عبدالجبار كاكايي - شاعر و منتقد ادبيات ، گفت : اگر بخواهيم ادبيات كشورهاي خاورميانه را بررسي كنيم ، ازفلسطين كه ادبيات مقاومت را پايه گذاري و منتشر كرده ، تا كشورخودمان كه داعيه داريك انقلاب جهاني است ، هركدام درموضوعات سياسي واجتماعي براي خود سرفصل هاي متفاوت و متنوعي دارند و به گمان من ، اگر روزي بنا باشد ادبيات خاورميانه قابل انتقال به فرهنگ هاي ديگرشود ، عموما اين اتفاق با موضوعات سياسي همراه است .

 




اين شاعر و منتقد ادبيات ، در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر با بيان اين مطلب افزود :  وجوه اشتراك كشورهاي خاورميانه زياد است ،  يعني ويژگيهاي اقليمي ،  نژادي ، ديني و در حوزه توسعه اقتصادي نيز به هم شبيه هستند و در مسايل سياسي، اجتماعي نيز تاحدودي با هم مشتركند لذا طبيعي است كه اين وجوه اشتراك زمينه ساز موضوعات مشتركي در ادبياتشان باشد .

عبدالجبار كاكايي تصريح كرد :  درادبيات ، وقتي موضوعات مشترك باشد اثر آن بر رفتارها و زبانها محرز است ، لذا  مردم  و ساختار و شكل ادبيات در حوزه آفرينش هاي ادبي داستان و شعر ، تقريبا شبيه به هم مي شوند و و اين فصول مشترك باعث به وجود آمدن ادبيات خاورميانه است.



اين شاعر و منتقد ادبيات خاطرنشان ساخت :  درحوزه اعتقادات و دين درخاورميانه دوتلقي وجود دارد و چون بخش وسيعي ازكشورهاي خاورميانه اسلامي هستند ، دو تلقي از دين در ساختار روابط اجتماعي افراد به وجود مي آيد كه هر دو نسل هاي جوان خاورميانه به آن معتقدند ،  يك تلقي معتقد بر اين است كه جامعه از بالا به پايين ديندار شود ، يعني حكومت ها را دين دار و ديني كنيد تا جامعه ديني شود و يك تلقي هم معتقد است از پايين به بالا بايد دينداري را توسعه داد ، يعني مردم را متدين كنيد تا حكومت ها از آراء مردم دين را بپذيرند.


وي در ادامه اين مطلب يادآور شد : اين دوشيوه نگرش باعث شده كه دو نوع رفتار سياسي در خاورميانه ايجاد شود ،  يك رفتار سياسي كه گردهمايي تندرو و راديكال  اسلامي اهل سنت هستند كه به نام القاعده معروف شده اند و از پايين به بالا قصد دارند اسلامي كنند و يك رفتار سياسي ديگر كه بيشترين الگويش انقلاب اسلامي ايران است كه از بالا به پايين نظر دارد به اسلامي كردن دولتها و حكومت ها و اين هم به طبع خودش يك ادبياتي را به وجود آورده است.




عبدالجبار كاكايي : درادبيات ، وقتي موضوعات مشترك باشد اثر آن بر رفتارها و زبانها محرز است ، لذا  مردم  و ساختار و شكل ادبيات در حوزه آفرينش هاي ادبي داستان و شعر ، تقريبا شبيه به هم مي شوند و و اين فصول مشترك باعث به وجود آمدن ادبيات خاورميانه است .

اين شاعر تصريح كرد :  علاوه بر اين دو ديدگاه كلي كه درحوزه سياسي و اعتقادي وجود دارد ، در ساير فصول تقريبا خاورميانه درد مشتركي دارد كه مبتني بر دردهاي اقتصادي كشورهاي در حال توسعه است و عموما در اين قسمت از جهان وجود دارند و ادبياتشان هم بر مبناي فقر وغناست، حتي در مورد كشور تركيه كه پا به پيوستن به اتحاديه جهان گذاشته است موضوع فقر و غنا در اديباتشان بسيار زياد است و در حوزه كشورهايي كه اقليت هاي قومي كرد زبان دارند باز بحث واگرايي و حركت به سمت استقلال و به نوعي تشكيل حكومت خود مختاردادن در ادبياتشان بار موضوعي فراوان دارد .

 

وي ياد آور شد :  خاستگاه موضوعي و ادبي عموما  از اين مبارزات اجتماعي شكل مي گيرد بر فرض مثال ادبيات كشورهاي عراق، كشورهاي در حال توسعه خاورميانه عموما خاستگاه موضوعاتشان است ،  اجتماع  رفتارهاي  جمعي شاعر و نويسندگانشان لحن پيامبر گونه اي دارد و خطاب به كل مردم است و سعي مي كند زمينه ساز عدالت اجتماعي شود و كلا پيامهاي عمومي كه به زندگي كل مردم نسبت دارد.


عبدالجبار كاكايي درپايان گفت و گو با مهر گفت : اگر ادبيات خاورميانه بخواهد در حوزه موضوع منتقل شود به همين پيام هاي كلي و جهانشمول نزديك خواهد شد و در حوزه هاي غنايي يعني موضوعات فردي و شخصي با اين كه در كشورهاي خاورميانه سابقه هاي بسياردرخشاني داشته است ( حتي در خود عراق ) ، اما من تصور نمي كنم كه حوزه ادبيات غني بتواند خيلي تاثير بر جريان ادبيات جهان بگذارد و فكر مي كنم بيشتردرحوزه هاي اجتماعي حرف براي گفتن داشته باشد .