|
دكتر پروين سلاجقه تصريح كرد : پيامهاي كليدي چنين ادبياتي با عنوان " ادبيات خاورميانه " در زمينه هاي مختلفي است كه يكي از آنها دربخش زبان و ويژگي هاي مشترك زبان است ، اما نه به اين معنا كه همه همزبانند و آن را مي توان حول يك دايره واژگاني و معنايي درنظرگرفت ، ديگري بحث پيام اين مليت وملت هاست كه در قالب ادبيات منعكس مي شود واين پيام ، درونمايه ادبيات كشوررا تشكيل مي دهد و درنهايت نگاه آنان به خود و جهان پيرامونشان است كه هركدام ازاين موارد در ادبيات قابل بحث مي باشد.
اين نويسنده در خصوص وجود وجوه تشابه ادبيات فارسي و ادبيات عرب به مهر گفت : بدون ترديد ، بين اين دو ادبيات ، تشابه وجود دارد و بيشترين بحث ، مربوط به درونمايه آثاراست كه كمابيش ازيك ايدئولوژي واحد سرچشمه مي گيرد ، ضمنا همجواري نيزتاثيردارد ، اما موضوع ديگر ، قدمت است كه باعث مي شود ادبيات فارسي پيوند ناگسستي با ادبيات عرب به طورعمده داشته باشد .
وي در ادامه اين مطلب افزود: درگذشته ، حداقل تا قبل قرن پنجم مي بينيم كه مهمترين نظريه پردازان ادبيات عرب از ايران برخاسته اند و حال كه نظريه پردازان ما بر روي متون آنان تحقيق كردند ومتون آنان را تئوريزه مي كنند و بعد قواعد مشترك را بين دو بخش از ادبيات يعني ادبيات عرب و ادبيات فارسي پايه ريزي مي كنند و اينجاست كه پيوند ما بسيار مي شود حتي در حيطه زبان كه بخشي از تعامل بوده است.
وظيفه فرهيختگان اين است كه به ذات و سرشت خودشان عمل كنند و جدا از شعار باشند ، اگرمدعي هستيم كه تمام شعبه هاي فرهنگ در ما نهادينه شده اند ، بايد اين انديشه درفرهيختگان رسوب كند . |
دكتر سلاجقه يادآور شد : ادبيات ايران با توجه به قدمتش ، فرهيختگاني دارد كه صاحب ادعا هستند ، اما چطورمي توانند حقانيتشان را به دنيا ثابت كنند ؟ به گمان من براي اثبات يك حقانيت ، دو راه وجود دارد يكي از طريق گفتار وادعا كه راه به شعار پيدا مي كند و ديگري از طريق عمل ، پس بايد آثاربيافرينيم وعرضه كنيم، كه من راه دوم را ترجيح مي دهم چون دراين راه حقانيت اثبات مي شود، در صورتي كه راه اول در دست اندازهاي تبليغاتي مي افتد و نمي تواندحقانيت را ثابت كند .
وي گفت : وظيفه فرهيختگان اين است كه به ذات و سرشت خودشان عمل كنند و جدا از شعار باشند ، اگرمدعي هستيم كه تمام شعبه هاي فرهنگ در ما نهادينه شده اند حال اعم از ايدئولوژي ، جهان بيني ومليت و اعم ازآنچه كه پيشنيه فرهنگي به ما داده است ، بايد اين انديشه دراشخاص فرهيخته رسوب كند و خود را به صورت هنراصيل نشان دهد .
سلاجقه در پايان گفت و گو با مهر يادآور شد : فقط كافي است به سرشت خودمان و آنچه كه دريافت كرده ايم مراجعه كنيم و بتوانيم آن را ارايه دهيم كه البته دركنار اين مسائل كسب مهارت براي نشان دادن و ساختن و آفريدن نيزمهم است و مساله ديگر نگاه جهانشمول است كه بسيارمهم است ، يعني نگاهي كه تمام فرهنگ جهان معاصر را درك كند و با فرهنگ خودمان عجين باشد كه در آن صورت مي توانيم يك اثر تازه بيافرينيم و آن را به جهان ارايه كنيم .