داربوش معمار شاعر در گفتگو با خبرنگار مهر، با اعلام خبر چاپ دوم کتاب «جنازه مریم بنت سعید» گفت: این کتاب برای اولین بار در سال 80 چاپ شد و حالا هم به چاپ دوم رسیده است.
وی در توضیح انتخاب عنوان این کتاب گفت: نام کتاب برگرفته از نام شخصی است که کل روایت اصلی این کتاب بر اساس زندگی او نوشته شده است. در واقع این کتاب حاوی چند لایه روایی است که لایه اصلی درد و بخش مربوط به زندگی این آدم است، بخش اول (مقدمه و پنج سِفر) حاوی روایتی از تولد تا مرگ این آدم است و شرح احساسات، نگاه، حوادث و... را شامل میشود. بخش دوم (دوازده کتاب) هم حاوی آن چیزهایی است که پس از مرگ آن شخص از این جهان و روابط آن به صورت ازلی ابدی میگوید.
معمار درباره اینکه چرا چاپ دوم این کتاب با تغییرات چاپ میشود و این تغییرات در چه حدی هستند؟ گفت: سال 80 سرایش این شعر را آغاز کردم. این کار 2 سال از زمان من را به خود اختصاص داد. در بدو امر اصلاً قرار نبود شعر بلندی با این حجم باشد و بیشتری شعری بود که برای جنگ سروده شده بود. از سال 81 رویه و چهارچوب اصلی کار که مشخص شد، جریان شعر به سمت موضوع مرگ مریم رفت، و آمیزهای شد از مرگ و زندگی. به این ترتیب جنگ در حاشیه شعر قرار گرفت و در نهایت چند ماه هم پس از پایان مجموعه درگیر تدوین آن و تشخیص پاگردها و پاساژها بودم.
این شاعر در ادامه و درباره اینکه تغییرات چاپ دوم، موجب تحول اساسی در اثر اولیه شدهاند، گفت: در چاپ اول کتاب، عنوان فرعی عاشقانهای برای جنگ را هم یدک میکشید، پس از انتشار، بیش از بیست نقد و نظر در مورد این کتاب نوشته و منتشر شد. چند سال که از انتشار کتاب گذشت، متوجه شدم میتوان این مجموعه را بازسرایی کرد؛ بازسرایی به عنوان یک سیاست تجربی در شعر که میتوانست ماهیت مجموعه را متناسب دیدگاه امروزم حرکت بدهد. پس یک سال و نیم را به بازسرایی اختصاص دادم و به این شکل تغییرات ساختاری در کتاب پدید آمد، محتوای جنگ با آن معنای سابق از کتاب رخت بست و مرگ و زندگی وجه غالب این شعر بلند شدند.
سراینده مجموعه «اصطبل» همچنین درباره نامگذاری بخشهای مختلف کتاب، گفت: همانطور که اشاره کردم این کتاب در چند لایه تاویلی نوشته شده است. یک لایه همان روایتی است که در ابتدا گفتم؛ روایتی اساطیری از خلقت بشر تا امروز، این روایت را در عتیق این تاریخ دیدم و نوعی انتقاد به این تاریخ است. این روایت در واقع روایتی متکی بر تکوین اندیشه ازلی ابدی بشر است که با ظلمی که جنگها و تعرضها از ناحیه انسان به انسان وارد کرده همراه شده است. اینها را همه از زاویه جزئیات معاصر «من ایرانی» در شعر دنبال کردهام، و نهایتاً دایره تاویلی این شعر شکل گرفته است.
معمار در ادامه گفت: شعر جنازه مریم اساساً شعری اجرایی است. در این شعر، متناسب با تغییر جریانات روانی، اجرا پیشبرنده میشود. ضمن آنکه ساختارها بسیار متنوع هستند و از هر پاساژ تا پاساژ بعد دچار دگردیسی و تغییراتی میشوند که در تناسب با حال و هوای کلی شعر است. در این شعر از انواع تکنیکهای روایی و تلفیقی استفاده کردهام. به روایت این شعر در چند لایه و در چند زمان موازی اشاره کردم. در بخشهایی از کتاب که مکتوبات مورخان نام دارند و از یک تا 12 قسمت هستند، در واقع با 12 روایت از دورانها و همان نگاه پس از مرگ مریم روبرو هستیم و وقتی که از حد تاریخ خطی عبور میکند، به همه تاریخ به صورت شکلی هستیشناسانه و ازلی ابدی نظر دارد. این جریان لحنگزینی و اجرایی در شعر هم به تناسب همین حالات اتفاق افتاده و شکل گرفته است.