به گزارش خبرگزاری مهر، ماهیت و سنخ نظام بین المللی یکی از موضوعاتی است که در نظریه های روابط بین الملل مورد توجه بوده و هست. برخی معتقد هستند که منطق حاکم بر نظام بین الملل و روابط بین الملل منطق آنارشی(نظم هابزی) است. در مقابل این دیدگاه برخی نظریه پردازان با نگاهی خوشبینانه به ماهیت و سرشت انسان، نظام و روابط بین الملل و روابط میان کشورها را مبتنی بر همکاری(نظم کانتی) می دانند. برخی نیز معتقدند که منطق حاکم بر نظام بین الملل و روابط میان واحدهای سیاسی مبتنی بر رقابت(نظم لاکی) است که این رقابت الزاما منازعه آمیز نیست.
خبرگزاری مهر گفتگویی با پروفسور "نیکلاس اونف" استاد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و بنیانگذار نظریه اجتماعی روابط بین الملل(سازه انگاری) انجام داد و در این گفتگو جویای نظریات وی درباره ماهیت نظم بین المللی شد.
وی در پاسخ به این سوال که به نظر وی مهمترین رخداد جهان در سال گذشته ایرانی چه بوده است گفت: آنچه که در سال گذشته به نظر من مهمترین رخداد بود نه حوادث اوکراین و کریمه ا ست و نه تحولات سوریه و تاثیر آن در بی ثباتی منطقه و نه آب شدن یخ روابط ایران و آمریکا بلکه حادثه ای است که اتفاق نیفتاده است. آن رخداد ورشکسته نشدن یونان بود که در نتیجه آن مجموعه ای از ورشکستگی های اقتصادی در اتحادیه اروپا را می توانست در پی داشته باشد که به نوبه خود می تواند موجب بروز هرج و مرج و افسردگی دراز مدت در اقتصاد شکننده سرمایه داری شود امری که نهایتا به بی نظمی گسترده در سطح جهان منجر خواهد شد.
پروفسور اونف در ادامه تصریح کرد: بنا به دلایل ساختاری نظام سرمایه داری در دهه های گذشته در حال از دست دادن قدرت زایشی خود بوده است و من بر این باورم که این مسئله موجب فروپاشی اقتصاد جهانی خواهد شد امری که دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد و فقط نیازمند زمان است.
این استاد آمریکایی همچنین در پاسخ به این سوال که از نظر وی آیا در سال گذشته شاهد تحولی در نظام بین الملل بوده ایم که بتوان آن را نقطه عطفی دانست که در نهایت منجر به تغییر ماهیت نظام بین الملل شود گفت: از منظر یک نظریه پرداز من به موضوعاتی که از سوالات شما بر می آید که برای شما مهم هستند اهمیت چندانی نمی دهم واقعیت این است که برای خود من هم تشخیص این موضوع که کدام رخداد از اهمیت بیشتری برخوردار است کاری سخت است.
وی در پاسخ به این سوال که به نظر وی جهان به سوی لاکی، هابزی و کانتی پیش می رود گفت: باید بگویم که من با پیش فرض های شما موافق نیستم زیرا اولا بر اساس سوال شما فقط در جهان 3 راه وجود دارد در حالی که من معتقدم احتمال راه چهارم یعنی مارکسیست هم وجود دارد که در پی وقوع بحران در نظام سرمایه داری به وجود خواهد آمد. همچنین ممکن است در آینده شاهد آنچه که من نظام "وبری" می نامم باشیم، نظامی که در آن سازمان های بزرگ کنترلی و نظارتی در سطوح محلی و جهانی به قدری زیاد و قدرتمند خواهند بود که موجب حذف گزینه های دموکراتیک خواهند شد و هرگونه نو آوری را از بین خواهند برد.
نیکلاس اونف همچنین گفت: همچنین ممکن است در آینده شاهد نظام "دورکیمی" باشیم که در آن تفاوت های کارکردی باعث جابجایی حاکمیت های سرزمینی خواهند شد و نیز در نظام ادیان ابراهیمی ممکن است شاهد سر برآوردن منازعات تاریخی پیروان ادیان ابراهیمی باشیم.
این نظریه پرداز در ادامه گفت: ممکن است در آینده همچنین شاهد نظام" کنفوسیوسی" باشیم که در آن هژمون های منطقه ای (مثل برزیل ، اتحادیه اروپا ، ایران و روسیه) مجبور خواهند بود به چین و آمریکا احترام بگذارند آنگونه که یک پسر به والدین پرخاشگر هژمون جهانی خود احترام می گذارد. این هژمون های منطقه ای خود در میان خودشان هم رقابت می کنند مثل رقابت دو برادر و خواستار احترام همسایگان خود هستند.
وی با ارائه دلیلی دیگر اقدام به رد تقسیم بندی مورد اشاره خبرنگار مهر کرده و گفت: ثانیا هیچ دلیلی وجود ندارد که یکی از این نظام های آینده بر بقیه چیره شود و هر یک از این نظام ها با ترکیب و اشکال خود به بقای خود ادامه خواهند داد. در هرسال معینی می توان شماری از این رخدادها را نام برد که نشان دهنده این تمایلات هستند.
نیکلاس اونف بنیانگذار نظریه اجتماعی روابط بینالملل (سازهانگاری) است. وی استاد روابط بینالملل دانشگاه بین المللی فلوریدا و دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در آمریکاست. از او آثار و کتابهای بیشماری در حوزه روابط بینالملل به چاپ رسیده است. جهانی که ما میسازیم، روابط بینالملل در جهان برساخته، عامل زبانی و سیاست در جهان برساخته از جمله آثار او به شمار میروند.
--------------------
گفتگو از پیمان یزدانی