سردبیر فصلنامه نگاه نو در مراسم جشن انتشار صدمین شماره این مجله گفت: اینکه عده‌ای می‌گویند نگاه نو از مهرماه سال 70 منتشر شد تا ابزار بروز نگاه و مجله سکولار فلان جناح باشد، حرفی بی‌اساس است.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم جشن انتشار صدمین شماره فصلنامه «نگاه نو» و هفتمین مراسم اعطای جایزه مهتاب میرزایی سه‌شنبه شب 20 اسفند با حضور چهره‌های فرهنگی کشور در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

علی‌اصغر محمدخانی معاون فرهنگی شهر کتاب به عنوان مدیر این جلسه در ابتدای این برنامه گفت: به یاد دارم سال‌ها پیش که اولین شماره نگاه نو را روی کیوسک دیدم، آن را مجله متفاوتی یافتم. امروز نگاه نو را نشریه‌ای بین مجلات علمی‌پژوهشی و عمومی می‌بینم. متاسفانه امروز مجلات علمی‌پژوهشی را می‌بینیم که به چه وضعی دچار شده‌اند و ای کاش که وزارت علوم فکر چاره‌ای برای این مجلات بکند. چون فقط برای ارتقای سطح علمی نویسندگان چاپ می‌شوند و هیچ مخاطبی ندارند.

وی افزود: مجلات علمی‌پژوهشی امروز تبدیل به بنگاهی برای چاپ مقالات دو نفره استاد و دانشجو شد‌ه‌اند که آن‌ را دانشجو کار می‌کند و اسمی هم از استاد زیر عنوان مقاله چاپ می‌شود. کاش وزارت علوم سیاستی تبیین کند و به خود مطالب، امتیاز بدهد. مجله‌ نگاه نو توانست در مدت انتشارش تا به امروز،‌ وزنه مقالات علمی‌پژوهشی‌اش را تا جایگاهی بسیار بالاتر از مجلات علمی دانشگاهی ارتقا بدهد. گرایش علی میرزایی سردبیر این مجله در 20 سالی که از انتشار این مجله می‌گذرد، نشان دهنده این است که رویکرد این مجله، تاریخی اجتماعی است. به علاوه زمینه‌های توسعه و برنامه‌ریزی هم در آن دیده می‌شود.

محمدخانی گفت: مطالب مجله نگاه نو، نشان‌ می‌دهد که سردبیر آن، برنامه مشخصی دارد. متاسفانه در بسیاری از مجلات، سردبیر برنامه‌ای ندارد و به دنبال پر کردن صفحه است. یک بار به یکی از مدیران تلویزیون گفتم که چرا شبکه‌های جدید افتتاح می‌شوند در حالی که برنامه خوبی برای پخش وجود ندارد. این برنامه‌ها چیست که پخش می‌کنید؟ آن مدیر هم پاسخ داد که نمی‌توانیم صفحه سفید پخش کنیم. باید چیزی پخش شود. متاسفانه امروز در برخی از مجلات، سطح یک مقاله با مطلب بعد‌ی‌اش، از 100 تا 10 نمره، فاصله دارد.

در ادامه علی میرزایی سردبیر فصلنامه نگاه نو، ضمن قرائت گزارش خود از فعالیت 20 ساله این مجله،‌ در بخشی از سخنانش گفت:‌ در شرایطی که سیب زمینی و گوجه فرنگی، 700 و 800 تومان و خط فقر در کشورمان 18 میلیون ریال است، خجالت می‌کشم به آن‌هایی که با قلم به تخم چشم زدن، امرار معاش می‌کنند، سفارش مطلب بدهم. فقط 5 کتابخانه دانشگاهی در کشور مشترک نگاه نو هستند. در میان هزار و 500 کتابخانه دانشگاهی هم، 6 کتابخانه مشترک نگاه نو هستند. متاسفانه توانایی‌مان هم برای گرفتن آگهی، ضعیف است چون ارباب کار، نگاه نو را محل مناسبی برای آگهی نمی‌دانند.

وی افزود: این که عده‌ای می‌گویند نگاه نو از مهرماه سال 70 منتشر شد تا ابزار بروز نگاه سکولار فلان جناح باشد، حرفی بی‌اساس است. نگاه نو هیچ پیوند سیاسی و اقتصادی با هیچ محفل و گروه داخلی و خارجی نداشته و ندارد. آن‌چه هم تا به حال چاپ کرده، از زیر دست سردبیری رد شده است که هیچ ارادتی به گروه و جناحی ندارد. من کار فرهنگی و حرفه‌ای کرد‌ه‌ام. ولی در این سال‌ها و با وجود همه تهمت‌ها، هیچ شکایتی نکرده‌ایم و بسیار خوشحالم و به خود می‌بالم که در میهن خودم، نشریه‌ دلخواهم را طبق قانون چاپ کرده‌ام. هیچ وقت هم مورد حمایت دولت نبوده‌ایم.

این روزنامه‌نگار گفت: در نگاه نو، حتی حق اشتراک دوستان خارج از کشور را، به طور ارزی دریافت نکردیم تا تهمت و برچسب گرفتن ارز خارجی را به ما نچسبانند. بنابراین دوستانی را که در خارج بودند و ریال نداشتند، به صورت رایگان مشترک مجله کردیم. من از دست‌درازی مقابل بیگانگان هم بیزارم. کسی ندیده است به نام نگاه نو، دستی به سمت کسی دراز شود. این موضوع را برای اولین بار است که اعلام می‌کنم و آن هم این است که نگاه نو را سال‌ها بعد از آمدن از سر کار به خانه،‌ شب‌ها در خانه‌ام صفحه‌بندی می‌کردم و تنها یاورم، دختر کوچکم بود. البته در این سال‌ها، آه و ناله‌ای هم نکردم.

میرزایی در ادامه گفت: در 23 سال گذشته، در مجموع، 2 و نیم میلیون تومان کمک به نگاه نو شد که برای هر شماره از مجله، 25 هزار تومان می‌شود. در شرایطی که رفتن و نماندن و در خارج مقاله نوشتن، باب شده بود، ماندیم و این روند را عکس کردیم. افسوس که دولت قبلی مشکلات و موانع زیادی را سر راهمان قرار داد.

سردبیر فصلنامه نگاه نو در بخش دیگری از سخنانش گفت: به نظرم خیلی بهتر است که مراکز فرهنگی احداث کنیم و برای مسائل فرهنگی کشور برنامه‌ریزی کنیم تا این که برای خیل کثیری، حقوق، مزایا، بیمه، یارانه، هدیه و ... در نظر بگیریم،‌ تا سایت‌های اینترنتی جهانی را که هر روز رشد می‌کنند، رصد کنند و آن‌ها را فیلتر کنند. خب اگر فیلتر کنید، مردم سراغ فیلتر شکن می‌روند. در حالی که می‌شود این همه هزینه را صرف برنامه‌ریزی و ساخت و ساز فرهنگی کرد. اما متاسفانه به جای این که این هزینه‌ها صرف فرهنگ کشورمان شود، باعث کارهای بیهوده می‌شود که هیچ فایده‌ای برای پیشرفت کشور ندارد و فقط هزینه تحمیل می‌کند.