یکی از مباحثی که در قرآن و روایات به شدت بر آن تأکید شده است مسئله احسان به والدین است که امام سجاد(ع) درباره این باره می فرماید: پس این مادر بود که حاضر بود گرسنه بماند و تو سیر باشی، برهنه بماند و تو لباس داشته باشی، تشنه بماند و تو سیراب باشی، در آفتاب بنشیند تا تو در سایه او آرام استراحت کنی، ناراحتی را تحمل کند تا تو در نعمت و آسایش به زندگی ادامـه داده و رشد نمائی و در اثر نوازش او به خواب راحت و استراحت لذیذ دست یابی.

به گزارش خبرگزاری مهر، خداوند در آیه 14 سوره لقمان می فرماید: وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ. ما به انسان درباره پدر و مادرش و به خصوص در مورد مادرش که در دوران بارداریش با ضعف و ناتوانی روز افزون روبرو بود و او را دو سال از شیره جانش شیر داد توصیه کردیم که شکرگذار نعمتهای من و پدر و مادرت باش که بازگشت همه شما به سوی من است.

اسلام برای پدر و مادر جایگاه ویژه ای قرار داده است به ویژه مادر که از او در آیات و روایاتبا تعابیر بلندی روبرو هستیم. چنانکه پیامبر(ص) در حدیثی شرط رسیدن به بهشت را وابسته به رضایت و خشنودی مادر توصیف کرده است و می فرماید " الجنة تحت اقدام الامهات"؛ بهشت زیر پای مادران است. در تفسیر این روایت باید گفت که پیامبر اسلام(ص) نه تنها مادر را تجلی بهشت و عامل بهشتی شدن خانواده اعلام می فرماید؛ بلکه به نحوی به این امر نیز اشاره می فرماید که اگر کسی می خواهد به بهشت راه یابد، باید که کمر همت در خدمت مادر بندد که مادر راه اتصال به جنت است.

هنگامی که اطاعت مادر بر فرمان الهی مقدم می شود

اسلام برای تجلیل از مادر، تنها به توصیه و سفارش کلامی بسنده نکرده است؛ بلکه در مقام قانونگذاری، حتی امر و نهی مادر را در بعضی از امور واجب الاجرا دانسته است. به طور مثال در جایی که یک امر مستحبی خداوند، با نهی مادر مواجه شود، فرزند وظیفه دارد فرمان مادر را بپذیرد و امر استحبابی خدا را اجرا نکند. مثلا اگر فرزند بخواهد برای فضیلت و ثواب، روزه استحبابی بگیرد و مادر مخالف باشد، بر فرزند واجب است که دستور مادر را اطاعت کند و در صورتی که از امر او تخلف کند، نه تنها ثوابی نبرده بلکه مرتکب گناه نیز شده است.

مورد دیگری که فرمان مادر، حتی در برابر امر خداوند محترم شمرده شده است، هنگامی است که امر واجب الهی، با نهی مادر روبرو شود، ولی آن عمل واجب عینی (مانند نماز یومیه، روزه ماه رمضان و...) نباشد، در اینجا اطاعت مادر بر اطاعت امر خداوند مقدم است. مثلا اگر وظیفه جهاد پیش آید، آنهایی که قادر به جنگ هستند باید در جبهه جنگ شرکت کنند ولی جوانی که تمام شرایط جهاد را دارد و مادرش اجازه نمی دهد( در صورتی که شرکت نکردن او در جنگ موجب زیان و ضربه ای بر مسلمین نشود) می تواند تنها به خاطر نهی مادر از شرکت در جنگ خودداری کند.

مردی خدمت رسول خدا(ص) رسید و عرضه داشت که: یا رسول ا... من جوانی با نشاط و آماده خدمت و فعالیت هستم و دوست دارد که در جبهه جنگ در را اسلام کوشش کنم اما مادری دارم که دوست ندارد من از او جدا شوم و به جنگ بروم. رسول خدا(ص) فرمود: برو و نزد مادرت باش. قسم به خدایی که مرا به پیامبری مبعوث کرد یکشب که در خدمت مادرت باشی و او به دیدار تو دل خوش باشد، ثوابش برای تو از یکسال جهاد بیشتر است.

حق مادر در کلام امام زین العابدین(ع)

همچنین در کلام ائمه معصومین در خصوص مادر و نقش او در خانواده مطالب گوناگونی وجود دارد که در کتب مختلف بدان پرداخته شده است. اما یکی از آثاری که به طور مستقیم به حق مادر اشاره کرده است، «رساله حقوق» امام سجاد(ع) است که حضرت در پاسخ به نامه یکی از یاران خویش، به حدود 50 حق اشاره فرموده است که حقوق الهی، حق اعضای هفتگانه بدن، حق نماز، روزه ، انفاق و پرداخت حقوق مالى ، هدیه و...، حقوق اجتماعى انسان از جمله آنها است و حضرت در این رساله درباره حق مادر و پدر تعابیر بلند و راهگشایی را به کار برده اند.
 
امام سجاد(ع) در ابتدای این نامه حق الهی را متذکر شده و آن را پایه همه حقوق فردى و اجتماعى می خواند چراکه اگر حقوق الهى نادیده گرفته شود و انسان موجودى غیر مسؤل و بى هدف و فاقد تکلیف به شمار آید در آن صورت پایبندى وى به سایر حقوق فردى و اجتماعى لغو و بیهوده مى نماید و هیچ قانون و تکلیفى ضمانت اجرا ندارد.
 
هر چند امام زین العابدین(ع) در این فهرست به حقوق بسیار متنوع و گوناگونى اشاره کرده اما در پایان این حقیقت را آشکار ساخته است که حقوق اجتماعى و فردى به آنچه گفته شد، منحصر نمى باشد، بلکه اصولا برخى از حقوق داراى جنبه متغیرى هستند که در شرایط و زمان و مکان مختلف و مناسبات گوناگون تغییر مى کنند و یا مطرح مى شوند.
 
یکی از مباحثی که در قرآن و روایات به شدت بر آن تأکید شده است مسئله احسان به والدین است که امام سجاد(ع) در رساله حقوق خویش بدان اشاره فرموده است.امام سجاد(ع) در بخش حقوق ارحام و اقارب، به حق مادر اشاره کرده و می فرماید:
 
اما حق مادر بر تو آن است که بدانی او حمل کرده است تو را نه ماه، طوریکه هیچ کس حاضر نیست این چنین دیگری را حمل کند و به تو شیره جانش را خورانده است؛ قسمی که هیچ کس دیگر حاضر نیست این کار را انجام دهد و با تمام وجود؛ با گوشش، چشمش، دستش، پایش، مویش، پوست بدنش و جمیع اعضا و جوارحش تو را حمایت و مواظبت نموده است و این کار را از روی شوق و عشق انجام داده و رنج و درد و غم و گرفتاری دوران بارداری را به خاطر تو تحمل نموده است تا وقتی که خـدای متعال تو را از عالم رحم به عالم خارج انتقال داد.
 
پس این مادر بود که حاضر بود گرسنه بماند و تو سیر باشی، برهنه بماند و تو لباس داشته باشی، تشنه بماند و تو سیراب باشی، در آفتاب بنشیند تا تو در سایه او آرام استراحت کنی، ناراحتی را تحمل کند تا تو در نعمت و آسایش به زندگی ادامـه داده و رشد نمائی و در اثر نوازش او به خواب راحت و استراحت لذیذ دست یابی.
 
شکم او خانه تو و آغوش او گهواره تو و سینه او سیراب کننده تو و خود او حافظ و نگهدارنده تو بود؛ سردی و گرمی دنیا را تحمل می کرد تا تو در آسایش و ناز و نعمت زندگی کنی. پس شکرگزار مادر باش به اندازه ای که برای تو زحمت کشیده است و نمی توانی از او قدردانی نمائی مگر به عنایت و توفیق خداوند متعال.

معنای احسان به والدین در کلام امام صادق(ع)

اسلام احترام به پدر و مادر و رعایت حق آنها را بعد از حق خداوند مهمترین وظیفه مردم می داند و قرآن کریم در این باره می فرماید: ان اشکرلی ولوالدیک یعنی برای من و پدر و مادرت شکرگذاری کن. در اینجا خداوند بعد از آن که از حق خود سخن می گوید، بلافاصله درباره حق پدر و مادر دستور می دهد.

شخصی به پیشگاه حضرت رسول(ص) شرفیاب شد و گفت: ای رسول خدا! مرا راهنمایی کنید که در حق چه کسی نیکی کنم تا نتیجه کامل از نیکوکاری ام بگیرم؟ و  حضرت(ص) در پاسخ فرمودند: به مادرت نیکی کن. و باز در پاسخ آن مرد که دو بار پرسید پس از او به چه کسی نیکی کنم؟ باز پیامبر اسلام(ص) بر نیکی به مادر تأکید فرمودند و چهارمین بار بر نیکی به پدر سفارش کردند.

مردی از امام صادق(ع) پرسید: احسانی که خداوند در قرآن، درباره پدر و مادر به آن امر فرموده است، چیست؟ امام فرمود: احسان آن است که در مصاحبت و معاشرت نسبت به آنها روشی نیکو و پسندیده داشته باشی و نگذاری در مورد نیازمندی های شان مجبور شوند که از تو بخواهند (بلکه تو پیش از گفتن آنها باید حوائج شان را برآورده و نیازهایشان را تأمین کنی) خداوند می فرماید: هرگز به نیکی و سعادت نمی رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید. اگر پدر و مادر تو را ناراحت کردند تو نباید آنان را ناراحت کنی و اگر تو را زدند، تو نباید آنها را بیازاری، بلکه باید در حق آنها دعا کنی و جز با مهر و محبت به آنها نگاه نکنی و صدایت را بلندتر از صدای آنها ننمایی و جلوتر از آنها راه نروی.

توصیف حق پدر از زبان امام سجاد(ع)
 
همچنین حضرت سجاد(ع) در ادامه به حق پدر اشاره کرده و می فرماید: اما حق پدرت بر تو آن ست که بدانی او اصل و ریشه توست؛ و تو فرع و شاخه او هستی؛ و اگر او نبود تو نبودی؛ پس هر وقت در خودت چیزی می بینی که موجـب پیدا شدن غرور در تو می گردد؛ متوجه باش که پدرت اصل و اساس آن نعمت است و خداوند را به خاطر این نعمت بزرگ ستایش کن و از او تشکر کن به اندازه نعمتی کـه به تو ارزانی نموده است و قوتی نیست مگر به قوت خداوند متعال.
 
دعایی ناب در حق پدر و مادر
 
حال که برای پدر و مادر بر دعا تأکید بسیار شده است، به تأسی از امام علی بن حسین(ع) حضرت زین العابدین(ع) دست به دعا برده و دعای 24 صحیفه سجادیه را در حق والدین خویش زمزمه می کنیم:

للَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ، وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِينَ، وَ اخْصُصْهُمْ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ وَ رَحْمَتِكَ وَ بَرَكَاتِكَ وَ سَلَامِكَ. وَ اخْصُصِ اللَّهُمَّ وَالِدَيَّ بِالْكَرَامَةِ لَدَيْكَ، وَ الصَّلَاةِ مِنْكَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْهِمْنِي عِلْمَ مَا يَجِبُ لَهُمَا عَلَيَّ إِلْهَاماً، وَ اجْمَعْ لِي عِلْمَ ذَلِكَ كُلِّهِ تَمَاماً، ثُمَّ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تُلْهِمُنِي مِنْهُ، وَ وَفِّقْنِي لِلنُّفُوذِ فِيمَا تُبَصِّرُنِي مِنْ عِلْمِهِ حَتَّى لَا يَفُوتَنِي اسْتِعْمَالُ شَيْ‏ءٍ عَلَّمْتَنِيهِ، وَ لَا تَثْقُلَ أَرْكَانِي عَنِ الْحَفُوفِ فِيمَا أَلْهَمْتَنِيهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ كَمَا شَرَّفْتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، كَمَا أَوْجَبْتَ لَنَا الْحَقَّ عَلَى الْخَلْقِ بِسَبَبِهِ. اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَهَابُهُمَا هَيْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ، وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّءُوفِ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِي لِوَالِدَيَّ وَ بِرِّي بِهِمَا أَقَرَّ لِعَيْنِي مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِي مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْآنِ حَتَّى أُوثِرَ عَلَى هَوَايَ هَوَاهُمَا، وَ أُقَدِّمَ عَلَى رِضَايَ رِضَاهُمَا وَ أَسْتَكْثِرَ بِرَّهُمَا بِي وَ إِنْ قَلَّ، وَ أَسْتَقِلَّ بِرِّي بِهِمَا وَ إِنْ كَثُرَ. اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِي، وَ أَطِبْ لَهُمَا كَلَامِي، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِيكَتِي، وَ اعْطِفْ عَلَيْهِمَا قَلْبِي، وَ صَيِّرْنِي بِهِمَا رَفِيقاً، وَ عَلَيْهِمَا شَفِيقاً. اللَّهُمَّ اشْكُرْ لَهُمَا تَرْبِيَتِي، وَ أَثِبْهُمَا عَلَى تَكْرِمَتِي، وَ احْفَظْ لَهُمَا مَا حَفِظَاهُ مِنِّي فِي صِغَرِي. اللَّهُمَّ وَ مَا مَسَّهُمَا مِنِّي مِنْ أَذًى، أَوْ خَلَصَ إِلَيْهِمَا عَنِّي مِنْ مَكْرُوهٍ، أَوْ ضَاعَ قِبَلِي لَهُمَا مِنْ حَقٍّ فَاجْعَلْهُ حِطَّةً لِذُنُوبِهِمَا، وَ عُلُوّاً فِي دَرَجَاتِهِمَا، وَ زِيَادَةً فِي حَسَنَاتِهِمَا، يَا مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ. اللَّهُمَّ وَ مَا تَعَدَّيَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ قَوْلٍ، أَوْ أَسْرَفَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ فِعْلٍ، أَوْ ضَيَّعَاهُ لِي مِنْ حَقٍّ، أَوْ قَصَّرَا بِي عَنْهُ مِنْ وَاجِبٍ فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُمَا،

وَ جُدْتُ بِهِ عَلَيْهِمَا وَ رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِي وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُمَا، فَإِنِّي لَا أَتَّهِمُهُمَا عَلَى نَفْسِي، وَ لَا أَسْتَبْطِئُهُمَا فِي بِرِّي، وَ لَا أَكْرَهُ مَا تَوَلَّيَاهُ مِنْ أَمْرِي يَا رَبِّ. فَهُمَا أَوْجَبُ حَقّاً عَلَيَّ، وَ أَقْدَمُ إِحْسَاناً إِلَيَّ، وَ أَعْظَمُ مِنَّةً لَدَيَّ مِنْ أَنْ أُقَاصَّهُمَا بِعَدْلٍ، أَوْ أُجَازِيَهُمَا عَلَى مِثْلٍ، أَيْنَ إِذاً يَا إِلَهِي طُولُ شُغْلِهِمَا بِتَرْبِيَتِي وَ أَيْنَ شِدَّةُ تَعَبِهِمَا فِي حِرَاسَتِي وَ أَيْنَ إِقْتَارُهُمَا عَلَى أَنْفُسِهِمَا لِلتَّوْسِعَةِ عَلَيَّ هَيْهَاتَ مَا يَسْتَوْفِيَانِ مِنِّي حَقَّهُمَا، وَ لَا أُدْرِكُ مَا يَجِبُ عَلَيَّ لَهُمَا، وَ لَا أَنَا بِقَاضٍ وَظِيفَةَ خِدْمَتِهِمَا، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعِنِّي يَا خَيْرَ مَنِ اسْتُعِينَ بِهِ، وَ وَفِّقْنِي يَا أَهْدَى مَنْ رُغِبَ إِلَيْهِ، وَ لَا تَجْعَلْنِي فِي أَهْلِ الْعُقُوقِ لِلْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ يَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ، وَ اخْصُصْ أَبَوَيَّ بِأَفْضَلِ مَا خَصَصْتَ بِهِ آبَاءَ عِبَادِكَ الْمُؤْمِنِينَ وَ أُمَّهَاتِهِمْ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِي ذِكْرَهُمَا فِي أَدْبَارِ صَلَوَاتِي، وَ فِي إِنًى مِنْ آنَاءِ لَيْلِي، وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِ نَهَارِي. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اغْفِرْ لِي بِدُعَائِي لَهُمَا، وَ اغْفِرْ لَهُمَا بِبِرِّهِمَا بِي مَغْفِرَةً حَتْماً، وَ ارْضَ عَنْهُمَا بِشَفَاعَتِي لَهُمَا رِضًى عَزْماً، وَ بَلِّغْهُمَا بِالْكَرَامَةِ مَوَاطِنَ السَّلَامَةِ. اللَّهُمَّ وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُكَ لَهُمَا فَشَفِّعْهُمَا فِيَّ، وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُكَ لِي فَشَفِّعْنِي فِيهِمَا حَتَّى نَجْتَمِعَ بِرَأْفَتِكَ فِي دَارِ كَرَامَتِكَ وَ مَحَلِّ مَغْفِرَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ، إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ، وَ الْمَنِّ الْقَدِيمِ، وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ.

̶    پروردگارا بر‌ محمد بنده ‌و‌ رسولت و‌ بر‌ اهل بیت پاکیزه اش درود فرست ‌و‌ بهترین درود ‌و‌ رحمت ‌و‌ برکاتت ‌و سلامت را‌ بدانها اختصاص ده.
 
̶  خدایا پدر ‌و‌ مادرم را‌ به‌ گرامى داشتن نزد خودت ‌و‌ درود از‌ جانب لطفت اختصاص ده، ای‌ مهربانترین مهربانان.
 
̶  الها بر‌ محمد ‌و‌ آل‌  او‌ درود فرست ‌و‌ آنچه بر‌ من‌ در‌ رابطه با‌ پدر ‌و‌ مادرم واجب است از‌ دلم بگذران ‌و‌ بر‌  من‌ الهام کن ‌و‌ دانش رعایت حقوق پدر ‌و‌ مادر را‌ به‌ طور کامل در‌ اختیارم قرار ده‌  ‌و‌ سپس به‌ عمل کردن به‌  دانستنى هایم ‌و‌ انجام آنچه بدان آگاهم ساختى توفیقم ده‌ تا‌ آنجا که‌ چیزى از وظایفم کم نگردد ‌و‌ اندامم از‌ خدمت بدانچه بر‌ من‌ الهام فرمودى خسته و‌ سنگین نگردد.
 
̶  خداوندا بر‌ محمد ‌و‌ آل او‌ درود فرست همانطور که‌ ما‌ را‌ به‌ قبول اسلام ‌و‌ دین او‌ ‌و ارادت به‌ اهل بیت گرامى اش شرافت دادى ‌و‌ نیز بر‌ محمد ‌و‌ آل‌ او‌ درود فرست همانطور که‌ به‌ سبب  ‌آن گرامى براى ما‌ حقى بر‌ گردن خلق واجب گردانیدى.
 
̶  الها ترس مرا از‌ هیبت ‌و‌ شوکت پدر ‌و‌ مادرم همانند ترس از‌ هیبت سلطان قرار ده‌ و‌ توفیقم ده‌ تا‌ با‌ ایشان همچون مادرى مهربان رفتار نمایم. خدایا اطاعت از‌ پدر ‌و‌ مادر ‌و‌ نیکى به‌ ایشان را‌ در‌ نظرم از‌خواب شیرین خوشتر ‌و‌ از‌ سیراب شدن تشنه گواراتر گردان تا‌ خواسته آنها را‌ بر‌ خواسته هاى خویش مقدم قرار دهم و‌ خشنودى ایشان را‌ بر‌ خشنودى خویش برگزینم ‌و‌ گرچه آنها نیکى ‌و‌ لطفشان به‌ من‌ کم باشد ولى زیاد جلوه بده ‌و‌  اگر چه محبت من‌ به‌ آنها زیاد باشد کم به‌  نظر آور.
 
̶  پروردگارا یارى ام کن تا‌ صدایم را‌ در‌ برابرشان آهسته ‌و‌ سخنم را‌ پاکیزه ‌و‌ برخوردم را‌ ملایم نمایم ‌و‌ دلم را‌ نسبت به‌  ایشان عطوف ‌و‌ مهربان کن ‌و‌ مرا با‌ آنها رفیق ‌و‌ شفیق و‌ دلسوز فرما.
 
̶  خدایا به‌ خاطر زحماتى که‌ در‌ تربیتم کشیدند ‌و‌ مرا تکریم نمودند اجر ‌و‌ پاداش عنایت کن و‌ همانطور که‌ در‌ کودکى در‌ حفظ و‌ حراست من‌ کوشیدند تو‌ آنها را‌ نیز حفظ فرما.
 
̶  پروردگارا آنچه از‌ ناحیه من‌ به‌  آنها آزار رسیده  ‌و‌ یا‌ کارى ناخوشایندشان انجام داده ام ‌و‌ یا‌ حقى را‌ از‌ ایشان ضایع کرده ام همه را‌ وسیله آمرزش گناهانشان ‌و‌ بالا رفتن مقاماتشان ‌و‌ زیادى حسناتشان قرار ده‌، ای‌ خدایى که‌  بدیها را‌ چندین برابر به‌ خوبیها تبدیل مى فرمایى.
 
̶  خدایا آنچه را‌ که‌  پدر ‌و‌ مادرم در‌ گفتار به‌ من‌ تعدى کردند ‌و‌ یا‌ در‌ عمل درباره من‌ بد رفتارى نمودند ‌و‌ یا‌  حقى را‌ از‌ من‌ ضایع کردند ‌و‌ یا‌ از‌ آنچه واجب ‌و‌ وظیفه‌ ایشان بوده، کوتاهى کرده اند، همه را‌ به‌ آنها بخشیدم و‌ ‌آن را‌ وسیله احسان ‌و‌ محبت به‌ ایشان گردانیدم و‌ از‌ تو‌ مى خواهم که‌ تبعات ‌و‌ گرفتارى ‌آن را‌ از‌ آنها بردارى زیرا که‌ من‌ درباره خودم ایشان را‌ متهم نمى کنم و‌ آنها را‌ در‌ نیکى به‌ خودم سهل انگار نمى دانم. ای‌ خداى من‌ نسبت به‌ آنچه پدر و‌ مادرم به‌ خاطر تربیت من‌ انجام داده اند دلگیر نیستم.
 
̶  زیرا که‌ آنها حقوقشان بر‌ گردن من‌ واجب تر است ‌و احسانشان به‌ من‌ قدیمى تر است ‌و‌ منتشان بر‌ من‌ بزرگتر از‌ ‌آن است که‌ آنها را‌ تقاص به‌ عدل کنم ‌و‌ یا‌ مقابله به‌ مثل نمایم ‌و اگر چنین کنم پس‌ اینهمه زحمتشان در‌ راه تربیت من‌ چه مى شود ‌و‌ آن همه حراست ‌و‌ مواظبتى که‌ با‌ سختى ‌و‌ ناراحتى از‌ من‌ داشتند چگونه به‌ حساب مى آید ‌و‌ آن همه فشار ‌و‌ گرفتارى که‌ براى آسایش من تحمل نمودند چه مى شود؟!
 
̶  شگفتا که‌ ‌آن دو‌ بزرگوار نمى توانند ‌آن طور که‌ سزاوارند، حقشان را‌ از‌ من‌ بستانند ‌و‌ من‌ نمى توانم آنچه از‌  ناحیه آنها بر‌ من‌ واجب شده ادا کنم ‌و‌ شرط خدمتگزارى آنان را‌ به‌ خوبى انجام دهم پس‌ بر‌ محمد ‌و‌ آل‌ او‌ درود فرست ‌و‌ مرا در‌ خدمت به‌ ایشان یارى کن؛ ای‌ بهترین کسى که‌ از‌ او‌ یارى مى طلبند ‌و‌ توفیقم ده‌ ای‌ بهترین هدایتگر براى کسى که‌ به‌ تو‌ روى آورد، مرا در‌ روزى که‌ هر‌ کس به‌ آنچه کرده جزا داده مى شود ‌و‌ به‌ کسى ظلم نمى گردد عاق والدین قرار مده.
 
̶  خدایا بر‌ محمد ‌و‌ آل‌ او‌ ‌و‌ ذریه اش درود فرست ‌و‌ به‌ پدر ‌و‌ مادرم از‌ لطف ‌و‌ کرمت برتر از‌ آنچه را‌ که‌ به‌ پدران ‌و‌  مادران اهل ایمان عطا فرموده ای‌ اختصاص ده‌ ای‌ مهربانترین مهربانان.
 
̶  الها در‌ تعقیب نمازهایم ‌و‌ در‌ اوقات شب ‌و‌ در‌ هر‌ ساعتى از‌ ساعات روزم یاد و‌  ذکرشان را‌ از‌ دل  ‌و‌ زبانم مبر.

̶  خدایا بر‌ محمد ‌و‌ آل‌ او‌  درود فرست ‌و‌ مرا به‌ وسیله دعا در‌ حق پدر ‌و‌ مادرم بیامرز ‌و‌  آنها را‌ به‌ خاطر مهربانى شان نسبت به‌ من‌ مشمول عفو حتمى خودت قرار ده‌ ‌و‌ به‌ شفاعت من‌ از‌ ایشان به‌ طور قطع راضى شو ‌و‌ آنها را‌ با‌ گرامى داشتن به‌ مکانهاى آسایش جاى ده.
 
̶  خدایا اگر آنها را‌ زودتر از من‌ بخشیدى شفاعتشان را‌ درباره من‌ بپذیر و‌ اگر مرا زودتر از‌ آنها بخشیدى مرا شفیع ایشان قرار ده‌ تا‌ همراه پدر ‌و مادرم در‌ جواررافت و‌ کرم ‌و‌مغفرت ‌و‌رحمتت قرار گیرم؛ زیرا که‌  تو‌ صاحب فضل بزرگ و‌ نعمت دیرینه ای‌ ‌و‌ تو‌ هستى مهربانترین مهربانان.