الیکا عبدالرزاقی در گفتگوی نوروزی خود از اینکه به دنیای کودکی خود خاطره بازی می کند، کتاب به سفر می برد اما نمی خواند و هچنین از کتاب های مورد علاقه خود سخن گفت و اینکه در این ایام حتی به اجبار هم که شده به هم لبخند بزنیم و کمتر خود را درگیر حواشی نوروز کنیم.

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: الیکا عبدالرزاقی لیسانس ادبیات نمایشی دارد و از سال 76 در آموزشگاه سمندریان زیر نظر این استاد تئاتر کار کرده است. وی در سال های 76 و 87 در نمایش های «دایره گچی قفقازی» و «ملاقات با بانوی سالخورده» حمید سمندریان بازی کرده است. همچنین از آخرین نمایش هایش در سال 91 بازی در «33 درصد نیل سایمون» به کارگردانی افسانه ماهیان بود. عبدالرزاقی در تله فیلم ها و سریال های زیادی نیز بازی کرده است با این همه نقطه اوج کاری او را می توان در سریال «قهوه تلخ» مهران مدیری دانست که در نقش«فخر التاج» ظاهر شد و شهرت بیشتری در میان مردم پیدا کرد.

عبدالرزاقی آنچنان که خود در گفتگوهایش گفته است چندان تمایلی به بازی در کارهای طنز نداشته و اساسا دوست نداشته است که به عنوان یک طنزپرداز شناخته شود اما بازی در کارهای مهران مدیری مسیر حرفه ای او را عوض کرده و حالا به شکل دیگری به حوزه کمدی نگاه می کند.

وی هم اکنون مشغول بازی در آخرین مجموعه مهران مدیری با نام «شوخی کردم» است و ما به این بهانه به سراغ وی رفتیم.

عبدالرزاقی در این گفتگو که از حال و هوای نوروزی بی بهره نماند از تفریحات و خاطره های خود در ایام نوروز سخن گفت و کودکی هایی که در منزل مادربزرگش در شمال سپری شد. وی همچنین از مردم خواست که خود را درگیر حواشی نوروز مثل تجملات و دید و بازدید های عجله ای نکنند و بیشتر سعی کنند با در پیش گرفتن نوروزی متفاوت از حال و هوای این ایام لذت ببرند.

این بازیگر تئاتر و تلویزیون از کتابخوانی در این ایام سخن گفت و در پیشنهاد خود عنوان کرد که هر کس از کتابخانه خود شروع کند و هر کتابی را که در دسترس دارد مطالعه کند.

*با توجه به اینکه آخرین روزهای نوروز را سپری می کنیم و مجموعه نوروزی «شوخی کردم» وارد بازار شده از آیتم های نوروزی این کار و ارتباطی که با نوروز دارد بگویید؟

- من تا الان فقط در یکی از آیتم های نوروزی بودم. «شوخی کردم» یک مجموعه طنز اجتماعی انتقادی است اما سعی شده که تا حدی زهر آنچه که گفته می شود در این آیتم های نوروزی گرفته شود چون قرار است این آیتم ها در نوروز پخش شوند و مردم باید در نوروز شاد باشند تا اینکه بخواهند به نقد های تند اجتماعی گوش دهند.

این آیتم بسیار شیرین بود. درباره تعطیلات نوروز، بین التعطیلین، و مشکلاتی است که این میان پیش می آید. من در این آیتم نقش یک پذیرشگر بیمارستان را داشتم که یک مراجعه کننده دارد و به او توضیح می دهد که چگونه پرستاران بیمارستان درگیر تعطیلات هستند. به طور مثال گفته می شود هم اکنون شب چهارشنبه سوری است و پرستاران برای خرید شب عید رفته اند. بعد از آن هم شب 29 است و از الان تا آن شب بین التعطیلین حساب می شود، روز 29 هم که کسی بیماری را پذیرش نمی کند پس به بعد از تعطیلات می افتد. از طرف دیگر روز 13 فروردین سه شنبه است بنابراین بعد از آن پایان هفته است که باز هم کسی بیمار پذیرش نمی کند.... خلاصه در این آیتم درنهایت بهشت زهرا به بیمار پیشنهاد می شود و اینکه حتی آنها هم ممکن است درگیر تعطیلات باشند.

این آیتم را امیرمهدی ژوله نوشته است و من همینطور که از روی متن می خواندم، می خندیدم البته این واقعیت تلخی است که خب به طنز گرفته شده است.

*چقدر تاثیر دارد به نظر شما که چنین موضوعاتی در رسانه های خانگی دیده شود و یا در تلویزیون؟

- خب مسلما تاثیر دارد. سالی که «جایزه بزرگ» از تلویزیوون پخش شد من با خودم فکر می کردم چه کسی در نوروز سریال می بیند، اما این سریال پربیننده‌ای بود و بازخوردهای زیادی داشت. مردم حتی در خانه های یکدیگر هم «جایزه بزرگ» را می دیدند.

*من دوست دارم بیشتر وارد نوروز و خاطره هایی که احیانا از این ایام در خاطر شما نقش بسته شویم فکر می کنید مهمترین اصل در برگزاری آیین نوروزی چیست؟

- در نوروز همه می‌خواهند خود را نو کنند و سعی دارند در زندگی و خانه و ظاهر خود حتی اندکی تغییر ایجاد کنند. من اعتقاد زیادی دارم که باید این آیین ها را برگزار کرد چون این تغییر و تحول را دوست دارم. از طرف دیگر نوروز برای من یادآور خاطرات شیرین دوران کودکیم است. من مادربزرگی در شمال داشتم که نوروز به منزل او می‌رفتیم و برای ما خورشت شیرقاتوق یا شیرین قاتوق درست می‌کرد. یا سبزی پلویی که شب عید می خوردیم و مزه همه غذاهای عید و همه آنچه در آن ایام می گذشت خاطرات ما را شکل می دهد. حالا معتقدم اگر این آیین ها را برگزار نکنیم، از بین می روند و تنها یک اسم از مراسم باشکوه ما در این ایام باقی مانده و سنت ها به تدریج از فرهنگ ما کنده می شوند. در این صورت دیگر بچه های ما و نسل های بعدی چیزی از این ایام نمی دانند. البته فشارهای مالی هم شاید در این سال‌ها دلیلی بوده که مراسم نوروز آنطور که باید برگزار نشود اما بیشتر از آن فاصله هایی میان آدم ها ایجاد شده است و من فکر می کنم این فاصله ها باعث شده تا بعدها دیگر کسی نداند در نوروز مردم چگونه مراسم خود را برگزار می‌کرده اند.

به نظر من هر اتفاق شادی که در هرکجای جهان رخ می دهد باید حفظ شود چون مردم دارند به خاطر آن می خندند و لذت می برند. هر جشنی مثل نوروز، کریسمس و سایر جشن هایی که متعلق به جهانیان است که باعث می شوند مردم از لحظات خود لذت برند، زیبا هستند و حیف است که ما آنها را کمرنگ کنیم.

*معمولا ایام نوروز را چگونه می گذرانید؟

- تا چند سال پیش من هیچ گاه سفر با غیر از خانواده خود نداشتم به رامسر می‌رفتم و نوروز را با خانواده خود می‌گذراندم. اما در این چند سال اخیر نوروز را به خاطر کار درگیر بودم و مجبور می‌شدم در تهران بگذرانم و فهمیدم که اتفاقا تهران هم جای بدی نیست. هوا هم خوب است و ترافیک و مشکلات دیگر وجود ندارد و حالا این ایام را تقسیم می‌کنم یعنی هفته اول را در تهران هستم و هفته دوم را به سفر و یا پیش آشنایان در شمال می‌روم.

*و بعد در هفته اول که تنهاتر هستید چه می‌کنید؟

- بیشتر از این زمان استراحت استفاده می‌کنم، خیلی خودم را درگیر تلفن به افراد مختلف نمی‌کنم چون در طول سال به اندازه کافی درگیر تلفن زدن به آدم های مختلف می‌شویم. حتی من خیلی دوست دارم که دوستانی که گاهی اعتراض می کنند که چرا جواب تلفن‌هایشان را نمی دهیم جای خود را با ما عوض کنند. بنابراین دوست دارم در این ایام تعطیلات چند روزی از تلفن راحت باشم، برای تبریک عید هم همان شب اول ایمیلی را برای همه می‌فرستم. بهرحال ما هم حق داریم زمانی برای خود داشته باشیم زمانی که بتوانیم در آن زندگی کنیم، پیاده روی داشته باشیم و به خود فکر گنیم. بنابراین در این ایام هر کاری که حالم را خوب کند انجام می‌دهم. به طور مثال به باغ های دوران کودکی‌ام می روم چون خاطره بازی را هم دوست دارم.

کلی کتاب هم جدا می کنم و با خود به سفر می برم تا در طول عید بخوانم ولی هیچ گاه نشده که مطالعه کنم. در طول شلوغی های زندگیم دایم فکر می‌کنم مفید نیستم برای همین همیشه کتاب بدست دارم ولی در ایام عید هیچ گاه نمی‌توانم کتاب بخوانم.

*چه کتاب هایی می‌خوانید؟

کتاب هاب شعر مثل شاملو، فروغ، حافظ کوچکی هم دارم که همیشه با من است. به رمان هم علاقه دارم و در این مورد از هر کسی رمان می‌خوانم به شهر کتاب می‌روم و سعی می‌کنم آخرین رمان‌ها و یا نمایشنامه‌هایی را که منتشر شده تهیه کنم.

*معمولا هرچند وقت یک بار به شهر کتاب می‌روید؟

- هر وقت پول داشته باشم.

* و هر چند وقت یک بار هزینه می کنید؟

-هروقت جیبم به من اجازه دهد (می‌خندد) که به شهر کتاب بروم. آخرین باری هم که رفتم یک ماه پیش بود که چندین کتاب خریدم.

*چقدر برای مطالعه زمان می‌گذارید؟

- به این شکل زمان نمی گذارم که بگویم چند ساعت در روز یا هفته باید مطالعه داشته باشم. هم اکنون این جبر را کنار گذاشته‌ام که چون فلان فیلم یا کتاب خوب بوده است و همه مردم دیده اند من هم باید به سمتش بروم. سعی می‌کنم بیشتر به سمت سلیقه خودم بروم و اینکه کل جهان به چه سمت می‌رود شاید خیلی برایم اهمیت نداشته باشد. بیشتر فکر می‌کنم که خودم چه چیزی را دوست دارم و چه کتاب، فیلم و یا تفریحی حالم را خوب می کند. البته نمایشنامه‌ها، کتاب‌ها و یا آثاری هم هستند که هنوز هم دوست دارم آنها را بخوانم.

*در مورد کتاب هایی که می‌خوانید توضیح می‌دهید؟

- باید از سنین کمتر شروع کنم. من در دبیرستان همه نوع رمانی می‌خواندم زمانی رومن رولان دوست داشتم، بعد از دوره دبیرستان علایق کمی تغییر می کند و به تدریج می توان فهمید که برای مطالعه باید به چه سمت و سویی رفت. می توان گفت در مدرسه هیچ کسی وجود ندارد که به شما مشاوره بدهد و بگوید که چه مسیری را برای کتابخوانی انتخاب کنید. درواقع اگر کسی در مسیر مطالعاتی خود در خانواده اش کسی به او کمک نکند در مدرسه هم شانسی ندارد. تنها کتاب هایی که در مدرسه پیشنهاد می‌دهند حافظ و سعدی است که در همه خانواده‌ها هست. بنابراین چون در مدرسه این مسیر به شکل منسجم و درستی پیش نمی رود برای ماطولانی می شود. خود من تا 20 سالگی کتاب ها و نویسنده های مختلف را تجربه می کردم تا ابتدا دایره فکری آن نویسنده برایم مشخص شود.

ما اگر کتاب‌های مکاتب ادبی را هم می خریم نه بعنوان کتاب مرجع بلکه به این خاطر است که اصلا بفهمیم چه جریان ها و مکتب های ادبی وجود دارند و تازه می‌خواهیم با آنها آشنا شویم. حالا خوشبختانه من به اندازه لازم با مسایل ادبی آشنا هستم.

*چه کتاب یا نویسنده ای را پیشنهاد می‌کنید که مردم در نوروز به سراغ آنها بروند؟

- پیشنهاد می‌کنم اگر کسی «صدسال تنهایی» مارکز را نخوانده حتما بخواند. من خاطرم هست زمانی که کتاب هاب هری پاتر به بازار ایران آمده بود، عده ای طرفداران پر و پاقرص آن بودند و از طرف دیگر عده ای هم مطالعه این کتاب‌ها را مذموم می‌دانستند و کسی را که هری پاتر می‌خواند، تحقیر می کردند. من آن زمان همه این کتاب ها را خواندم و احساس کردم کتاب های هری پاتر برای کسی که می خواهد دنیای داستان و تخیل را کشف کند و به اصطلاح کتابخوان شود، شروع بسیار خوبی است. تصویرسازی آن بسیار قوی است و حالا می توان به نوجوانی که با این کتاب ها به دنیای کتاب وارد می شود، در مراحل بعدی کتاب های بالاتری از مارکز، آلبا دسس پدس و سایر نویسندگان فرهیخته‌تر پیشنهاد کرد. نباید برای کتابخوانی دگم برخورد کرد، من پدر و مادرهایی را می‌بینم که از کتاب های مورد علاقه فرزند دبیرستانی خود ناراحت هستند درحالیکه به نظر من اصلا اشکالی ندارد فقط باید اجازه داد که بخوانند حداقل تنها کاری که هر کتابی که می کند این است که کتاب خواندن را یاد بگیریم و به ورق زدن کتاب عادت کنیم. خود من خوشبختانه یا بدبختانه اصلا به کتاب های پی دی اف عادت ندارم البته فکر می کنم با گذشت زمان این امر هم یک روزی از سر من بیفتد و مجبور شوم کتاب های پی دی اف بخوانم.

بنابراین حالا که مدرسه هیچ کمکی در این زمینه به فرزندان نمی کند والدین باید حمایت کنند و تا جایی که کتابخانه خود ما و یا حتی آشنایان اجاز می دهد کتاب هایی را بخوانیم که به ما مسیر پیشرفت را نشان می‌دهد.

*پس با این شرایط فکر نمی کنم اصلا بتوان کتابی پیشنهاد داد.

- بله واقعا نمی توان چون هرکسی تجربه خود را در کتابخوانی دارد و من فکر می کنم تنها باید مطالعه کتاب را توصیه کرد آن هم چیزی که بتوان از آن بعنوان کتاب یاد کرد چون بعضی به اطلاعات پاورقی و مجله ها بیشتر عادت دارند که بیشتر هم آدم ها را تنبل می‌کند اما کتابخوانی مثل ورزش ممکن است اول ادم را اذیت کند اما بعد مثل بدن که به ورزش عادت می کند ذهن هم ورزیده می‌شود پس من نمی توانم توصیه کنم که چه کتاب هایی بخوانند هرکسی به نظر من از کتابخانه خود شروع کند. هر کتابی که پیدا می کنند در این 13 روز آنها را بخوانند.

*جز کتاب در این ایام دیگر چه می توان کرد؟

- من احساس می کنم در این ایام باید هرکسی بیشتر کاری انجام دهد که دوست دارد و عیدش را متفاوت می کند. همه ما قبل از نوروز خانه تکانی می کنم و با کلی زحمت تمام آداب و مراسم قبل از عید را انجام می دهیم و استرس و نگرانی این را داریم که قبل از شب عید همه چیز را تهیه و مهیا کنیم بنابریان آنقدر درگیر حواشی می شویم که لذت کمتری از این ایام می بریم حتی از صبح روز بعد از عید هم درگیر دید و بازدیدها می شویم و دایم هم می گوییم نمی شود جور دیگری زندگی کرد یا ما مجبور هستیم اما می شود اگر کسی واقعا بخواهد می تواند با زحمت کمتری زندگی کند من خواهش می کنم فقط یک بار امتحان کنند. برای یک بار به شکل دیگری زندگی کنیم، لذت های دیگری از زندگی برای خود بسازیم، معاشرت های دیگری داشته باشیم، با آدم ها خوشرو باشیم. آنقدر این روزها همه عصبانی هستند که اگر کسی به طور مثال در خیابان لبخند بزند همه با خودشان می گویند طرف چقدر خوشحال است و یا مشکلی دارد اما واقعیت این است که همه ما فشارهای زیادی را تجربه می کنیم و قرار نیست ما هم عصبانی تر شویم ممکن است خیلی ها بگویند من نفسم از جای گرم بلند می شود اما نه اینطور نیست ما هم فشارهای زیادی را متحمل می شویم. همه باید یکدیگر را تحمل کنیم.

*شما گفتید مردم فکر می کنند نفس شما از جای گرم بلند می شود حالا واقعا اینطور نیست؟ به طور مثال چقدر سختی های کار به شما فشار می آورد و چقدر می توانید این لبخند را همیشه بر لب داشته باشید؟ اصلا این رفتارها خودآگاه است یا ناخودآگاه؟

- اکثر این رفتارها مثل لبخند را خودآگاه انجام می دهم. عوامل کارها معمولا می گویند من همیشه راکورد خود را حفظ می کنم چون همیشه با لبخند وارد می شوم، همیشه و در هر شرایطی ظاهر خود را حفظ کرده ام و همین روی خوش در بسیاری زمان ها به من کمک کرده است که آنچه را که در پس ذهنم است به عقب تر برانم. اگر قرار باشد اتفاق بدی بیفتد و توانش را نداشته باشید به اتفاق بدتری تبدیل می شود. شما باید این آگاهی را داشته باشید که بدانید چه چیزی واقعا آزار دهنده است که بتوانید از ان جلوگیری کنید.

در مورد این طرز فکری که درباره هنرمندان است باید گفت واقعا اینطور نیست. من در پروژه «شوخی کردم» کمتر بازی دارم چون کار پر بازیگری است و ما به اصطلاح می گوییم اینجا کویت است و همه چیز سر وقت و به موقع است اما من کارهای بسیاری داشته ام که کلی فشار و سختی داشته ایم. زمان هایی بود ما سر کارهایی بودیم که حتی غذای مناسبی نداشت و من شاید 2 ماه مجبور بودم برنج شور با ماست بخورم. در شرایطی که حتی اتاق مناسبی نبود که زندگی کنیم و من خودم مجبور بودم از سوپر خرید کنم و حتی محلی را که برای بازی در یک تله فیلم قرار بود آنجا زندگی کنیم، تمیز و مرتب کنم.

سال گذشته سر کار دیگری بودم که شرایط بسیار سختی داشت و ما تقریبا شبانه روزی آن را کار می کردیم. فیلمی از سیمافیلم بود و چون من در 2 پروژه از سیمافیلم پولی نگرفتم دیگر با سیمافیلم کار نمی کنم. بنابراین بسیاری وقت ها ما پولی نمی گیریم. حالا وقتی یک نفر هم در خیابان به طور مثال برمی گردد و می گوید که بازی من را دوست نداشته است انتظار دارد که من لبخند بزنم و با خوشرویی برخورد کنم.

*ما آرزو می کنیم که امسال سال بهتری برای هنرمندان باشد، شما آرزویی در سال جدید برای مردم دارید؟

- امیدوارم امسال بالاخره سال خوبی برای مردم عزیزم باشد و به همه آنها شادباش می گویم.

گفتگو از: عطیه مؤذن