شود که برای جشنواره ای که وارد چهارمین دهه از برگزاری خود می شود لزوم تدوین برنامه ای مدون احساس شود.

- من سال گذشته در اولین جلسه ای که بعد از برگزاری جشنواره فجر گذاشتم اعلام کردم جشنواره فجر باید نظام‌نامه داشته باشد و تدوین نظام‌نامه را هم دلیل اصلی تعجیل در انتخاب دبیر فجر اعلام کردم. خوشبختانه نگارش نظام‌نامه انجام شد و ما افق چهارساله تئاتر فجر را هم تدوین کردیم. هم نظام‌نامه و هم سند چهارساله تئاتر ایران یک هفته قبل از تودیع و معارفه آقای شاه آبادی معاون هنری وقت ارشاد ابلاغ  شد اما چون تدوین این نظام‌نامه همزمان با تغییر و جابجایی دولت انجام شده بود من از اجرایی شدن آن جلوگیری کردم چون به هر حال دولت تغییر کرده بود و شاید دولت جدید می خواست بازنگری و تغییراتی در آن داشته باشد.

البته این نظام‌نامه توسط اساتید دانشگاه تدوین شده است و چون خود من دانشگاهی هستم همیشه تلاش داشتم که یک پای کار بر اساس پژوهش و تحقیق شکل بگیرد. من معتقدم که جشنواره های فجر باید نظام‌نامه های مدون داشته باشند تا دبیران و مدیران جشنواره بر اساس این نظام‌نامه ها عمل کنند. به این شکل است که مدیران بالادستی می توانند بعد از پایان کار از مدیران جشنواره ها درباره عملکردشان بازخواست کنند.

وقتی نظام‌نامه ای تدوین نشده و یک نقشه راه مشخص وجود نداشته باشد هر مدیر می تواند بگوید من بر اساس تشخیص خودم این برنامه ها و تغییرات را در جشنواره لحاظ کردم. به این شکل مدیر جشنواره در مقابل وزیر و یا هنرمندان نمی تواند پاسخگو باشد چون  هر برنامه تازه ای بر اساس تشخیص شخصی شکل گرفته است.

در نظام‌نامه ای که ما تدوین کردیم شروع و پایان جشنواره تئاتر فجر، ساختار و ارکان آن، وظیفه دبیر، دبیرخانه، شورای سیاست گذاری و همه بخش های جشنواره مورد نظر قرار گرفته است.

امیدواریم با پایان جشنوار سی و دوم تئاتر فجر معاون هنری وزیر ارشاد و هم مدیر مرکز هنرهای نمایشی و هم وزیر ارشاد این نظام‌نامه را بررسی و در صورت نیاز با بازنگری تغییرات مورد نظر را روی آن انجام داده و این برنامه را هر چه سریعتر اجرایی کنند، چون تا این نظام‌نامه اجرایی نشود ما نمی توانیم دبیر و مسئولان جشنواره را مورد بازخواست منطقی قرار دهیم.

*به عقیده شما جشنواره تئاتر فجر را در یک نگاه کلی می‌توان به عنوان ویترین تئاتر ایران دانست. آیا این جشنواره ویترینی از بهترین هاست یا در طول سالهای گذشته بیشتر ترجیح داده همه گروه ها و سلیقه ها را در خود جای دهد؟

- بدون تردید کلیه برنامه ها و جشنواره هایی که تحت عنوان فجر برگزار می شود ویترین حوزه های خودشان هستند. من 16 سال تجربه مدیریتی دارم و در حوزه های مختلف هنری نیز فعالیت داشته ام بنابراین به نظرم در بخش سینما، هنرهای تجسمی، موسیقی، شعر، تئاتر در جشنواره‌های فجر ویترینی برای عرضه آثار وجود دارد اما باید دید این ویترین چه نوع ویترینی است.

آیا می توان گفت جشنوار فیلم فجر به شکل کامل نماینده کل سینمای ایران نیست و آن را به عنوان ویترین سینمای ایران معرفی نکرد؟ ویترین در معنای اولیه یعنی اینکه من به عنوان یک هنرمند کالایی را عرضه می کنم که از جنبه بیرونی علاقمندم که دیده شود و الگوها و نمونه های خودم را هم از دید درونی به مخاطب عرضه کنم. هنرمند ما همان چیزی را که فکر می کند در این ویترین به معرض نمایش می گذارد.

معنای دیگر ویترین این است که ویترین، پرچم و نشانه فرهنگ و هنر یک کشور است. بنابراین جشنواره ای مثل تئاتر فجر نشان‌دهنده بالندگی تئاتر ایران است. این جشنواره به عنوان پرچم تئاتر ایران شناخته می شود و بالندگی این هنر را ما در ایام بزرگداشت انقلاب اسلامی شاهد هستیم. هرکس هر کالایی را که تولید کرده نمونه اش را به معرض نمایش می گذارد. مثلا بهترین های جشنواره های مختلف در جشنواره تئاتر فجر معرفی می شوند و یا اجراهای موفقی که در طول سال اجرا رفتند نیز نمایش داده می شوند؛ این همان عرضه کالاست.

گل سر سبد جشنواره ها و اجراهای سال گذشته در این جشنواره وجود دارند، این اجراها اعتبار تئاتر ایران هستند. در بخش های دیگر هم ما شاهد اجراهای مختلف خیابانی و رادیو تئاتر هستیم که همگی اعتبار تئاتر ایران به حساب می آیند.

*با این وجود فکر می کنید هنوز از طرف هنرمندان عطشی برای حضور آثارشان در جشنواره وجود دارد؟

- ما هرسال شاهد این مسئله هستیم که وقتی برگزیده جشنواره هایی مثل آیینی سنتی و یا دانشگاهی برای حضور در جشنواره تئاتر فجر انتخاب می شوند چه شور و شوقی در سالن موج می زند. بنابراین هنوز این عطش برای حضور در جشنواره از جانب هنرمندان ما وجود دارد. من شرایط کنونی را شرایط خوبی می دانم چون امکان حضور برای همه طیف ها در جشنواره به وجود آمده است.

*به هر حال این ویترین باید فرصتی برای اجرای عمومی آثاری که به نمایش می گذارد هم فراهم کند؟

- در سالهای گذشته ما فقط تضمین اجرای عموم به آثاری می دادیم که در بخش چشم انداز جشنواره حضور داشتند که سقف اجرای عمومی آثار این بخش هم تنها 12 کار بود. سال 91 که من مسئولیت مرکز هنرهای نمایشی را تحویل گرفتم تعهد اجرای 12 اثر از سال 90 وجود داشت که همه این نمایشها توانستند سال 91 روی صحنه بروند. سال گذشته این شرط را که حتما نمایشهای بخش چشم انداز اجرای عمومی بگیرند برداشته شد و ما به همه نمایش هایی که در بخش های مختلف حضور داشتند اجازه رقابت برای گرفتن اجرای عمومی دادیم. بنابراین نمایشهای مناطق و نسل نو هم اجازه عرض اندام پیدا کردند.

نکته با اهمیت دیگر از نظر من این بود که کسی که برای حضور در خود جشنواره فجر و اعتبار تلاش کرده است ارزشش را دارد که مسئولان برای اجرای عمومی اثرش کاری بکنند. کسی که برای اعتلا بخشیدن به تئاتر ایران و نه تنها برای اینکه بتواند اجرای عمومی بگیرد در جشنواره شرکت می کند لیاقت این را دارد که اثرش امکان اجرای عمومی پیدا کند.

نگاه من در دو سالی که مدیر بودم به این شکل بود که به فردی که برای تئاترش، کشورش، خودش و مردمش اهمیت قائل است بها بدهم. سال گذشته بر خلاف هر سال که 12 نمایش تعهد اجرای عمومی داشتند به 18 کار اجرای عمومی داده شد. از 12 کاری هم که از استانها برای اجرای عمومی معرفی شده بود به 7 کار اجرای عمومی دادیم. بنابراین در سال گذشته به 25 کار اجرای عمومی داده شد که تعداد دو برابر سال قبل را در بر می گرفت. همچنین جمعا مبلغ 900 میلیون ریال نیز کمک مالی به گروه ها تعلق گرفت. بنابراین نه تنها به گروه های بیشتری اجرای عمومی داده شد بلکه حدود 30 درصد نیز افزایش کمک هزینه در جشنواره داشتیم که اتفاق خوشایندی است.

امسال هم با همان اعتقاد و باوری که دارم شرط اجرای عمومی تنها برای آثار بخش چشم انداز را حذف کردم. این اشتباه بزرگی است که ما چک سفید امضا برای اجرای عمومی به هنرمندی بدهیم. یک نمایش باید قابلیت اجرای عموم داشته باشد. من نمی خواهم از همه کارهایی که سال گذشته به صحنه رفتند دفاع کنم منتها من بر اساس بلیت هایی که به فروش رسیده و آمار حضور تماشاگران یک نمایش اجراهای عمومی آثار جشنواره را موفق ارزیابی می کنم.

سال گذشته من گروهی 15 نفره را برای ارزیابی آثار جشنواره برای اجراهای عمومی انتخاب کردم. همچنین مدیرهای سالن ها هم آثاری را که متناسب اجرا در تالارشان بود برگزیدند. کل آثار اجرا رفته در سال گذشته تحلیل محتوا شده اند بنابراین هرکس که به من مراجعه می کرد و از اجرا نشدن کارش گلایه داشت من دلیل محکمی برای این کار به او ارائه می دادم چون میانگینی از هر نمایش گرفته شده بود و ضعفهای هر کار نیز مشخص بود. اگر این ارزیابی ها صورت نمی گرفت من به عنوان یک مدیر به هنرمندان خیانت می کردم.

*شما به عنوان یک مدیر فرهنگی و فردی که به نبود سیاست گذاری های مشخص و سند چشم انداز در جشنواره تئاتر فجر واقف است معتقد به اینکه جشنواره تئاتر باید دبیر ثابت حداقل به مدت سه سال داشته باشد، هستید؟ چون فرصت برنامه ریزی و ارائه راهکارهای درست در یک دوره برای دبیر یک جشنواره فراهم نمی شود.

- این نکته را نه به این دلیل که امسال خودم دبیر جشنواره تئاتر فجر هستم بیان می کنم؛ چون من برای هیچ کاری تا امروز داوطلب نشده ام و تنها وقتی احساس کردم می توانم به وظیفه ام عمل کنم و کاری برای کشور انجام دهم، مسئولیتی را می پذیرم و به شان و جایگاه این مسئولیت هم توجهی ندارم.

مسئله طولانی شدن دوره دبیری جشنواره تئاتر فجر را من سال 79 مطرح کردم و مستندات آن در نشریه نمایه جهاد دانشگاهی هم موجود است. معتقدم جشنواره بین المللی تئاتر فجر باید یک ساختار مستقل داشته باشد. البته نه اینکه جشنواره شاخه ای جدا از مرکز هنرهای نمایشی باشد چون دبیرخانه جشنواره فجر باید زیر نظر مرکز هنرهای نمایشی اداره شود اما باید ساختار مستقلی داشته باشد که در طول سال بتواند برای فجر برنامه ریزی کند.

من 2 بار به عنوان یک ایرانی در مواجهه با همتای خارجی خودم به غرورم خیلی برخورد و عرق شرم بر پیشانی ام نشست. یکی از آنها در جلسه ای با آقای دیمیتریو که رییس دفتر آی تی آی جهانی (اتحادیه جهانی نمایش) بود. وی به من گفت که شما سومین مدیر ایرانی هستید که من با او درباره تاسیس دفتر یونسکو در ایران جلسه می گذارم. این فرد برای یک موضوع با آقایان مسافرآستانه، دشت گلی و من جلسه گذاشته بود. من آن روز واقعا خجالت کشیدم چون معنای حرفش این بود که من نمی دانم تا کجا باید با شما مذاکره کنم چون ممکن است مدتی بعد شخص دیگری جایگزین تو شود.

اشکال بزرگ مدیریتی در فرهنگ و هنر ما همین سیال بودن مدیران است که در همه بخش ها و حوزه ها هم مشاهده می شود. من معتقدم جشنواره تئاتر به اندازه عمر یک دولت یعنی حداقل برای 4 سال باید یک دبیر ثابت داشته باشد و در این مدت برنامه ریزی کند و صفر تا صد جشنواره را بر اساس نظام‌نامه ای مشخص تحت کنترل داشته باشد و بر اساس همان نظام‌نامه نیز پاسخگوی مسئولان، مافوقش، مردم و هنرمندان کشورش باشد. چون الان به این دبیر 4 سال فرصت برنامه ریزی و یک اساسنامه مدون داده شده است پس حالا دیگر می توان او را به خاطر عملکردش نقد کرد. آن وقت است که دیگر بهانه ای برای توجیه مسائل وجود ندارد. متاسفانه مشکل ما این است که برای مسائل بسیار بزرگمان رفتارهای معمولی و خودمانی داریم از جمله برنامه‌های فجر.

*به عقیده شما تئاتر تا چه اندازه دغدغه و مسئله خود مدیریت فرهنگی هنری کشور است و اصلا آیا مدیران ما، تئاتر را به عنوان عنصری تاثیرگذار قبول دارند یا خیر؟ چون هرسال به جشنواره فیلم بال و پر بیشتری داده می شود و رسانه ها آنقدر آن را مورد توجه قرار می دهند که قابل مقایسه با جشنواره تئاتر نیست. حتی بودجه و امکانات بسیار بیشتری از تئاتر برای بهتر برگزار شدن جشنواره فیلم در اختیار مدیران قرار می گیرد.

- تئاتر جایگاهی را که سینما در نزد مدیران ما دارد پیدا نکرده است. من در زمان معارفه ام این مسئله را عنوان کردم که برای تئاتر یک کشور خیلی زشت است که به اندازه 30 کیلومتر جاده در کوهستان بودجه داشته باشد. در دنیا وقتی می خواهند شاخصه های فرهنگی یک کشور را بررسی کنند موارد بسیار کمی و کیفی را مد نظر قرار می دهند یکی از عناصر کیفی این شاخصه های فرهنگی تئاتر است.

بدون تحلیل محتوای کتاب، رسانه و تئاتر نمی توان دست به بررسی شاخصه فرهنگی یک کشور زد. تئاتر هنری است که با فکر و اندیشه و انسان سروکار دارد بنابراین باید متناسب با شان اش با آن برخورد شود اما در کشور ما به تئاتر به اندازه شان و جایگاهی که دارد توجه نمی شود. البته بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به تئاتر توجه فراوانی شده و این هنر خیلی پیشرفت کرده است. وجود این همه دانشگاه هنری و فارغ التحصیل تئاتر قابل کتمان نیست. اما آیا وزن این تئاتر به وزن سایر وزن هایی که وجود دارد می رسد؟ قطعا اینطور نیست.

ادامه دارد....