به گزارش خبرنگار مهر، نگارش این رمان در آبان ماه 89 به پایان رسید و چاپ نخست آن به تازگی توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است. این کتاب بعد از 4 سال انتظار منتشر شده است. از این نویسنده طی 10 سال اخیر اثر مکتوبی منتشر نشده بود.
محمدرضا صفدری پیش از این رمان «من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم»، مجموعه داستان‌های «سیاسنبو» و «تیله آبی» و نمایشنامه‌های «شوراب» و «شام آخر» را منتشر کرده است. او تا به حال جایزه رمان برگزیده سال 81 منتقدان و نویسندگان مطبوعات و جایزه ادبی اصفهان را از آن خود کرده است.
در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:
دیری خوردند و گپ زدند از کمیاب بودن آن گونه درخت، از باریک بودن تنه‌اش و این‌که چه می‌شود که این‌گونه، همانند گونه‌های دیگر نیست و هست و تُنگش چندان بلند نمی‌شود و شیرینی‌اش بسیار بیش‌تر از گونه‌ای است که بسیار بلند می‌شود، گفتند شیرینی از کجای درخت می‌رسد به پَنگ خارک یا از کجای تنگ خشک می‌رسد به دل درخت، گفتند آن چیز که شیرین می‌شود از ریشه می‌آید و در راه شیرین می‌شود و گفتند آن‌که گس و شیرین است، مایه گس و شیرینش را از ریشه می‌گیرد، گفتند پس راه چه می‌شود؟ گفتند راه چیزی به مایه نمی‌دهد؟ گفتند اگر همه‌چیز از ریشه است، پس دل درخت چه کاره است؟
گفتند راه، شب و روز است، سرما و گرماست و باد و خاموشی، خاموشی و تکان، و باز خاموشی تنگ خشک، گفتند راه آماده است تا مایه از جایی سر برسد و گفتند مایه در جایی از میانه‌های راه چه جانی می‌کند تا تباه نشود، گفتند راه به پیشباز مایه می‌رود از این روی که نخست مایه از راه زاده شده، است، گفتند راه چیست؟ گفتند خاموشی پر از تکان‌های ناگهانی است، گفتند پس برای همین است که سایه این همه خاموش می‌ماند، گفتند سایه و مایه به ناگهان در راه جهیده‌اند در روز نخست، گفتند با کندن راه، به ناگاه سایه کندگی را فرا می‌گیرد و در آن خانه می‌کند و خاموش می‌ماند، گفتند سایه، مایه ناب کندگی است، گفتند خودمان اگر خاموش بمانیم چه می‌شود؟ گفتند خاموش بمانیم، بمانیم تا به ناگاه از جایی کنده شویم، گفتند کندگی خودتراش کنده گز، خاموشی مرگباری دارد برای به ناگاه جهیدن در میانه بازی. گفتند خاموش بمانیم.
خاموش ماندند...
این کتاب با 144 صفحه، قیمت 6 هزار تومان و شمارگان هزار و 650 نسخه به چاپ رسیده است.