14 فروردین ماه، روز جهانی کتاب کودک است. خبرگزاری مهر به بهانه این روز، طی گفتگوهایی با نویسندگان و منتقدان ادبیات کودک و نوجوان به معیارهای جهانی شدن این شاخه از ادبیات میپردازد. در نخستین شماره از این پرونده با شهرام اقبالزاده، منتقد گفتگو کرده و نظرات او را جویا شدهایم.
اقبالزاده براین باور است که بسیاری از آثار کودک و نوجوان ما قابلیت جهانی شدن دارد اما موانعی بر سر راه هست که باید برداشته و یا کمرنگ شوند. یکی از این محدودیتها، خود زبان فارسی است؛ زبانی که گستره جغرافیایی بسیار محدودی را دربرمیگیرد و تنها به ایران فرهنگی تعلق دارد و از نظر گستردگی حوزه جغرافیایی قابل مقایسه با زبانی مثل زبان انگلیسی نیست.
یکی دیگر از مواردی که به گفته این منتقد ادبیات کودک و نوجوان باید به آن توجه شود، ادبیات معاصر ایران است. مگر چند درصد دانشگاههای جهان که کرسی ادبیات فارسی دارند به ادبیات معاصر توجه میکنند که بخواهند بخشی را هم به ادبیات کودک و نوجوان ما اختصاص دهند؟ آنچه به آن پرداخته میشود ادبیات کلاسیک است و مردم دنیا حافظ و سعدی و مولانا را میشناسند و با شعر و ادبیات داستانی امروز ما آشنا نیستند.
اقبالزاده با اشاره به اینکه برای معرفی ادبیات کودک و نوجوان ایران به مردم سایر کشورها باید برنامهریزی درست و دقیقی وجود داشته باشد گفت: قرار بود سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، متنهایی را انتخاب و ترجمه کند اما این اتفاق نیفتاد. اصلا ما مرکزی داریم با عنوان«مرکز ساماندهی ترجمه» که معلوم نیست برای ترجمه ادبیات کودک چه کرده و چه برنامهای در نظر گرفته است؟ ظرفیتهای خوبی در ادبیات ما وجود دارد که باید شناسایی و معرفی شوند اما لازمه این کار برنامهریزی هدفمند و صرف بودجه است.
گردآورنده«فرهنگ اصطلاحات فارسی- انگلیسی» معتقد است به لحاظ سخت افزاری ما نمیتوانیم خود را با غرب مقایسه کنیم چراکه آنها در این حوزه، 200 سال جلوتر از ما هستند و نویسندههاشان، مخاطب خود را به خوبی میشناسند اما این به معنی ان نیست که ما آثار قابل ترجمه نداریم. بسیاری از داستانهای ایرانی، قابلیت معرفی به مردم جهان را دارند ضمن اینکه بسیاری ایرانیان مهاجرت کردهاند و حالا فرزندانشان نیاز دارند با فرهنگ سرزمین اجدادی خود آشنا شوند و ما باید به این گروه، خوراک مناسب دهیم. اگر این بچهها از داستانهای ایرانی خوششان بیاید آن را به بچههای دیگر با فرهنگ و زبانهای متفاوت معرفی میکنند.
به گفته اقبالزاده، بومیگرایی، راهی برای جهانی شدن است و اصلا یکی از ویژگیهای ادبیات، انتقال فرهنگی است پس خوب است نویسندگان ما به فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی و ویژگیهای بومی توجه کنند اما مخاطب امروز و نیازها و دغدغههایش را هم بشناسند و بدانند کودک امروز بازیگوش و کُنشگر است.
نویسنده «ترجمه برای کودکان» هوشنگ مرادی کرمانی را شناختهشدهترین چهره ادبیات کودک و نوجوان ایران دانست و افزود: مرادی، شناختهشدهترین نویسنده ما برای مردم جهان است اما دیروز با سحر ترهنده که داور جایزه هانس کرستین اندرسن بوده صحبت میکردم. او میگفت: با اینکه ناهاکو یوهاشی، نویسنده ژاپنی و برنده جایزه اندرسن هم به ادبیات فولکلوریک خود توجه و فضایی فانتزی خلق کرده بود اما داوران با آثار او به خاطر وجود ترجمههای خوب از داستانهایش آشنا بودند اما همه کارهای هوشنگ مرادی کرمانی ترجمه نشده و تمام ترجمهها، خوب و تاثیرگذار نیست. مترجمی که آثار را برگردان میمند باید زبان مقصد و مبدا را به خوبی بشناسد و داستانهای هوشنگ مرادی کرمانی، سرشار از اصطلاحات محلی است.