حضور گروه‌های برنامه‌ساز کودک و نوجوان تلویزیون در مسیرهای راهپیمایی 22 بهمن حاشیه‌های جالبی به همراه داشت؛ از سد شدن راه خودروهای ویژه راهپیمایی تا اجرای ترانه‌هایی که بزرگ و کوچک با آنها همصدا بودند.

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: 22 بهمن 1392 اینجا خیابان «وصال شیرازی» است. شاعری که آنقدر نوشت و خواند که نابینا شد و سرانجام با سرودن شعری در وصف مظلومیت امام حسن (ع) چشمانش دوباره سو پیدا کرد. اورژانس، آتش نشانی و پلیس سر این خیابان استقرار پیدا کردند تا پیشگیر کوچک ترین مشکلی برای حماسه مردم ایران باشند.

سقای همیشه حاضر

از اولین کسانی که او را اینجا می شود دید سید فضل‌ الله محمدی از یاران سیدآزادگان است که سال ها است مشک سقایی بر دوش گذاشته و از مرز خسروی گرفته تا همین خیابان های تهران در راهپیمایی های مختلف حاضر می شود و تشنه ها را سیراب می کند.

چند پسربچه چوب در دست حلقه ای شکل داده اند که دو رزمی کار با نانچیکو در آن هنرنمایی می کنند. دختر و پسر خردسالی نیز آن طرف تر روی زمین نشسته اند. یکی ساکسیفون می زند و دیگری پرچم ایران را تکان می دهد و مردم هم به آنها کمک می کنند. پیرزنی که لقمه نانش را به آنها می دهد از این جمله است.

خیابان انقلاب را که به سمت شرق در پیش بگیرید ایستگاه شماره دو شبکه دو به چشم می خورد که خاله شادونه به همراه دونه ها، عمو قناد به همراه یه قل، دو قل، قلی و قلقلک، خاله گلی و قلقلی آنجا دیده می شوند.

اکنون نوبت اجرای برنامه توسط خاله شادونه است و او که با لباس سفید محلی در کنار دونه ها میکروفن به دست ایستاده، ترانه هایی مرتبط با روز 22 بهمن برای کودکان اجرا می کند.

نقطه ای که کودکان از آن جلوتر نمی روند

خانواده  هایی که با فرزندهایشان از این محل می گذرند معمولا ماندگار می شود و این چنین است که پایین تر از خیابان وصال از شلوغ ترین نقاط راهپیمایی شده است. البته بچه ها بهانه هستند و بزرگترها هم با اشتیاق برنامه های گروه کودک شبکه دو را پیگیری می کنند.

دختربچه ای که سعی می کند بدون کمک پدرش راه برود نیز در این مسیر است و با بالاترین درجه از صدایش مدام می گوید «مرگ بر آمریکا» و پدرش که به او یاد می دهد بگو «مرگ بر ضد ولایت فقیه».

کودکان بسیاری با کالسکه به راهپیمایی آمده اند، بزرگترهایی که عصا زیر بغلشان است یا روی ویلچر نشسته اند هم کم نیستند. خیلی ها پیشانی بندهایی بر صورت دارند که روی آن نوشته: «من انقلابی ام»

بالگردها مثل همیشه بر فراز خیابان پرواز می کنند و همه برایشان دست تکان می دهند. تعداد بسیاری از تصویربرداران صدا و سیما نیز به ویژه در ایستگاه برنامه کودک حضور دارند و فرصتی برای استراحت ندارند.

ما یکدل و یکجانیم، ما عاشق ایرانیم

بازار شعارهای انقلابی مثل هر سال داغ است و حالا شعارهای تازه ای با توجه به اتفاقات سیاسی اخیر از جمله مذاکرات سیاسی به آنها اضافه شده است. این طرف خاله شادونه با همه خداحافظی می کند و نوبت به گروه عمو قناد می رسد که برای اجرا برنامه بیایند. یه قل و دوقل و قلی و قلقلک اینجا هستند و ترانه هایی از وحدت اجرا می کنند، شعرهایی که از تمام قومیت های کشور در آنها وجود دارد.

شعرهای دیگری هم می خوانند و مخاطبانشان که برخی روی دوش پدرها نشسته اند، رودررو با آنها همصدا می شوند: «کشور ما ایرانه، ایران عزیز جانه، ما یکدل و یکجانیم، ما عاشق ایرانیم»

اینجا آنقدر شلوغ شده که عمو قناد مجبور است برنامه را لحظاتی قطع کند و از مردم بخواهد برای ماشین هایی که باید سریع تر به نقطه دیگری از راهپیمایی برسند، جا باز کنند. قناد همچنین از بچه هایی که گم شده اند می خواهد کنار سکوی اجرای برنامه بایستند و از پدر و مادرها می خواهد بچه هایشان را اینجا پیدا کنند. حالا برنامه با ترانه ای درباره امام رضا (ع) ادامه پیدا می کند.

آنهایی که تولدشان با جشن انقلاب یکی شده

این بار قناد از بچه ها می پرسد تولد کدامشان با امروز یکی شده و خیلی ها دستشان را بالا می گیرند. این اتفاق بهانه خوبی است برای اجرای یک ترانه دیگر: «ای گل ناز کوچک تولدت مبارک» همه می خوانند و پرچم ایران را که در دست دارند، تکان می دهند.

تهیه کننده «جمعه به جمعه خونه به خونه» اعلام می کند برنامه امروز جمعه ساعت 9:30 از شبکه دو سیما روی آنتن می رود و از آنجایی که وقت اذان است جای خود را به یک روحانی می دهد و به دعوت روحانی عروسک هایی می آیند و درباره میز مذاکره برنامه اجرا می کنند.

اکنون چند ساعتی گذشته و بیشتر از آنکه سیل جمعیت از شرق به سوی غرب در حرکت باشد، راهپیمایان به سمت چهارراه ولیعصر در حرکتند تا خود را برای خواندن نماز به جایی برسانند.

برگزاری جشن بدون نیاز به اورژانس و آتش نشانی و پلیس

برخی از مردم در صندوق هایی که ویژه کمک به پوشاک سال نو نیازمندان و صدقه است، کمک هایشان را می ریزند و کمتر از 30 زن و مرد هم روی آسفالت خیابان سر خیابان وصال نماز جماعت می خوانند. همه چراغ ها در این تقاطع قرمز است و فقط مردم هستند که عبور و مرور می کنند. مردمی که روی گونه و پیشانی برخی از آنها پرچم ایران نقاشی شده است.

از انتهای خیابان گروه رفتگرانی دیده می شوند که با جاروهایشان برای تمیز کردن خیابان می آیند. ماشین های اورژانس، آتش نشانی و پلیس هم سر خیابان توقف کرده اند؛ البته مراسم بدون اینکه نیازی به آنها شده باشد و حاشیه ای در جشن انقلاب به وجود آید به پایان می‌رسد و انقلابی که حالا 35 ساله شده است.