شهلا ناظریان و دخترش مهسا عرفانی در گفتگویی از نظرات خود درباره دوبله و دوبلورها گفتند، از اینکه عشق دوبله فیلم‌های خارجی ناظریان را در این عرصه نگه داشته و اینکه دوبله از دیدگاه عرفانی عضوی از خانواده‌شان شده است.

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: صدای شهلا ناظریان تقریبا برای هر کسی آشناست. برای هر کسی که فیلم ببیند یا نبیند. با این حال ما همیشه صدای آشنایش را در کنار خود احساس می کنیم. صدایی که در اکثر فیلم و سریال ها هست و همیشه در کنار خود می شنویم. 

وی دوبلور اینگرید برگمن در فیلم های «کازابلانکا» و «ژاندارک»، ناتالی وود در «مسابقه بزرگ»، مریل استریپ در فیلم های «کرایمر علیه کرایمر»، «اتاق ماروین»، «آوای قلب»، «ساعت‌ها»، «اقتباس»، «خانهٔ ارواح» و بسیاری فیلم ها و سریال های ماندگار این سال ها بوده است. ناظریان همزمان با نسلی از دوبلورهایی که دهه 40 را به دهه طلایی دوبله ایران تبدیل کردند، فعالیت کرد.

تقریبا هرکسی که آثار خاطره انگیز این گوینده و دوبلور پیشکسوت را دوست دارد می داند که او همسر حسین عرفانی، دیگر دوبلور پیشکسوت این سال های صداست. این زوج کارهای زیادی در عرصه های دوبله فیلم، تئاتر، اجرا، تبلیغات با یکدیگر همکاری داشته اند یا حتی در اجرای مسابقه ای چون «تلاش» که آن هم در زمان خود از برنامه های جذاب تلویزیون بود، همراه یکدیگر بودند.

شهلا ناظریان حدود 6 سالی هست که دیگر دوبله نمی‌کند و تنها به کار مدیر دوبلاژی مشغول است بعد از کسالتی که برای این هنرمند پیش آمد کار دوبله را تقریبا کنار گذاشته است و تنها مدیریت دوبلاژ فیلم‎ها را بر عهده دارد. وی فیلم‌های زیادی را در نوروز برای شبکه‌های نمایش خانگی و صداوسیما در دست داشت.

به همین بهانه به استودیویی که وی در آن به کار مدیریت دوبلاژ مشغول بود، رفتیم تا با او درباره دوبله و مسایل آن در این سال‌ها سخن بگوییم.

ناظریان علی رغم اینکه نباید خیلی انرژی خود را برای صحبت کردن صرف کند صبورانه تمام پرسش‌ها را پاسخ داد و حتی گاهی با بعضی پاسخ ها و مرور خاطرات آنچنان به وجد می آمد که پرشور و پر حرارت از روزهای دوبله خود گفت. از عشقی که به دوبله دارد و اینکه این سال‌ها چقدر ناراحت بوده است که نتوانسته گویندگی کند.

ناظریان در قسمت اول این گفتگو از سختی‌هایی که برای ماندن در این راه برایش وجود داشته، سخن گفت و اینکه بارها شب ها با چشمان گریان به خانه می آمده و این مادرش بوده که او را به ماندن و صبر در این راه تشویق می‌کرده است. 

ناظریان در قسمت دوم این گفتگو به خاطرات خود در دوبله فیلم‌ها اشاره کرد و اینکه در زمان گفتن دیالوگ‌ها آنقدر در نقش‌هایش فرو می‌رفته که انگار به جای خود بازیگر بازی می‌کرده است. ناظریان همچنین از خوشحالی خود به خاطر اینکه دخترش می‌تواند جای او را پر کند سخن گفت و بیان کرد که بعضی از گوینده ها می‌گویند صدای دخترت درست مثل خود تو است.

با ما با بخش دوم این گفتگو همراه شوید:

*خانم ناظریان موقع گفتن دیالوگ های یک نقش چه چیزی اهمیت پیدا می‌کند؟ یعنی در آن لحظه به احساسی که باید برای آن نقش داشته باشید فکر می‌کنید یا دیالوگ ها یا شخصیتی که قرار است بازی کنید؟

شهلا ناظریان: بیشتر گوینده ها وقتی رل می‌گویند بیشتر دیالوگ ها را می‌خوانند و حواسشان به کاغذ روبرویشان است اما من انگار که دیالوگ ها را حفظ  بوده باشم در دوبله فیلم هایم همانطور پشت سر هم آن دیالوگ ها را بیان می‌کردم. فقط به خود شخصیت نگاه می‌کردم و خیلی کم پیش می آمد که روی برگه را نگاه کنم.

*چقدر تمرین می‌کردید که حفظ بودید. به طور مثال فیلمی مثل «کازابلانکا» را چند بار دیده بودید یا چقدر دیالوگ ها را با آقای عرفانی تمرین می‌کردید؟

ناظریان: آن زمان سیستم فیلم ها آپارات بود و من خاطرم هست ما حداکثر 2 یا 3 بار فیلم را دیدیم. مثلاً فیلم «نابودگر» و نقش مریل استریپ را فقط 2 بار دیدم ابتدا با خودم تصمیم می گرفتم که چگونه باید کارم را انجام دهم. 2 دور نقش را آن هم سکانس های مشکلش را می‌دیدم و تمرین می‌کردم و بعد که ضبط می شد، بدون وقفه ادامه می‌دادم.

*هیچگاه می‌شد استرس هم داشته باشید. استرس از این لحاظ که همیشه کارتان بهتر از قبل باشد.

ناظریان:  نه هیچ گاه استرس نمی‌گرفتم چون به خودم اطمینان داشتم. من همیشه هدفم این بود که نقشی را که هنرپیشه در آورده اجرا کنم. آنچنان دست و بال می زدم که اگر کسی از من فیلم می‌گرفت معلوم بود که چقدر تلاش می‌کردم و چطور در نقش فرو می‌رفتم و این بازی در نقش ادامه داشت  تا این که نقش تمام و کار متوقف می‌شد.

*چقدر تحت تاثیر قرار می‌گرفتید؟ تا حالا شده که برای یک نقش گریه کنید؟

ناظریان: خیلی. یادم هست فیلمی دوبله کردم که در آن مادر کودکی یک ماهه بودم برای آن نقش خیلی گریه کردم. آنقدر گریه کردم که اشک هایم گاهی جلوی چشمانم را می‌گرفت و اجازه نمی‌داد که تصاویر را ببینم یا دیالوگ ها را بخوانم اما هیچگاه یادم نمی‌رود همان طور هم رل ها را ادامه می‌دادم.

*هیچگاه اجرای این نقش ها عادی و روتین نمی‌شد؟

ناظریان: خیر. اتفاقا ما باید می توانستیم 10 برابر احساسی را که هنرپیشه اجرا کرده ارائه کنیم که بتوانیم رل را با حسی قوی بگوییم. مخصوصاً در  نقش هایی که احساسی باشد باید انرژی بیشتری گذاشت.

*چقدر برای نقش های خود تمرین داشتید؟

ناظریان: من قبل از این که دچار این کسالت شوم گویندگی زیاد داشتم ولی در هیچ کدام از کارهایم بیشتر از یک بار احساس نیاز به تمرین نمی‌کردم. فیلمی را برای بهرام زند به اسم «هملت» دوبله کردم که در هر سکانس یا قسمتی که دوبله می کردم آقای زند می آمد و تشکر می‌کرد.

زمانی که من سکته کردم قسمتی از دیالوگ های من در این فیلم پاک شد. آن وقت از من خواستند که دوباره دیالوگ ها را بگویم چون باید از ابتدا دوبله می‌شد اما اصلاً حالم برای دوبله مساعد نبود تا اینکه به زهره شکوفنده گفتند و او هم اگرچه گفته بود که نمی تواند مثل من دوبله کند اما لطف کرد و دوبله کرد. به هر حال من هر قسمت را یک بار می‌دیدم و تمرین می‌کردم و یک بار هم ضبط می‌کردم احتیاجی نبود که بیشتر تمرین کنم.

*نقشی بوده که دوست داشته باشید به شما بدهند اما نداده باشند؟

ناظریان: نقش ها را همیشه مدیر دوبلاژها انتخاب می‌کردند اما همیشه انتخاب آنها مورد پسند من هم بوده است اما در این سال ها که دیگر دوبله نمی‌کنم فیلم های زیادی بودند که با خود می‌گفتم اگر این رل را من می‌گفتم چقدر خوب می‌شد ولی دیگر نمی‌توانستم گویندگی کنم.

عرفانی: مادر الان از کار دوبله خسته می‌شود چون این کار انرژی زیادی می‌برد.

ناظریان: من همین قدر هم که الان صحبت می‌کنم انرژی زیادی صرف می‌کنم دوبله فیلم که دیگر جای خود را دارد.

*اوایل چطور با این مساله کنار آمدید که دوبله را کنار بگذارید؟

ناظریان: خیلی سخت بود. اوایل از استودیو که خارج می‌شدم گریه می‌کردم. چون فقط به کار مدیر دوبلاژی مشغول بودم اما الان عادت کردم که من تنها نظارت داشته باشم و دیگران دوبله کنند.

*اینکه دخترتان دوبله می کند تاثیری در حال شما دارد؟

ناظریان: بله خیلی خوشحالم که دخترم می‌تواند دوبله کند زمانیکه به جای نقش های سن بالا صحبت می کند بعضی از گوینده ها می گویند صدای دخترت درست مثل خود تو است. از شنیدن این جمله خیلی خوشحال می‌شوم چون یک نفر هست که جای من را پر کند مخصوصا یک نفر که از خود من و فرزند خود من است.

*دوبله فیلم های انگلیسی و کره ای یا هندی برای دوبلور تفاوتی دارد؟

ناظریان: برای یک مدیر دوبلاژ فرقی نمی کند چون بهرحال باید نقش ها را انتخاب کند و بر آنها نظارت داشته باشد.

عرفانی: بستگی به بازی ها دارد، در دوبله هر زبانی باید هر کاری را که هنرپیشه می‌کند انجام دهید و خیلی به زبان آن فیلم ارتباطی ندارد اما بعضی ریزه کاری‌ها متفاوت می‌شود. مثلا من دوبله فیلم‌های هندی را دوست دارم چون پر از احساس است و می‌توانید کنش‌های زیادی به عنوان یک گوینده داشته باشید. درواقع من هر چقدر نقشی سخت تر باشد بیشتر دوست دارم. نقشی که پر از احساس باشد، گریه داشته باشد و در کل جای کار زیادی داشته باشد.

*چرا؟

عرفانی: چون وقتی چنین کار سختی را انجام می‌دهید از کار خود لذت می‌برید. اصلا یکی از دلایل دوبله های ضعیف همین است که بعضی تنها فیلم را به فارسی برمی‌گردانند اما به آنجایی که باید نمی‌رسند و بعضی هم با نقش زندگی می‌کنند چون عده ای از نقش همیشه جلوتر هستند و می‌توانند ریزه کاری‌های نقش را درآورند.

*شما تجربه بازی را هم داشته‌اید کدام یک را بیشتر دوست دارید؟

عرفانی: جذابیت دوبله و گویندگی برای من بیشتر بوده است. فکر می‌کنم دوبله خانواده من و یا یک عضوی از خانواده من شده است اما بازی کمی برای من غریبه بود و من دیدم با بازی دارم از دوبله عقب می‌افتم چون باید برای دوبله تمام وقت، زمان بگذارید بسیاری از کسانی هم که از سینما، تئاتر و یا حرفه های دیگر به این سمت آمده اند و می‌خواهند در هر دو حرفه کار کنند چندان موفق نمی‌شوند چون باید در کار دوبله تمرکز داشته باشید. اگر بخواهید گوینده شوید فقط باید روی گویندگی وقت بگذارید.

*فکر می کنم یکی از مشهورترین کارهای تبلیغاتی شما گویندگی شخصیتی باشد که به جایش گفتید «مامان جون بستنیش خوشمزه تره»درباره آن توضیح دهید؟

عرفانی: من در آن زمان 4 سال داشتم و مثل تمام زمان هایی که با پدر و مادر همراه می‌شدم و همیشه با آنها به استودیوهای مختلف می‌رفتم باز هم همراهشان بودم آنها قرار بود گویندگی این کار را داشته باشند. اما این تبلیغ یک بچه گاو داشت که کسی برای آن انتخاب نشده بود و همانجا در استودیو از من خواستند که این دیالوگ را بگویم من هم بدون هیچ تمرینی در ضبط گفتم «مامان جون بستنیش خوشمزه تره» و بعد انتهای این دیالوگ چون نفس کم آوردم کشیده شد اما دیگران فکر می کنند این کار عمدی بود.

* چه هدفی در کار گویندگی دارید؟ مثلا برای خود تعیین می کنید که می خواهید به کجا برسید؟

عرفانی: هدفم این است که هر روز بهتر از روز قبل باشم چون دوبله پایان و انتها ندارد. شاید این جمله تکراری است اما یک گوینده واقعا نمی تواند به این پایان راه برسد چون ریزه کاری های زیادی دارد.

*نظر شما چیست خانم ناظریان؟ این راه واقعا پایان ندارد؟

 ناظریان: ببینید من هنوز هم وقتی فیلم های خود را می‌بینم گاهی می‌گویم اگر این قسمت را اینطور می‌گفتم بهتر می‌شد.

*شما در تئاتر و سینما هم بوده اید چطور آنها را کنار گذاشتید؟

ناظریان: جذابیت دوبله برای من بیشتر بود. گویندگی را بیشتر دوست داشتم. عشق دوبلوری فیلم‌های خارجی (می خندد) و رل‌هایی که می‌گفتم مرا در این کار نگه داشت.

عرفانی: مادر در تئاتر و سینما موفق هم بود و به لحاظ مالی هم برایش بهتر بوده اما در نهایت این حرفه را انتخاب کرده است. من هم فکر می کنم اینجا خانه ماست. ممکن است به جاهای دیگر گریزی بزنم اما در نهایت بر می‌گردیم به خانه خود. خیلی ها  خواستند که این خانه را از ما بگیرند اما اعضای این خانه با هم متحد هستند و من امیدوارم که این خانه همیشه باقی بماند.

*خانم ناظریان چی شد که دهه 40 ایران به دهه طلایی دوبله ایران تبدیل شد؟

ناظریان: والا خود ما هم نمی‌دانیم که چی شد که عده ای انگشت شمار آمدند و در این عرصه ماندند. ماندند و ماندگار شدند و الان هم به نظر من همان ها هستند که دوبله را می چرخانند.

عرفانی: تعداد افرادی که الان در عرصه دوبله هستند در این سال ها بسیار افزایش پیدا کرده، البته بعضی شان به اجبار در این حرفه مانده اند یعنی چون وارد این حرفه شده اند و مدتی برایش وقت گذاشته اند دیگر نمی دانند اگر این حرفه را کنار بگذارند چه کار دیگری می توانند انجام دهند. برای همین این خانه کمی تنگ شده است اما نسل قدیم با اینکه انگشت شمار بودند اما همه حرفه ای بودند.

فکر می‌کنم بسیاری از کسانیکه هم اکنون در این عرصه وارد شده اند راهشان را اشتباه انتخاب کرده‌اند و حالا نمی‌دانند بعد از 5 یا حتی ده سال کار در این حرفه به کجا بروند. بسیاری هم آن زمان وارد دوبله شدند و دیدند نمی‌توانند و وارد کارهای دیگر شدند. هم اکنون انجمن های زیرزمینی زیادی هر روز برپا می‌شود که من اسم بسیاری از آنها را نمی‌دانم. فکر می‌کنم اینها بسیاری شان بعدا می‌فهمند که راه خود را اشتباه انتخاب کرده‌اند.

*قبول دارید که عرصه دوبله کمی انحصاری شده است و به همین دلیل است که انجمن های زیرزمینی بسیاری در این حرفه پیدا می‌شوند؟

ناظریان: نه من این گفته را قبول ندارم. ببینید کسانیکه این انجمن های زیرزمینی را به راه انداخته‌اند اصلا نمی خواسته‌اند که جزو ما باشند و یا با انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم همراه شوند.

*اما من از بسیاری شنیده‌‌‌‌‌‌‌‌ام که رادیو و تلویزیون خیلی سخت دوبلور می‌گیرد و یا گاهی پارتی بازی‌هایی می‌شود؟

ناظریان: من خودم زمانی جزو داوران تعیین کننده بودم و از علاقمندان تست می‌گرفتم. ما صداهایی را که واقعا خوب بودند انتخاب می‌کردیم و هیچگاه برای کسی پارتی بازی نمی‌کردیم. بسیاری هم با تحصیلات خیلی بالا می‌آمدند اما فقط علاقه داشتند استعداد هم مهم است.

*گاهی در صداسازی و تمرینات صدا برای دوبله راهکارهای خاصی شنیده می شود مثل اینکه خودکار لای دندان ها گذاشته شود، چقدر این راهکارها را تایید می کنید؟

ناظریان: این راهکارها مثل خودکار گذاشتن و سیگار کشیدن هیچ کمکی نمی‌کند. تازه ضرر هم دارد. گوینده باید در استودیو بنشیند و گوینده ها و احساس آنها را نگاه کند تا بفهمد کسی که دوبله می‌کند چطور کار می‌کند.

*خود شما هیچ گاه نخواسته‌اید که گویندگی را آموزش دهید؟

ناظریان: خیر. بارها از خود من و حسین عرفانی خواسته‌اند که در کارگاه‌ها دوبله را آموزش دهیم اما ما قبول نکرده‌ایم چون فکر می‌کنم این آموزش‌ها تنها یک امیدواری کاذب برای جوانان به بار می‌آورد و من همانطور که گفتم کار دوبله بیشتر از اینکه با چند کلاس و کارگاه آموخته شود به این نیاز دارد که ساعت‌ها در استودیو نزد دوبلورها بنشینید و حرکات و رفتار و احساسات آنها را تماشا کنید.

*سپاسگذارم خانم ناظریان که با تمام پرسش های زیاد این مصاحبه شما تحمل کردید و به تک تک آنها پاسخ دادید.

گفتگو از عطیه موذن