خبرگزاری مهر ـ گروه دین و اندیشه: امام علي (ع) مي فرمايند: به دنيا به ديد بي اعتنايي که بي ميل به آن هستيد نگاه کنيد زيرا به خدا سوگند به زودي ساکنان زمين نقل مکان مي کنند و آنان که با خوش گذراني با کمال آسايش بسر مي برند به سخت ترين شرايط گرفتار مي آيند. آنچه در دنیا وجـود دارد به زودي مثل ايـن است کـه قبل نبوده است و آنچه از آخرت وجود دارد به زودي مثـل بـاقيها خواهد بود.

امام علی(ع) در خطبه هشتاد و دوم نهج البلاغه می فرمایند: «چگونه توصيف كنم سر منزلى را كه ابتداى آن سختى و مشقت است و پايان آن فنا و نيستى، در حلال آن حساب است و در حرامش عقاب، ثروتمندش فريب مى‏ خورد و فقير و گدايش محزون مى‏ گردد. چه بسيار كسانى كه به دنبالش بدوند و به آن نرسند و چه ‏بسيار كسانى كه رهايش سازند و به آنها روى آورد. هر كس با چشم بصيرت و عبرت به ‏آن بنگرد به او بصيرت و بينائى بخشد؟و آن كس كه چشمش به دنبال آن باشد و فريفته آن گردد از ديدن حقايق نابينايش كند!

سيد رضى مى ‏گويد: اگر خوب در اين جمله امام(ع) «و من ابصر بها بصرته‏» (كسى كه با چشم بصيرت‏ به آن بنگرد بينايش كند) تأمل شود، در آن معنى شگفت‏ آور و مقصود ژرفى يافت‏ خواهد شد كه به پايانش نتوان رسيد، مخصوصا اگر جمله‏ «من ابصر اليها اعمته‏» (كسى كه منتهى‏ آرزوى خود را دنيا قرار دهد كورش خواهد كرد.) كنار جمله بالا گذارده شود، در اين صورت‏ به خوبى فرق واضحى بين آن دو يافت‏ خواهد شد، فرقى روشن، شگفت‏ انگيز و آشكار!

در حقيقت دو جمله بالا (من ابصر بها بصرته...)اشاره به يك‏ مسئله مهم از جهان بينى اسلامى مى ‏كند و آن اينكه: دنيا و مواهب مادى اين‏ جهان اگر «وسيله‏» باشند (همان طور كه از جمله ‏«ابصر بها» استفاده مى‏ شود) باعث بصيرت و بينایى و نتيجه‏ هایى انسانى و مردمى است و اگر «هدف‏» نهایى ‏را دنيا تشكيل دهند باعث كوردلى و گمراهى خواهند شد. (آنچنان كه از جمله‏ «ابصر اليها» استفاده مى‏ شود) در حقيقت تفاوت ميان دنياى مذموم و ممدوح‏ همان چيزى است كه از «اليها» و «بها» استفاده مى‏ شود.

على(ع) فرمودند: در هر که شش خصلت جمع شود هيچ خواسته اى را براى رسيدن به بهشت و هيچ چيز را براى گريز از دوزخ رها نساخته است :1- کسى که خدا را بشناسد و اطاعتش کند 2 - شيطان را بشناسد و نافرمانيش کند 3 - حق را بشناسد و پيرو آن شود 4 - باطل را بشناسد و از آن بپرهيزد، 5 - دنيا را بشناسد و آن را دور بيفکند 6 - آخرت را بشناسد و آن را بطلبد.

مردى به على(ع) عرض کرد: اى اميرالمؤمنين دنيا را براى ما توصيف کن. حضرت فرمود: من برايت چه وصف کنم از خانه اى که هر که در آن تندرست است ايمنى ندارد، و هر که در آن بيمار است پشيمان است و هر که در آن فقير است غمگين است و هر که در آن بى نياز است گرفتار است. در حلال آن حساب و در حرام آن عذاب است. يک بار همين مطلب از على(ع) سؤال شد پس فرمود: سخن به درازا بگويم يا به اختصار؟ راوى عرض کرد: به اختصار، حضرت فرمود: حلال دنيا حساب دارد و حرام آن عذاب دارد.
 
امام مي فرمايند: همانا دنيا سراي راستي براي راستگويان وخانه تندرستي براي دنياشناسان و خانه بي نيازي براي توشه گيران و خانه پند براي پندآموزان است، دنيا سجده گاه دوستان خدا، نمازگاه فرشتگان الهي، فرودگاه وحي خدا، جايگاه تجارت دوستان خداست که در آن رحمت خدا را به دست آوردند و بهشت را سود بردند چه کسي دنيا را نکوهش مي کند؟ و جداشدنش را اعلام داشته و فرياد زد که ماندگار نيست و از نابودي خود و اهلش خبر داده است؟ و حال آن که دنيا با بلاي خود بلاها را نمونه آورد و با شادماني خود به آنان شادماني رساند. در آغاز شب به سلامت گذشت اما در صبحگاهان بامصيبتي جانکاه بازگشت تا مشتاق کند و تهديد نمايد و بترساند و هشدار دهد. پس مردمي در بامداد با پشيماني دنيا را نکوهش کنند و مردمي ديگر در روز قيامت آنرا مي ستايند دنيا حقایق را يادشان آورد، يادآور آن شدند از رويدادها برايشان حکايت کند او را تصديق کردند و اندرزشان داد، پند پذيرفتند.

امير المؤمنين(ع) مي فرمايند: پس در عزت دنيا بر يکديگر پيشي نگيريد و فريب زينتها و نعمتها را نخوريد و مغرور نشويد و از رنج و سختي آن نناليد و ناشکيبا نباشيد، زيرا عزت و افتخارات دنيا پايان مي پذيرد و زينت و نعمتهايش نابود مي گردد و رنج و سختي آن تمام مي شود و هر مدت و مهلتي در آن به پايان مي رسد و هر موجود زنده اي به سوي مرگ مي رود و بر او مي گريند و ديگري که بازمانده است به او تسليت مي گويند. يکي ديگر بر بستر بيماري افتاده، ديگري به عيادتش مي آيد و ديگري در حال جان کندن است و دنياطلبي در جستجوي دنياست که مرگ او را در مي يابد و غفلت زده اي که مرگ او را فراموش نکرده است و آيندگان نيز راه گذشتگان مي پويند.

به هوش باشيد! مرگ را که نابود کننده لذتها و شکننده شهوتها و قطع کننده آرزوهاست به هنگام تصميم بر کارهاي زشت به يادش آوريد و براي انجام واجبات و شکر در برابر نعمتهاي واحسان بيشمار الهي از خدا ياري خواهيد. حضرت در جاي ديگر مي فرمايد همانا دنيا نهايت ديدگاه کوردلان است که آن سوي دنيا را نمي نگرند اما انسان آگاه نگاهش از دنيا عبور کرده از پس آن سراي جاويدان سراي آخرت را مي بيند. پس انسان آگاه به دنيا دل نمي بندد و انسان کوردل تمام توجه اش دنياست. بينا از دنيا زاد و توشه برگيرد و نابينا براي دنيا توشه فراهم مي کند.

در اين دو روايت حضرت به اين نکته ها اشاره دارند که براي وابسته نشدن به دنيا توجه داشته باشيد که دنيا فناپذير است و ديگر اينکه در هر لحظه از زندگي متوجه مرگ باشد و خود را متذکر شود که بعد از دنيا، آخرت جاويدان است پس توشه اي را از دنيا برگيرد. امام علي(ع) در ارتباط دنيا و آخرت اين چنين مي فرمايند: «انّ الدّنيا والاخرة عدِوان نتفاوتان وسبلان مختلفان فمن احبّ الدّنيا و تولاّها ابغض الاخرة ومادها وهما منزلة المشرق والمغرب وماش بينهما کلّها قرب من واحد بعد من الآخروهما بعد ضّرتان.»

چنين مي فرمايند: «دنيایي که بدون هماهنگي و مسائل ملکوتي و قواعد الهي بدست آمده، به آخرت دو دشمن ناجور و دوراه جدایي از هم هستند، راه بهشت و راه دوزخ، پس کسي که اين گونه دنيا را دوست داشت و به آن دل بست  آخرت را دشمن داشته و از دست مي دهد، اين دنيا وآخرت همانند مشرق و مغرب هستنند که روند بين آن دو به هر کدام نزديک شوند از ديگري دور مي گردد با اين اختلافي که اين گونه دنيا و آخرت دارند، دو زن را مي مانند که داراي يک شوهر باشند که هيچ وقت با هم سازگاري ندارند.»

منظور حضرت اين است که اگر انسان از شب و روزش در دنيا به نحو احسنت استفاده کند و در راه عبادت خدا مشغول باشد و به آنچه که در دست خود دارد راضي باشد و چشم به دست خود دارد راضي باشد و چشم به دست ديگران نداشته باشد و از طمع دنيا دوري کند و در زندگي قناعت و سادگي را پيشه کند و حلال خود را حرام نکند و تمام اين کارها را براي رضا و خوشنودي حضرت حق انجام دهد، در آخرت جايگاه والايي دارد. پس اين چنين زندگي کردن است که مي توان گفت که از طريق دنيا به آخرت رسيده و اين دنيا مطلوب است.

امام علي(ع) مي فرمايند: به دنيا به ديد بي اعتنايي که بي ميل به آن هستيد نگاه کنيد زيرا به خدا سوگند به زودي ساکنان زمين نقل مکان مي کنند و آنان که با خوش گذراني با کمال آسايش بسر مي برند به سخت ترين شرايط گرفتار مي آيند. جواني اي که رفته به انسان باز نمي گردد و کسي نمي داند براي آينده چه بر سرش خواهد آمد که منتظر آن باشد. شادي در دنيا با غم آلوده است، نيروي بدن به طرف ضعف و سستي مي گرايد بنابراين فراوان بودن شادي آفرينان شما را مغرور نگرداند زيرا شگفت انگيزان به شما وفا نخواهند کرد. خدا رحمت کند کسي را که فکـر کـنـد و پند بگيرد و بينا شود. آنچه در دنیا وجـود دارد به زودي مثل ايـن است کـه قبل نبوده است و آنچه از آخرت وجود دارد به زودي مثـل باقيها خواهد بود.