خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: زندهیاد رسول ملاقلیپور از جمله کارگردانهای سینمای ایران بود که در ژانر سینمای دفاع مقدس فیلم ساخت و عصیان نسل خود را به انحای مختلف در پسزمینه سینمای دفاع مقدس به تصویر کشید. رسول ملاقلی پور با توجه به علاقه قلبی که به این سینما داشت در این ژانر ماند ولی پس از ساختن فیلم «میم مثل مادر» در اسفند سال 1385 اجل به او مهلت نداد تا همه آرزوهایش را در سینمای دفاع مقدس محقق کند.
این روزها که بحث «روز هنر انقلاب اسلامی» و شهادت آوینی مطرح است جا دارد از مردی یاد کنیم که با «مزرعه پدری»، «نسل سوخته»، «هیوا»، «سفر به چزابه» و بسیاری دیگر از آثاری که در سینمای ایران جاودانه شدهاند، چراغ مفاهیم ارزشمند دفاع مقدس و مردان جبههها را زنده نگه داشت.
علی ملاقلیپور فرزند رسول ملاقلیپور که او نیز از فیلمسازان فیلم کوتاه و از دستیار کارگردانهای سینمای ایران است دعوت خبرگزاری مهر را پذیرفت و با حضور در محل خبرگزاری از نگاه پدرش به سینما گفت.
ملاقلیپور از خاطرات همراهی با پدرش و عصیان فروکش کرده رسول بعد از ساخت فیلم «میم مثل مادر» سخن گفت.
این فیلمساز در بخشی از این گفتگو تاکید کرد که اجازه بهرهبرداری از سینمای پدرش به نفع جریانهای سیاسی را نمیدهد چراکه رسول ملاقلیپور برای هیچ جریان سیاسی و گروه و جناحی فیلم نساخت و اگر دوربین دست گرفت و حرکت کرد به این دلیل بوده که خودش را مدیون رزمندگان جنگ می دانست.
با ما در این گفتگو همراه میشوید:
* رسول ملاقلیپور تا زمانی که زنده بود دست از فیلمسازی در سینمای دفاع مقدس نکشید. با توجه به شناختی که از پدر دارید فکر میکنید اگر زنده بود باز هم در همین حال و هوا فیلم میساخت یا ترجیح میداد نوع دیگری از فیلمسازی را تجربه کند؟
- به نظرمن این نکته مهم نیست که اگر رسول ملاقلیپور زنده بود باز هم در این ژانر فیلم می ساخت یا خیر، بلکه مهم این است که ملاقلیپور در مواجهه با شرایط کنونی چگونه رفتار میکرد.
آنچه مسلم است اینکه پدرم تعداد زیادی فیلم ساخت و اگر در میان این فیلمها اثر خوب و تاثیرگذار در جهت خدمت به سرزمینش وجود دارد همانها توشه آخرتش شده است.
* سئوالم را به شکل دیگری مطرح می کنم. اگر رسول ملاقلیپور در قید حیات بود پس از گذشت این همه سال از جنگ آیا همچنان خود را موظف به ساخت فیلم در این حوزه میدانست؟
- آنچه با اطمینان میتوانم بگویم این است که پدرم خود را مدیون دوستان و همرزمانش در جنگ میدانست و علاقهاش به مردان جبهه و جنگ ریشهدار بود.
* این علاقه ریشهدار چگونه در وجود پدرتان شکل گرفته بود؟
- رسول ملاقلیپور پدرش را خیلی زود از دست داد و معتقد بود شخصیت او را یکی از سرداران لجستیک جنگ یعنی حاج حسن شوکت شکل داد.
پدرم خیلی اتفاقی با حاج شوکت در جنگ مواجه می شود و در خاطرات خود بسیار گفته که متعهد بودن را حاج شوکت به او یاد داده است و براساس گفته های پدرم می گویم سردار شوکت باعث شد که رسول ملاقلیپور نسبت به دیگران و مردم جامعه اش بی مسئولیت و بی تعهد نباشد. بنابراین مسئله رسول ملاقلی پور در درجه نخست کار در فضای جنگ نبود بلکه خود را مدیون و متعلق به هشت سال دفاع مقدس می دانست.
پدر هشت سال از بهترین دوران جوانی خود را در جنگ گذرانده بود و همه ما می دانیم جوانی هر فرد در هر فضایی که بگذرد شاکله اصلی زندگی اش را شکل میدهد.
باور کنید اینکه من بگویم اگر پدرم زنده بود چه میکرد، دروغ گفته ام. اگر رسول ملاقلیپور زنده بود امروزش با هشت سال پیش متفاوت بود و طبعا نگاه دیگری به زندگی داشت.
ولی اگر خود را مسلمان بدانیم که میدانیم، دو نوع جهاد را بر اساس دیدگاه قرآن پیش رو داریم. وقتی دفاع از وطن مطرح است قرآن هم بر جهاد تاکید دارد ولی از سوی دیگر میگوید که جهاد با نفس، جهاد اکبر و جنگ با دشمن بیرونی و متجاوزگر جهاد اصغر است. حال دفاع مقدسی که ما در سینما مطرح میکنیم همان جهاد اصغر است.
این روزها تجاوز به خاک این سرزمین به شکل جنگ سرد در حال رخ دادن است که این جنگ بر نفس جوان امروز تاثیر مستقیم دارد و ضرورت و نیاز فعلی ما جهاد اکبر است، بنابراین به اعتقاد من ساخت فیلم در فضاهای جنگ در چنین شرایطی از اولویت های جهاد اصغر قرار می گیرد و آنچه در حال حاضر جهاد اکبر در سینما است توجه به دغدغههای مردم و بازگرداندن اخلاقیات به جامعه است و اگر فیلم هایی با چنین دغدغه هایی ساخته شود جهاد اکبر انجام خواهد شد.
در حال حاضر برخی فرزندان ایران گرفتار زوال اخلاقی شده و یا در دام اعتیاد و مسائل دیگر گرفتار هستند و زیر پوست شهر اتفاقهای عجیب و غریبی در حال رخ دادن است و فیلم ساختن با این موضوعات کار بزرگ کردن است وگرنه سینمای دفاع مقدس جای خود با قوت ایستاده است.
* به اعتقاد شما ساخت آثاری بر مبنای معضلات اجتماعی مصداق جهاد اکبر در سینمای امروز است؟
- فیلمنامه با موضوعات اجتماعی کم داریم؛ در واقع مصداقهای جهاد اکبر را نداریم این در حالی است که اگر فیلم هایی با موضوعات اجتماعی ساخته شود مردم هم استقبال می کنند. به عنوان مثال «طلا و مس» مصداق چنین فیلم هایی بود داستان مردی است که بر پایه اخلاق برای حفظ زندگی خود ایستادگی می کند. این فیلم با اینکه بازیگران معروف و گیشه پسندی هم نداشت در زمان اکران خود به فروش خوبی دست یافت. فیلم «تاح محل» هم همین ویژگی را داشت روایتی که از فداکاری در این فیلم مطرح می شود کم از سینمای دفاع مقدس نداشت اما هنوز دیده نشده و در نوبت اکران قرار دارد.
* با این اوضاف به نظر میرسد منظور شما این است که سینمای دفاع مقدس میتواند در بستر اجتماعی و مقابله با جنگ نرم، بازتعریف شود.
- دقیقا به اعتقاد من در شرایط فعلی که مردم با انواع و اقسام مشکلات مالی و اجتماعی و خانوادگی دست و پنجه نرم میکنند تنها ساخت فیلم در ژانر دفاع مقدس در سال نیاز نیست. بنابراین به نظر می رسد در برخی موارد در شناخت ضرورتها و اولویتها اشتباه کردهایم.
* نکته ای اشاره می کنید در نوع نگاه رسول ملاقلی پور هم وجود داشت. فیلمهایی که او در دهه 60 ساخته بود فیلم جنگی محسوب میشدند ولی به مرور آثارش به جنس همان دغدغههای اجتماعی و اثراتی که جنگ بر جامعه گذاشته بود، نزدیک شد.
- نه قبول ندارم چون آنچه به عنوان اثرات ضدجنگ از آن نام می برید زیر مجموعه ژانر دفاع مقدس است و همه شخصیتهایی که درد خود را مطرح می کنند متاثر از شرایط جنگ هستند.
*«میم مثل مادر» از جنس همان فیلم هایی است که تاثیر جنگ در زندگی یک مادر و فرزندش را مطرح می کند و در عین حال با دغدغه طرح مسائل اجتماعی ساخته شده است.
- نه چنین نیست. به نظرمن فیلمی مثل «میم مثل مادر» از این جهت که اثری ضد جنگ بود محبوب نشد بلکه از این جهت معروف شد که فداکاری یک زن درباره زندگی و فرزندش را به تصویر می کشید.
* اما آنچه شما به عنوان فداکاری از آن یاد میکنید به دلیل اثرات به جا مانده از جنگ بوده است.
- این هم برداشت درستی است اما اصل مطلب، درباره جنگ نیست بلکه فداکاری یک مادر به تصویر می کشد که این شخصیت درک درستی درباره پیرامون خود دارد بنابراین جانمایه فیلم فداکاری است و فرقی نمیکند این فداکاری در یک فیلم دفاع مقدسی مطرح شده باشد و یا در ژانر دیگری.
* وقتی مقابل پسر رسول ملاقلیپور نشسته باشی حتی اگر این پسر خودش اهل سینما باشد باز هم مسیر سئوالات به سوی پدرتان میرود. پیشاپیش عذرخواهی من را بپذیرید.
- وظیفه من است که درباره برداشتهای متفاوت و گاه نادرست از پدر صحبت و روشنگری کنم.
* حالا راحتتر می توان ادامه داد. به عنوان یکی از اعضای خانواده ملاقلیپور تا چه اندازهای در جریان ساخت فیلم های پدر قرار میگرفتید؟
- آنچنان درگیر فضاهای کار پدر نبودم اما متوجه درگیری های او با فیلم هایی که می ساخت و شخصیتهایی که خلق میکرد، بودم.
*می توانید کمی از فضای ذهنی و حال و هوای رسول ملاقلی پور بگویید؟
- آنچه از بازگو کردن فضای ذهنی رسول ملاقلی پور می خواهید بدانید لزوما روایت واقعی نیست و ممکن است برداشت های خود من نیز بدان اضافه شود.
* این سئوال از این جهت مطرح شد که درگذشت غیر منتظره رسول ملاقلی پور شوک عجیبی به جامعه سینمایی وارد کرد و همان زمان هم حرف های بسیاری مبنی بر فشار فکر و خیال و در نهایت چرایی درگذشت این فیلمساز مطرح بود.
- رسول ملاقلی پور همانی بود که بود و تمام شد. اما آنچه من از پدرم می شناسم و دریافت کردم این است که رسول ملاقلی پور یک فیلمساز تکنیکال بود و سینما را از جهت فن و حرفه به خوبی می شناخت. حالا نمی دانم آنچه شما می خواهید مربوط به فضای فکری است یا فضای حرفهای؟
* قطعا فضای فکری مدنظر است.
- به اعتقاد من فضای فکری رسول ملاقلی پور به دلیل شوریدگیهایی که داشت به معنای کامل قابل پیشبینی نبود و به همین دلیل است که می گویم اگر در حال حاضر زنده بود نمی دانم چگونه فکر می کرد و چه فیلمی می ساخت. اما مطمئن هستم که خود را همیشه وامدار ایثار رزمندگان در جنگ می دانست. البته این وامدار بودن لزوما برای فیلم ساختن نبود. یادم هست خیلی وقت ها که بیکار هم بود به آسایشگاه جانبازان می رفت و با برخی از این جانبازان رفاقت داشت.
* اتفاقا به نظر میرسد ایجاد چنین فضایی مانند سرکشی به آسایشگاه جانبازان نوعی بسترسازی برای ساخت آثارش بوده است.
- قطعا بیتاثیر نبوده است و به دلیل همین تاثیرپذیری است که بخشی از ساختار فکری رسول ملاقلی پور در ترکیبی از فیلمهای اجتماعی و دفاع مقدس نمود پیدا کرده است. درست به همین دلیل است که می گویم آن بخش از آثار ملاقلی پور که در ژانر اجتماعی ساخته شد، ثبات نداشت. به نظر من پدر بخش عمده ای از تاثیرات فکری خود را از حسن شوکت گرفته بود و این تاثیر در اخلاقیات و نگاه پدرم به زندگی تاثیر بسیاری گذاشته بود حال اینکه بعد از جنگ دوست خوب و بد کنارش زیاد بودند و طبعا تاثیری که از این فضا می گرفت در فیلم های اجتماعی که می ساخت تاثیر می گذاشت به همین دلیل است که خط مشخصی را در ساخت فیلم های اجتماعی پدرم پیدا نمیکنم.
* می توانید مصداق بیاورید؟
- به عنوان مثال فیلم «قارچ سمی» با فیلمی مثل «میم مثل مادر» در تضاد هستند و سیر تغییر فضای فکری این فیلمساز را نشان می دهد.
* همیشه همینطور بوده است. انسان هر اندازه که رو به آینده می رود نگاه بازتری نسبت به آنچه فکر می کند پیدا می کند و مسائل جامعه ای که در آن زندگی می کند نیز دستخوش تغییر می شود.
- من با تغییر مشکل ندارم و به این سیر اعتقاد دارم اما توجه کنیم که تغییر با آنچه به بی ثباتی در روش فیلمسازی اجتماعی ملاقلی پور تعبیر می شود، متفاوت است. یکی از حسن های پدرم این بود که خیلی خوب می دید، خوب تاثیر می گرفت و خوب درک می کرد و بعد فیلم می ساخت. اما یکی از مشکلات رسول ملاقلی پور این بود که خیلی اهل مطالعه نبود و همین مسئله موجب می شد برخی از آثارش نسخه خوبی از آب در نیاید. یعنی حرفی که می زد به درد جامعه نخورد.
* مثل چه فیلمی؟
- «قارچ سمی». به نظر من این فیلم یک اثر اشتباهی در کارنامه کاری پدرم بود و اصولا این فیلم نباید ساخته می شد و نکته قابل توجه این است که فیلمی مانند «قارج سمی» در خاطره جمعی مردم نمانده چون حرف مردم نبوده است اما فداکاری یک مادر که در فیلم «میم مثل مادر» می بینیم همیشه حرف مردم است.
* تا چه اندازه پدرتان شما را در هنگام نگارش فیلمنامه و یا ساخت فیلم مشارکت می داد؟ چون به نظر می رسد منتقد خوبی برای پدرتان بودید.
- پدر برای اینکه فیلمنامه خود را چکشکاری کند از نظر افراد بسیاری بهره می برد و یکی از آنها من بودم. نظرم را می گفتم و او هم گوش می داد.
* پس از اینکه رسول ملاقلیپور درگذشت افراد و گروه های بسیاری سعی کردند که نوع نگاه و اندیشه ملاقلی پور را از آن خود کنند. تا چه اندازه با مواردی از این دست مواجه بودید؟
- به نکته خوبی اشاره کردید یکی از دلایلی که دعوت خبرگزاری مهر را پذیرفتم بیان این مطلب در رسانه ای چون مهر بود. به نظرم این خبرگزاری در بین رسانه های دیگر نگاه معتدلی به مسائل مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دارد.
درباره بهره برداری افراد و گروه ها باید بگویم که متاسفانه این اتفاق افتاد. بعد از فوت پدر افرادی آمدند و خواستند که درباره او کتاب بنویسند و یا فیلم هایی بسازند. اول استقبال کردم و خود را موظف دانستم که به آنها کمک کنم و حتی نماهنگ هایی نیز ساختم و خوراک تصویر برنامه ها و همایش های آنها را نیز تامین کردم. این همکاری را انجام دادم فقط به این خاطر که پدرم بود و دوست داشتم تصویر خوبی از او ارائه شود اما رفته رفته احساس کردم این کمک رسانی به افرادی که ابراز تمایل برای ماندگار کردن نام پدرم می کردند به سوءاستفاده تبدیل شد.
*نمونه مشخصی از این بهره برداری دارید؟
- تعدادی از افراد که ناشناخته هم نیستند به من گفتند که می خواهند درباره رسول ملاقلی پور کتاب بنویسند بعد خواستم که حتما قبل از انتشار کتاب را بخوانم. وقتی مطالب کتاب را خواندم متوجه شدم برداشت خود را به جای واقعیت ملاقلی پور می خواهند منتشر کنند. در واقع می خواستند دیدگاه سیاسی خود را ارائه دهند. این درحالی است که ملاقلی پور به هیچ عنوان آدم سیاسی نبود و فقط یک فیلمسازی بود که تلاش می کرد متعهدانه به جامعه خود نگاه کند اما بعد از فوتش بسیار تلاش شد به عنوان یک فیلمساز سیاسی شناسانده شود.
* در پاسخ به مخالفت های شما چه عکس العملی داشتند؟
- سعی در توجیه داشتند اما آنچه مسلم است من فرزند رسول ملاقلی پور هستم و تا زمانی که زنده هستم اجازه نخواهم داد کتاب و یا فیلمی درباره او نوشته و ساخته شود که خلاف واقعیت است.
به اعتقاد من مصادره کردن هنرمند به نفع هر جریانی، غیر اخلاقی است. پدرم همیشه به شوخی به من می گفت علی نامردی وقتی من مردم اجازه بدی از من تعریف بی جا و به جا بکنند. میگفت دوست ندارم هیچ فرد و یا گروهی از من خاطره سازی کند. زمانی که پدرم از دنیا رفت دیدم هشداری که داد رنگ عمل به خود گرفت و نه تنها او بلکه بسیاری دیگر از بزرگان عرصه فرهنگ و هنر که از دنیا رفتند به نفع افراد و گروه ها مصادره شدند.
* پدر شما همیشه نگاه انتقادی و معترض به جامعه داشت. در واقع به نظر می رسد سینما برای رسول ملاقلی پور دغدغه نبود بلکه ابزاری برای به تصویر کشیدن آنچه از جامعه دریافت می کرد بود. به نظر شما نگاه کدامیک از فیلمسازان به سینمای ملاقلی پور نزدیک تر است؟
- به نظرمن مسیر ملاقلی پور مهم نیست بلکه اخلاقیات و خوب فیلم ساختن و درست حرف زدن مهم است بنابراین ملاک ملاقلی پور نیست و چون ملاک شخص نیست نمی توان بگویم کدام فیلمساز راه او را ادامه می دهد. حال ممکن است هر فیلمسازی که درست حرف بزند عنوان معترض را نیز به او بدهند. البته پدرم تا زمانی که در عرصه سینما حضور داشت به مردم، اخلاقیات و حرف درست زدن متعهد بود و این تعهد را با ساخت فیلم در ژانر دفاع مقدس ثابت کرد.
مهم نیست راه رسول ملاقلی پور ادامه پیدا کند، مهم این است که سینمای متعهد دریچه ای برای نفس کشیدن داشته باشد.
* درباره حضور خود در سینما و اهدافی که دارید بگویید.
- پانزده سال است که در سینما فعالیت می کنم و کارم را با دستیاری شروع کردم و بعد از سالها فعالیت در این عرصه به عنوان دستیار یک کارگردان و برنامهریز شناخته شدم.
* به عنوان آخرین سئوال می دانم که چند فیلم کوتاه و مستند ساخته اید، آیا قصد ندارید نخستین فیلم بلند خود را بسازید؟
- اصولا هدفم فیلمسازی نیست بلکه دوست دارم به هر شکل ممکن حرف درست را بزنم. چند وقت پیش تهیهکنندهای از من خواست که یک تلهفیلم برای تلویزیون بسازم اما قبول نکردم چون معتقدم با تله فیلم ساختن معجزه ای اتفاق نمی افتد. چون در طول سالیان مختلف تله فیلم ساختن در تلویزیون به یک سریدوزی تبدیل شده است. بنابراین بهترین کارگردان های ایران هم در تلویزیون تله فیلم بسازند باز هم نمی توانند اثر شاخصی از آب درآورند چون تلویزیون بستر مناسبی برای خوب فیلم ساختن نیست.
گفتگو از پریسا ساسانی