به گزارش خبرنگار مهر، در ادامه نشست فیلم سینمای «چ» جعفریان مدیر فیلمبرداری در پاسخ به این سوال که با چه دوربین هایی این فیلم سینمایی فیلمبرداری شده است گفت: ما با دوربین نگاتیو کار کردیم. البته در برخی از صحنه ها نیز از دوربین های دیگر نیز بهره بردیم اما دوربین اصلی ما سوپر 35 بود و ابعاد قاب بندی یک به دو 35 اسکوپ بود، البته این سینما با این پرده کوچک برای نمایش چنین فیلمی بسیار کوچک بود.
ابراهیم حاتمی کیا در رابطه با فیلمبرداری «چ» توضیح داد: فکر می کنم فیلم سینمایی «چ» آخرین نسل از فیلم های نگاتیو آنالوگ باشد و دیگر نتوان چنین فیلم هایی را ساخت به گونه ای که دوربین های نگاتیو را از این به بعد باید برای دکور استفاده کرد.
وی در پاسخ به این سوال که چرا چمران را یک آرمانگرا و عملگرا به تصویر کشده است بیان کرد: نظر من این نیست که چمران یک آرمانگرا است. از نظر من چمران همان است که در قالب فیلمم از او تعریف کردم.
زواری مدیر فنی این فیلم سینمایی در توضیح سکانس سقوط هلیکوپتر گفت: این سکانس، سکانس بسیار پیچیده و سختی بود اما نباید فراموش کرد که تمام بخش های مهم این فیلم از جمله صداگذاری و در آوردن چنین صحنه ای بسیار مهم بود.
حاتمی کیا در خصوص این سکانس ابراز کرد: سکانس سقوط هلیکوپتر یکی از نقاط عطف حادثه پاوه است. چمران نیز در کتاب خود جزء به جزء این حادثه را توضیح داده است. زمانی که می خواستیم فیلمبرداری این فیلم را شروع کنیم به همه عوامل گفتم همه فیلم یک طرف و در آوردن این سکانس طرف دیگر. من می خواستم این سکانس، سکانس تاریخی سینمای ایران باشد. به همین دلیل با همه عوامل فیلم صحبت کردم تا تمام تلاش خود را برای ساخت این سکانس انجام دهند. سکانس سقوط هلیکوپتر 25 روز برای ما زمان برد. سعی کردیم بخش های این سکانس به دست بچه های خودمان در ایران رخ دهد. من می توانستم از یک اسکاری دعوت کنم تا این سکانس را برای من به بهترین نحو بسازد اما بعید می دانستم که افکار او نسبت به این حادثه با فرهنگ ما متفاوت نباشد.
کارگردان فیلم سینمایی «به رنگ ارغوان» در خصوص زمان پایان فیلمبرداری و طول کشیدن ساخت این فیلم گفت: ما طبق برنامه ریزی اولیه فیلم را به پایان رساندیم و زمان زیادی را برای ویژوال افکت صرف کردیم باید بگویم که یک ماه و نیم پیش این بار به زمین گذاشته شد. هر چند صداگذاری این فیلم به صورت دیجیتال انجام شده و من برای گرفتن صحنه ها از تصویر اسکوپ استفاده کردم اما این پرده در سینمای برج میلاد استاندارد نبوده و نتوانستم آن چه را که می خواهم به شما نشان دهم. عشق من وسترن است و می خواستم تصویرهای این فیلم نیز به صورت وسترن انجام شود.
سلطانی بازیگر نقش دکتر عنایتی در توضیح نقش خود گفت: طی صحبت هایی که با حاتمی کیا داشتم متوجه شدم که این شخصیت یک شخصیت مستند است و در رشته حقوق در همان دانشگاهی که چمران فیزیک هسته ای می خواند تحصیل می کرده است. آنها دوستان صمیمی بودند اما با بازگشت به ایران هر کدام برای عقاید خود جنگیدند. لهجه کردی هم که من در این فیلم دارم با همراهی یکی از بومیان یاد گرفتم. زمانی که یک بازیگر برای بیان دیالوگ ها از لهجه ای غیر از لهجه خود استفاده می کند بیشتر تمرکز را برای درست ادا کردن این لهجه ها می گذارد.
وی ادامه داد: دکتر عنایتی برای من یک آزادیخواه است که دچار اشتباه می شود و می خواهد حق و حقوق خود را دریافت کند. او بسیار اهل تمرکز است و فکر می کند به ملتش اجحاف و ظلم شده است. ظاهراً در انتهای درگیری های پاوه این شخصیت کشته می شود گویا بعد از کشته شدن دکتر عنایتی یک پاسدار به جسد او لگد می زند اما چمران این پاسدار را مواخذه می کند و این نشان می دهد که چمران دکتر عنایتی را دشمن قابل احترام خود می دانسته است.
حاتمی کیا در خصوص بازی بازیگران در این فیلم گفت: بچه های بازیگر با این نقش ها زندگی کردند. نقطه عطف من در این فیلم بازیگران هستند و نقطه مدیریت بچه های فنی بودند. من بابک ها و دستمال سرخ ها را می شناسم اما هیچوقت چمران را ندیده ام. این در حالی است که امثال اصغر وصالی را زیاد دیده ام و به راحتی می توانم راجع به آنها حرف بزنم. بازی سلطانی را در این فیلم بسیار دوست دارم. سلطانی به گونه ای شخصیت عنایتی را بازی کرد که حس کنیم که چمران گاهی حرفی برای گفتن ندارد. این شخصیت باعث شد تا چمران اسطوره زدایی شود و به زمین باز گردد. شخصیت هانا و سیروان را به خوبی باور کردم و مریلا زارعی نقش خود را به خوبی بازی کرد.
وی ادامه داد: در ابتدا می خواستم زندگی چمران را بسازم و تحقیقات زیادی انجام دادم. آن چه که در پاوه نشان داده می شود مبنای نگاه چمران است که در کتاب او آمده است. برای شخصیت چمران تحقیقات میدانی مفصلی صورت گرفت و با بسیاری از دوستان چمران صحبت کردم. خیلی سخت بود که به پوسته شخصیت چمران که یک شخصیت ملی است نفوذ پیدا کنم اما تا آنجا که توانستم تلاش خود را کردم.
حاتمی کیا در ادامه گفت: واقعه پاوه در دو بخش رخ می دهد. او لین بخش تا لحظه ای است که محاصره شکسته می شود و در بخش بعدی ورود نیروهای ارتش به پاوه است.
وی در پاسخ به این سوال که چمران در پاوه لباس های تکاوری پوشیده است اما در این فیلم چنین لباسی به تن ندارد توضیح داد: چمران وقتی وارد پاوه می شود کت و شلوار تنش بود. آن چه که بعداً می بینیم این است که چمران مجبور می شود اسلحه دست بگیرد. من با چند نفر در رابطه با لباس های چمران در این سه روز صحبت کردم اما برخی یا به خاطر نداشتند یا صحبت های ضد و نقیض بود اما من خودم شخصاً دوست داشتم که چمران با کت و شلوار وارد پاوه شده باشد.
حاتمی کیا ادامه داد: چمران صراحتاً فیلم من است. خدا رحمتش کند علی حاتمی را وقتی کمال الملک را ساخت اعتراضات بسیاری نسبت به این شخصیت در فیلم به او شد اما نباید فراموش کنیم که هر کس یک واقعه را از منظر خود می بیند و می سازد. این چمران، چمرانی است که من خلق کردم، چمران روزی برای من چمران شد که فهمیدم مرد صلح است. چمران آن روزها مصاحبه های بسیاری در رابطه با قتل های پاوه در بیمارستان انجام داد اما من نمی خواستم که این قتل ها را در فیلم نشان دهم چرا که تاثیر بدی روی مخاطب می گذاشت.
وی تاکید کرد: فیلم چمران فیلم من است و هر کس که بخواهد می تواند با نگاه خود از این شخصیت فیلم بسازد. عکسی که از امام در لحظه خروج از هواپیما در حال حاضر وجود دارد آن قدر کوچک شده که تنها چمران و خلبان در این عکس هستند. اگر می خواستند به حرفهای دیگران گوش بدهم مجبور بودم که خیلی از بخش ها را در فیلم بیاورم و یا خیلی از بخش ها را در فیلم حذف کنم. کسی نمی تواند بگوید که چمران عضو نهضت آزادی نیست و هیچگاه خودش هم این را تکذیب نکرد. من باید از این لایه ها می گذشتم به همین دلیل تنها 48 ساعت از زندگی او را نمایش دادم.
ابراهیم حاتمی کیا در ادامه گفت: اصغر وصالی شخصیتی است که آماده شهادت است اما چمران یک چریکی است که برای صلح حرف می زند. من مخالف آن هستم که می گویند بجنگیم تا صلح برقرار شود اما متاسفانه چنین مساله ای امروز رخ داده است. چمران شخصیتی است که وجوه مختلفی دارد مانند باب جهاد، باب عرفان و علم. در این فیلم جهاد، علم و عرفان چمران را می بینیم اما متاسفانه طی سال های اخیر تنها باب عرفانی چمران را به جامعه معرفی کردند.
پوسته شخصیت چمران بسیار سخت بود و من دست و پا زدم تا به اینجا رسیدم. ابراهیم حاتمی کیا در پاسخ به این سوال که آیا فیلم چمران را جزو فیلم های فاخر می داند گفت: من نمی خواهم جزو کسانی باشم که فیلم فاخر می سازد. بعد از این همه سال هفدهمین فیلم من بودجه سنگینی نیاز داشت. البته نباید فراموش کرد که برخی از این ها استراتژیک بوده و نظام باید برای ساخت آنها هزینه کند اما این نشود که ساخت چنین فیلم هایی یک ناندانی برای بعضی ها شود. برای ساخت این فیلم سینمایی شش میلیارد تومان هزینه شد. البته فکر می کردیم هزینه دلاری آن بیشتر شود. فیلم فاخر باید ساخته شود اما باید به اهل آن سپرده شود.
وی ادامه داد: اگر جمهوری اسلامی ایران برای ساخت این فیلم به من پول نمی داد من نمی دانستم که هزینه ساخت آن را چه کنم. من مانند بسیاری دیگر از فیلمسازان نیستم که برای دریافت هزینه ساخت یک فیلم از جشنواره برلین و یا سفارت هلند پول بگیرم.
حاتمی کیا در ادامه در پاسخ به این سوال که حق ارتش در این فیلم دیده نشده است گفت: یکی از مسایل مهم این فیلم نقش ارتش در مساله پاوه است. آن زمان با توجه به این که تنها شش ماه از انقلاب گذشته بود بسیاری از سران ارتش اعدام شده بودند به همین دلیل یک نوعی کجدار و مریضی در ارتش وجود داشت. متاسفانه یک تناقض در ارتش وجود دارد، ارتش قبل از انقلاب و ارتش بعد از انقلاب. این دو با هم متفاوت هستند، اگر این ماجرا نبود هیچگاه این اتفاق نمی افتاد اما من تمام تلاش خود را کردم که تا آنجا که می شود نقش ارتش را در این فیلم نشان دهم به عنوان مثال خلبانانی که در این حادثه کشته شدند را نشان دادم. همچنین سعی کردم چهره سعید راد را که به حق خوب بازی کرده است چهره آدمی نشان دهم که با مظلومیت از یک قدرت صحبت می کند. فرمانده نیروی زمینی ارتشی که خود به تنهایی دل به خطر زده بود. خلبانی که در این فیلم هواپیمای جنگی اش سقوط می کند خلبان نوژه است که او در این اتفاق از همدان پرواز می کند تا خود را به پاوه برساند. امیدوارم ارتش این نگاه مهربانانه من را ببیند. من تمام تلاش خود را کردم تا از ارتش آن چه را که بود نشان دهم.
وی ادامه داد: اصغر وصالی، شهید فلاحی و شهید چمران کسانی بودند که در همان ابتدا و قبل از شروع جنگ افراد شناخته شده ای بودند. شهیدانی مانند شهید کشوری که بعدها در طول جنگ مطرح شدند همان هایی هستند که در سکانس آخر از دور با هلیکوپتر به پاوه می آیند.
حاتمی کیا در پاسخ به این سوال که چرا از همان پیام اصلی امام در این فیلم استفاده نشده است، توضیح داد: نزدیک به یک ماه در آرشیوها به دنبال همان صدایی بودم که پیام امام را در خصوص مساله پاوه خوانده بود اما 33 سال از این مساله گذشته و در آرشیو این صدا وجود نداشت. لحنی که برای خواندن مجدد پیام امام به پاوه در این فیلم استفاده شده لحن همان موقع ها است.
کارگردان «از کرخه تا راین» در پاسخ به این سوال که چرا این سال ها فیلم جنگی نساخته است گفت: به دلیل شرایط جامعه فیلم جنگی نمی ساختم من وابسته به هیچ دولتی نبوده و نیستم. گاهی احساس می کنم که حرفی را باید جای دیگری بزنم، غصه من این است که در رابطه با جنگ افراد ناشی کار می کنند و فیلم می سازند. غصه من این است که فرزندان شهید به من می گویند عمو ابراهیم اما من بیش از این از دستم بر نمی آید. من دلم می خواهد فیلم جنگی بسازم امیدوارم خداوند این اجل را به من بدهد که از این اتفاقات بگویم. از حضور پژمان لشگری پور نیز تشکر می کنم که از نیمه های این فیلم به من پیوستند و همراه بسیار خوبی بود.
حاتمی کیا در پایان در خصوص سکانس قبرستان گفت: هر بار که سکانس قبرستان را می بینم یادم می رود که فیلم را خودم ساختم و درگیر هماوردی چمران و دکتر عنایتی می شوم.