به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» با حضور بهروز افخمی نویسنده و کارگردان، مرجان شیرمحمدی بازیگر و طراح صحنه و لباس، سیدجمال ساداتیان تهیهکننده، گوهر خیراندیش، امیرعلی دانایی و نعیمه نظام دوست بازیگران، ماکان آشوری مدیر فیلمبرداری و برخی دیگر از عوامل این فیلم سینمایی در برج میلاد برگزار شد.
در ابتدای این نشست بهروز افخمی گفت: وقتی فیلمنامه را شروع کردم مرجان شیرمحمدی به تازگی نگارش رمان «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» را تمام کرده و هنوز مجوز نگرفته بود به همین دلیل من فیلمنامه را نوشتم تا او کارگردانی کند. 6 ماه بعد از نوشتن فیلمنامه رمان وی اجازه انتشار گرفت. کم کم شیرمحمدی احساس کرد که بهتر است این فیلم را کارگردانی نکند؛ چراکه معتقد بود بهتر است با فیلم کوچکتری کار خود را در حوزه کارگردانی آغاز کند به همین دلیل خودم ساختن ان را برعهده گرفتم.
در ادامه مرجان شیرمحمدی افزود: از همان اول که مشغول نگارش این رمان بودم به این موضوع فکر کردم که این کتاب می تواند به فیلم تبدیل شود، اما پس از مدتی احساس کردم که ساخت فیلم آن باید کار سختی باشد؛ چراکه شخصیت های زیادی دارد و قرار نبود من به هر قیمتی فیلمساز شوم بنابراین ترجیح دادم کارم در حوزه کارگردانی را با یک فیلم کوچکتری آغاز کنم.
جمال ساداتیان تهیه کننده پروژه در ادامه بیان کرد: برای ساخت یک فیلم خوب باید به دنبال قصه گشت که این خیلی کار سختی است. یکی از این راه ها اقتباس ادبی است. ما هم اکنون نیز فیلم «جامه دران» را بر اساس یک اقتباس ادبی میسازیم و این فیلم هم یک اقتباس ادبی به شمار می رود در نهایت باید ببینیم واکنش آن بین مخاطبان چگونه است.
گوهر خیراندیش در ادامه درباره حضور خود و حادثه ای که سر صحنه این فیلم برای وی اتفاق افتاده است، گفت: زمانی که من و شیرمحمدی در آبادان به دیدار خانواده شهدا رفته بودیم، وی به من پیشنهاد بازی در این فیلم را داد که قرار بود در آن زمان خودش کار را کارگردانی کند، من هم خوشحال شدم و قبول کردم، اما زمانی که رفتم تا تئاتر آنها را ببینم، متوجه شدم که قرار است افخمی این فیلم را کارگردانی کند. من همیشه از همکاری با افخمی لذت می برم.
وی ادامه داد: قرار بود از ابتدا من نقش دو خواهر را بازی کنم، پری و شهدخت. در زمانی که تصادف اتفاق افتاد ما در جاده دماوند بودیم و بهروز افخمی رانندگی می کرد و مهدی فخیم زاده هم در کنار او نشسته بود، من نیز به همراه صدابردار در صندلی عقب بودیم. متاسفانه ماشینی از جلو آمد و با تصادف کرد، بعد از آن دچار مشکل شدم و فقط یک دست و پایم حرکت می کرد. متاسفانه در جاده های ما هیچ آمبولانسی وجود ندارد، به همین دلیل دوستان مجبور شدند من را به سمت نیاک ببرند.
خیراندیش متذکر شد: آنجا یک اتاق خالی بود به اسم آمبولانس که دو نفر در آن حضور داشتند و اصلا کار خود را بلد نبودند، به همین دلیل خواهش کردم که من را با ماشین خودمان به تهران بیاورند. مدتی بستری بودم و با مشورت من، قرار شد خانم تسلیمی نقش پری را برعهده بگیرد، در نهایت با همه مشکلاتی که داشتم دوباره کارم را در پروژه ادامه دادم. از همه کسانی که من را در این پروژه همراهی کردند تشکر می کنم. نقش را خیلی دوست دارم و سعی کردم همانطور که در فیلمنامه آمده بود آن را ایفا کنم. شرمنده ام باید شما را ترک کنم و سر مسئولیت دیگرم بروم.
در ادامه بهروز افخمی درباره اقتباس ادبی توضیح داد: یک رمان هیچ مشخصه ای نمی خواهد که فیلمساز متوجه شود، می توان آن را به فیلم تبدیل کرد فقط باید قصه آن خواندنی باشد. قطعا از «گاوخونی» رمانی غیرعادیتر نیست که من آن را به فیلم تبدیل کردم. این رمان کار خیلی سختی بود تا به فیلم تبدیل شود، به همین دلیل روی جدل افتادم تا این کار را انجام دهم. این روزها قصه ای که بتواند مخاطب را درگیر کند، خیلی کم پیدا می شود و این کار سختی است.
آرمان موسی پور آهنگساز فیلم درباره کار خود گفت: ما قبلا یک سریال با هم کار کرده بودیم و من از اینکه کنار افخمی باشم لذت می برم. امسال سه فیلم در جشنواره دارم، ولی این فیلم را از همه بیشتر دوست دارم.
وی افزود: موسیقی فیلم، روایی بود. سعی کردیم در ابتدا با موسیقی، افراد را شخصیت پردازی کنیم و تمام رسیدن به این سبک موسیقی بر اساس همفکری با افخمی بود. روزی که این فیلم را دیدم، احساس کردم پرویز و شهدخت، پدر و مادر خودم هستند و انگار برای آنها موسیقی می سازم.
در ادامه بهروز افخمی درباره سینما و ادبیات گفت: هیچ دلیلی وجود ندارد که سعی کنیم به شکلی متظاهرانه سینما را از ادبیات مستقل کنیم. اصل قصهگویی در سینما به ادبیات برمی گردد. شیوه های فصل بندی و تدوین از ادبیات می آید. سینما هنر مستقلی نیست هر کسی تلاش کرده که این دو حوزه را از هم مستقل کند تاکنون نتوانسته به نتیجه درستی برسد.
وی با اشاره به استفاده از نریشن در این فیلم افزود: برخی گمان می کنند وقتی فیلمساز از نریشن در فیلم استفاده می کند، انگار ادبیاتزده است که به نظر من این یک نظریه خرافی است. از اینکه نصف یک رمان در یک فیلم توسط نریشن خوانده شود، من هیچ ابایی ندارم.
افخمی تاکید کرد: فیلمسازی یک مهارت است و با فیلم ساختن آموخته می شود. کسانی که نظریه ها را میخوانند نمی توانند فیلمساز شوند و راه را اشتباه می روند. برای آداپته کردن متن باید تلاش کنیم هر جا که ممکن است آن را به تصویر تبدیل کنیم و کمتر از روایت بهره ببریم.
امیرعلی دانایی یکی دیگر از بازیگران این فیلم درباره حضور خود گفت: من 8 سال درگیر سریال «کلاه پهلوی» بودم. همیشه دوست داشتم با کارگردانان بزرگ کار کنم که خوشبختانه این موضوع نصیب من شد و توانستم با افخمی و مهرجویی کار کنم.
افخمی همچنین درباره استفاده از گوینده نریشن در فیلم عنوان کرد: ناصر طهماسب صدای بسیار خوبی دارد و بهترین گزینه برای نریشن فیلم ها است، اما چون از صدای او در فیلم «سن پترزبورگ» استفاده کرده بودم، احساس کردم در این فیلم تکراری است.
این کارگردان درباره رسیدن به این فضای داستانی در این فیلم تاکید کرد: من و مرجان شیرمحمدی حدود چهار سال پیش به کانادا سفر کرده بودیم، این سفر برای ما بسیار تکاندهنده بود. ما به خاطر شرایط سیاسی سفر نکردیم بلکه از قبل برای ساخت یک فیلم، چنین برنامه ای داشتیم، اما این موضوع همزمان شد با مسائل سیاسی در ایران و هجوم ایرانی ها به خارج از کشور ما در این سفر به اتفاقاتی روبرو شدیم که منجر به ساخت این فیلم شد.
مرجان شیرمحمدی همچنین درباره طراحی صحنه و لباس «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» عنوان کرد: من در کارهای قبلی بهروز هم کار طراحی لباس انجام دادم در این فیلم هم به دلیل تسلط به داستانی که نوشته بودم و تصویری که از آن در ذهنم بود، به سراغ طراحی لباس و صحنه رفتم.
افخمی در ادامه این نشست درباره مخاطبین این فیلم توضیح داد: این فیلم یک نوع کمدی است و برای طیفی ساخته شده که این روزها به سینما می روند و می دانم بی راهه نرفته ام. مخاطب این روزها باریکبین و به دنبال کنایه است و می دانم تنها فیلمی است که برای نوجوانان جذاب نخواهد بود و مخاطبش همین طیف فعلی است. به طور معمول دوست دارم فیلمی بسازم که نوجوانان پرشور ببینند، اما سینمای ایران هم اکنون 80 درصد از تماشاچی اصلی خود را از دست داده است.
احمدی صدابردار این فیلم نیز افزود: من در کار قبلی همراه افخمی بودم. در ابتدا تاکید کردم که من در این فیلم از بوم استفاده می کنم. فیلم مانند یک دوک شروع شد به این معنی که در ابتدا با دو شخصیت و کم کم زیاد شد و این کار ما را سخت تر کرد، اما خوشبختانه توانستیم به یکسری صداهای یکدست برسیم.
افخمی در پایان تاکید کرد: این فیلم شاید اشاراتی به «دایی جان ناپلئون» داشته باشد، اما مانند آن نیست.
وی در پاسخ به این سوال که آیا نمی خواهد «سنپترزبورگ 2» را بسازد، گفت: من فکر نمی کنم «سنپترزبورگ2» ساخته شود. هر دو بازیگر این فیلم حالا سوپراستار شده اند و سخت است هر دوی آنها را در این شرایط کنار هم جمع کنیم؛ چراکه هر دو تا یکسال دیگر هم مشغول هستند و «سنپترزبورگ2» فیلم گرانی می شود؛ چراکه بخش عمده بودجه فیلم باید به دستمزد این دو بازیگر اختصاص یابد، همچنین روحیه فیلمنامه آن فیلم به گونه ای است که باید فقط خود پیمان قاسمخانی آن را بنویسد. فیلم یک نوع کمدی کارتونی است. بنابراین فکر نمی کنم «سنپترزبورگ2» ساخته شود.